حکایت عجیبی است، کمتر کسی شاید باور کند، اما واقعیت دارد، صاحبان واحدهای صنعتی و تولیدی ادعا می کنند کارگر کم دارند، اما کارگر گیر نمی آورند. ظاهرا عجیب است کە میلیونها کارگر بیکار کە بیش از ٢ میلیون آنها در محل های کاریابی ها برای پیدا کردن کار ثبت نام کردەاند وجود دارد اما بە گفتە کارفرمایان کارگر برای کارکردن در کارخانە هایشان پیدا نمی کنند و می گویند "مجبورند" از کارگر خارجی برای رفع نیاز هایشان استفادە کنند.
البتە بین نیروی کار خارجی با داخلی تفاوتی بە غیر از اینکە بە خارجی دستمزد و مزایای کمتری می دهند و بیشتر استثمارشان می کنند و بابت آن منتی هم احتمالا بخاطر اینکە استخدام شان کردەاند بر سرشان می گذارند، کمتر جای تردید وجود دارد. احتمالا اگر آنطور کە می گویند با کمبود نیروی کار مواجە اند درست باشد، منظورشان نیروی کار فنی و تحصیل کردە باید باشد.
بخاطر دارم کە چند سال پیش جوانان تحصیلکردە دانشگاهی بخاطر اینکە استخدام شان کنند، اکثرا مدارک تحصیلی خود را رو نمی کردند و بە نشان دادن مدرک دیپلم بسندە می کردند. صاحبان کارگاە ها و کارخانە ها بە آنان حقوق کارگران سادە را می دادند. تا اینکە بتدریج کارفرماها بفکر افتادند کە بە کارگر فنی همان مقدار دستمزد بدهند کە بە کارگران سادە می دادند. چون کار کم بود آنها نیز اجبارا برای اینکە بتوانند کار خود را حفظ کنند می پذیرفتند. اما بتدریج این بخش از نیروی کار شروع بە اعتراض کرد و خواهان پرداخت دستمزد و مزایا بر اساس تخصص شد.
اعتراضات گستردەای کە در شرکتهای مختلف برای اجرا کردن طبقە بندی مشاغل شکل گرفت و همچنان ادامە دارد اعتراض بە همین قضیە است.
برای کارفرمایانی کە سالها بە چنین وضعی عادت کردە بودند و بابت ندادن بخشی از حق و حقوق کارگر سود های اضافی هنگفتی بە جیب زدە بودند، البتە بسیار سخت است با خواستە اجرای طبقە بندی مشاغل و پرداخت دستمزد براساس تخصص، سابقە کار و غیرە موافقت نمایند.
آنها با استفادە از قراردادهای موقت می توانستند تعدادی را از کار اخراج کنند، اما واقعیت این بود کە بە بیشتر کارگران فنی نیاز داشتند و امورات صاحبان شرکتها با اخراج همە ی آنهایی کە اعتصاب می کردندنمی گذشت. بهمین خاطر بود کە سعی کردند با بعضی تغییرات در قراردادهای کاری، بنام رسمی،قراردادی، حجمی، روزمزد و غیرە و پرداخت دستمزدها و شرایط کاری و مزایای متفاوت بین کارگران تفرقە بیندازند و تا جایی کە ممکن است بە استثمار مضاعف بخش بزرگی از نیروی کار خود ادامە دهند.
نتیجە این اعمال شروع اعتصاب و اعتراض با خواست لغو شرکتهای پیمانکاری و قرارداد موقت و پرداخت مزد و مزایای برابر با کارگران رسمی بود. کشاکش بر سر این مطالبات چند سال است کە ادامە دارد و اینک کار آن بە مجلس و مجمع تشخیص مصلحت کشیدە شدە و در آنجا فعلا در تور مجمع فقە ها گیر افتادە است.
در اثنای این کنش و واکنشها عدە زیادی از نیروی کار فنی یا مهاجرت کردە است، یا دنبال مشاغل دیگر رفتە اند، عدە دیگری نیز ترجیح می دهند دنبال کارهای بهتر و پر درآمد تر باشند. کارگر فنی و متخصص در میان بیکاران کم نیست، اما حاضر نیستند با مزدهای ناچیز و شرایط بد حاکم بر محل های کار، کار کنند.
اکثریت بزرگ سرمایە داران ایران، نو کیسە های تازە بە دوران رسیدەای هستند کە ثروتها و موسسات خود را بدون اینکە زحمتی بکشند از طریق داشتن رانت و وابستگی بە حکومت بدست آوردەاند. افشای ماجرا های سپردن رایگان واحدهای صنعتی بزرگ همچون هفت تپە، ماشین سازی های اراک و تبریزو ... در واقع حالت مشت نمونە خروار را دارد. اینها با خیامی ها و بقیە صاحبان صنایع قبل از انقلاب قابل قیاس نیستند. آنها هر کە بودند حداقل با کارگران خود تا حدودی راە می آمدند، اما اینها چون همە چیز را مفت و ارزان بدست آوردەاند، زورشان می آید حقوق کارگر را حداقل طبق قانون کار خودشان بدهند.
معلوم است کە کارگران متخصص و تحصیل کردە و فهیم نمی توانند با دستمزدهای زیر خط برای این جماعت بە جای کار، بردگی کنند. کارگر بە تعداد کافی هست، اما حاضر نیستند برای دستمزدهایی کە حتی کفاف کرایە مسکن شان را هم نمی دهد، کار کنند. نە زیر بار بردگی رانتخوران نو کیسە می روند و نە برای همیشە این جماعت را تحمل خواهند کرد.
چرا کارگران متخصص و فنی اشتیاقی برای کار ندارند
افزودن دیدگاه جدید