رفتن به محتوای اصلی

راه هایی که پیمودیم

راه هایی که پیمودیم

در اتاقم

مردی ایستاده مقابلم

-خدایا کیست او..؟

انگار از خاکستر برخاسته

از دخمه های تاریک

لبانم تکان خورد

من هنوز زنده ام!

تو من را خواهی کشت!

-کیست او..؟

فرو مانده در زخمهایِ خویش

دیگر چیزی نگفتم

سکوت من بود وُ سکوت او

نگاه من بود وُ نگاه او

آه...نگاه کن-

صورتش دشتِ سوخته

چشمانش چاهی عمیق

باریکه آبی در انتها؛

این موها...

در کدامِ زمستان استخوان سوز

سفید شدند..؟

عجب گران و سنگین از ما گذشت

چه بیخبر پیر شدیم

ما فقط رنجهایمان را به یاد میاوریم

راه هایی که پیمودیم

و کفشهایی که پاره کردیم

 

کیست او..؟

تنیده وُ شکسته

با سرودهای مانده در گلویش

ایستادهِ در پاییز زندگیم.

 

رحمان-ا         ۶ / ۶ / ۱۴۰۴

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید