در پاسخ بە نقد رفیق بهروز از برنامە‌ی جمعی از رفقا

در پاسخ بە نقد رفیق بهروز از (برنامه سیاسی دو ساله‌ی حزب چپ ایران برای سرنگونی جمهوری اسلامی و برپائی جمهوری فدرال دمکرات سکولار)

 رفیق بهروز خلیق در مطلبی کە روز گذشتە در نشریە بە پیش منتشر شد زیر عنوان "نشاندن آرزو بە جای واقعیت، "نگاهی به "برنامه سياسی دو ساله" با امضای ۷ عضو حزب - بخش يک"تلاش کردە  این برنامە را را با همان سبک و روشهای شناختە شدە متداول گذشتە ناک اوت کند. ما البتە مانند ایشان ادعا نکردە و نداریم کە برنامە ما بی نقص است  و در ذیل برنامە هم نوشتەایم کە این برنامە بواسطە رشد پرشتاب تحولات سیاسی و اجتماعی تا هنگام جلسات کنگرە بە روز خواهد شد و در کنگرە توسط رفقای کنگرە تدقیق خواهد شد. در این جا هم اضافە می کنم ما از هر نقد سازندەای کە بە تکمیل سند کمک کند استقبال می کنیم. رفیق بهروز در این نوشتە بە جهت افشاگری مطالبی را نیز بە طرفداران انقلاب در حزب ما نسبت دادەاند، کە بکلی عاری از حقیقت است و محصول ذهن ایشان . 

در این نوشتە ابتدا بهروز از کلی نویسی سند ایراد گرفتە است. این ایراد نارواست. در این دورە زمانە نە رسم است و نە مفید کە جزئیات و بحث های تحلیلی هر بندی بە تفصیل آوردە شود. بجایی آن چکیدە نوشتە می شود و اگر سوالی راجع بە بندی پرسیدە شود تهیە کنندگان باید توضیحات لازم را بە سوال کنندە بدهند. این سند در واقع چکیدە یک تحلیل ٨ صفحەای است کە در جلسات بحث های تهیە کنندگان سند انجام گرفتە است. اگر نە نوشتن برنامەای چند صفحەای با وجود هوش مصنوعی کار مشکلی نیست. ما برای نوشتن این سند از تجربیات، مبارزات و رخدادهای سیاسی و اجتماعی جاری تودە های مردم در کشورمان بهرە گرفتەایم و قصد واقع نگاری و گفتن مسائلی را کە مردم خود می دانند نداشتە ایم. 

افزون بر آن ما بخاطر پرهیز از طولانی شدن سند تصمیم گرفتیم پایە های تحلیلی سند را  جداگانە در اختیار اعضای کنگرە قرار دادە و آن را منتشر کنیم. 

گذار یا انقلاب

ما البتە پنهان نکردە و نمی کنیم کە از بدو امر با "راهبرد گذار" کە ادعا می شود هدف نهایی آن عبور از نظام است و برداشت های ضد و نقیضی از آن می شود و شعار جریانات سیاسی معینی است و تعریف های مختلفی از آن ارائە شدە و می شود، مخالف بودە و آنرا شعاری مبهم و غیر بسیجگر می دانیم و قبل از این در این بارە با رفیق بهروز در بە پیش بحث کردەایم. 

در کنگرە سوم حزب ما تلاش کردیم با آوردن قراری این شعار را با شعار سرنگونی جایگزین کنیم. اما هیئت رئیسە کنگرە کە اکثرشان طرفدار گذار بودند از بە رای گذاشتن آن در کنگرە امتناع کردند و رسیدگی بە آن را بە چند ماە بعد حوالە دادند و مانع شدند تا وزن آن در کنگرە کە عالیترین ارگان تصمیم گیری است مشخص شود. علت اش هم برای ما روشن بود نگران بودند در کنگرە تصویب شود. 

در مورد انقلاب رفیق بهروز نسبت هایی را بە سند ما دادە کە ناروا هستند. 

رفیق بهروز حق دارد از عنوان کردن کلمە انقلاب در سند ما بر آشفتە شود، ایشان گفتە و نوشتەاند کە انقلاب را مترادف با خشونت می دانند و با آن مخالف اند. وجود شرایط انقلابی را نیز بهمین دلیل انکار می کند. قبول دارد کە اوضاع بحرانی است، اما نمی گوید اگر  شرایط انقلابی نیست، پس چە نام دیگری می توان بر آن نهاد و آلترناتیو ایشان چیست؟ اما چون متوجە تناقض سیاسی خودش، است برای اینکە مفری بجوید مخالفت اش با انقلاب را بە سطح مخالفت با "انقلاب کلاسیک" فرو می کاهد تا ما را متهم بە طرفداری از انقلاب کمونیستی نماید. در حالی کە نە در متن تحلیل صحبتی از انقلاب کمونیستی شدە است و نە می شود از مضمون سند چنین چیزی را استنباط کرد. 

در جای دیگری از نوشتە یک جا از بی معنی بودن شرایط "پیشا انقلابی" کە در سند آمدە صحبت می کند و در ادامە با چشم بستن از عنوان "پیشا انقلابی" چنین القا می کنید کە گویا ما گفتەایم همین فردا انقلاب خواهد شد. بلە ما وقوع انقلاب را محرز می دانیم و خود را هم نە رفرمیست بلکە انقلابی می دانیم، اما زمانی برای آن تعیین نکردەایم و این را در سند هم نوشتەایم.هر انقلاب را هم مثل ایشان مترادف با خشونت نمی دانیم. الان عدەای از آنهایی کە مانند رفیق بهروز طرفدار گذار بودند هم، از وقوع انفجار و فروپاشی، و گذار انقلابی صحبت می کنند. مگر طرفداران راهبرد گذار می توانند زمانی برای گذار از رژیم تعیین کنند کە از طرفداران انقلاب انتظار داشتە باشند؟

در جای دیگری از نوشتە شان، پس از تحریف موضع ما را متهم می کند کە ما مرحلە انقلاب را سوسیالیستی می دانیم! نخیر در نوشتە ما انقلاب آیندە را انقلابی دمکراتیک عنوان کردەایم.و اگر انقلاب سوسیالیستی را در چشم انداز نزدیک میدانستیم از گفتن آن پرهیز نمی کردیم. این را در آن بخش از سند کە نیروهای انقلاب آیندە را تعریف کردەایم شرح دادەایم. 

تفاوت شعار ما با شعار تا کنونی حزب در هدف کە استقرار جمهوری سکولار دمکرات است نیست. در ترکیب نیروهای آلترناتیو است. ما بهمین جهت "فدرالیسم" را هم بە جمهوری اضافە کردەایم. فدرالیسم در کنگرە سوم هم تصویب شدە بود اما در کشوی میز حزب ما بود، کاری کە ما کردیم آن را از کشوی میز حزب  درآوردیم روی میز نهادیم. 

در چند جای این سند رفیق بهروز تلاش می کند، با متهم کردن ما بە چپگرایی از این سند یک لولو برای ترساندن اعضای حزب بسازد حتی آنجا کە سند از عنوان "همزیستی مسالمت آمیز با کشورها" حرف می زند این عنوان را بخاطر اینکە در زمان خروشف مطرح شدە، دستمایە القاء همین هدف قرار می دهدم. انگار هر کس گفت رنگ ماست سفید است، ما برای نشان دادن متفاوت بودن جنس خودمان آن را  باید انکار کنیم!

رفیق بهروز در جای دیگری از نوشتە بر ما ایراد می گیرد کە بە جنبش زن، زندگی، آزادی بە چشم جنبشی انقلابی کە منجر بە انقلاب خواهد شد، نگاە می کردیم. تا جایی کە ما بە یاد داریم خود ایشان نیز در جایی و در اوج جنبش زن، زندگی، آزادی، با مشاهد رخدادهای انقلابی جاری در جامعە مجبور شدند بە انقلابی بودن جنبش اذعان نمایند. ما این را کە جنبش زن، زندگی، آزادی جنبشی انقلابی از نوع جنبش های مدرن است و ما و بقیە حزب قاطعانە از آن حمایت کردیم و می کنیم، نە انکار می کنیم نە تکذیب، این جنبش از نظر ما  بە لحاظ تحولاتی کە در جامعە ایجاد کرد کمتر از یک انقلاب نبود. فضای جامعە را چنان زیر ورو کرد کە با قبل از آن قابل مقایسە نیست. ذرەای از کاری را کە این جنبش ظرف ٢ سال در جامعە رقم زد، جریانات مدعی اصلاحات و گذار ٢٠ سال نتوانستند بوجود آورند. این است آن تفاوت اساسی جنبش های انقلابی با حرکتهای اصلاح طلبانە. این جنبش هنوز هم هر روز بە شکلی در جامعە در حال تکاپو است، آنهم تکاپوی تاثیر گذار. من دیگر از تاثیرات فرهنگی این جنبش کە قابل کتمان نیست  و بە نظرم چیزی کمتر از یک انقلاب فرهنگی نیست چیزی نمی گویم. 

سند ما البتە یک تفاوت اساسی با بعضی از اسناد دیگر دارد و آن این است کە سعی شدە است علاوە بر توجە بە مسائل سیاسی، تحلیلی مبتنی بر هویت چپ حزب و مبارزە طبقاتی جاری در جامعە و ایستادن در سنگر کارگران و زحمتکشان باشد. همین واقعیت باعث نا خشنودی و انگ زدن عدەای بە ما میشود. بلە ما چپگرا بودن خود را نە تنها انکار و پنهان نمی کنیم بلکە بە چپ بودن خودمان هم افتخار می کنیم از آن سر افرازیم و از خاطر نبردە و نمی بریم کە حزب ما در اسناد پایە خود بر هویت چپ خود تاکید کردە است. ما می خواهیم همچنان از این هویت و کیستی حزب مان و نیروی اجتماعی کە بر آن تکیە داریم، نە بە شکل تزئینی و تشریفاتی، بلکە در برنامە و عمل نگهداری کنیم 

باز هم در این بارە صحبت خواهیم کرد