دوستان گرامی
رفقای عزیز
حزب ما هفتهها، حتی ماهها،در جنبش بوده است.کمونیستها در حال گفتگو،بحث،اصلاح بودهاند... حزب کمونیست زندهتر از همیشه است! و پیامی که شما همه به یکدیگر میدهید روشن است: متحد و مبارزتر از همیشه ماندن!
آری ،متحد میمانیم، چون اتحاد بزرگترین قدرت ماست،و تقریباً نزدیک به از یک قرن پیش تاکنون قدرت ما بوده است. ما همیشه بهعنوان کمونیستها میدانستیم چگونه گرد ایدئال مشترک خود، که جامعهای روی کرده بهسوی هر آنچه انسانی است متحد شویم، و آن را تسلیم بازارهای مالی نسازیم.
ما از این کنگره متحد ،سرشار از مشارکتهای متعددی که به برنامه ما قوام و قدرتی را میدهد که بهندرت بدان دستیافتهایم خارج میشویم. من عزم و یاری پیر لورن ،اعتماد و صداقت کارمان با یکدیگر و با تمام فعالان را تحسین میکنم،ما برای دستیابی به این موفقیت خستگیناپذیر تلاش کردیم.
و من مایلم،پیش از هر چیز،از شما،کمونیستها،دبیران بخش و دبیران فدرال،شمایی که با روشنترین و ضروریترین عبارتها به ما گفتید که باید در طی این کنگره متحد شویم سپاسگزاری کنم.
ازاینرو ما در انجام یک تجربه دموکراتیک باورنکردنی موفق شدیم،درحالیکه دیگر احزاب سیاسی ممکن است تسلیم چنددستگی و انشعاب گردند. اما ما نه، قطعاً ما تسلیم نمیشویم!
آری،ما برای تمام مبارزهها آمادهایم،برای پیش برد پروژه خود آمادهایم، برای حضور در تمام مبارزات کشور خود،مانند جنبش کنونی به پا خاسته گرد موضوع قدرت خرید آمادهایم.
من امروز صبح دوباره گفتم : ما قاطعانه در کنار کارگران و مستمریبگیرانی که بهشدت از بالا رفتن قیمت سوخت ضربه میخورند ،خواه " جلیقه زرد" باشند یا نه میایستیم.
و ما هوادار روبهرو شدن با چالشهای تغییر آبوهوا نیز هستیم،اما نه با مالیات گیری تنبیهی!
این اما دقیقاً همان چیزی است که با این افزایش کور مالیات بر سوخت،که زحمتکشان را تنبیه میکند رخ میدهد.
و انگیزه (این عمل)این نیست که پولها در انرژی تجدید پذیر و زیرساختهای حملونقل سرمایهگذاری شود،بلکه هدف پرکردن سوراخهای شکاف رهاشده در بودجه فرانسه با تقدیم هدایا به ثروتمندترینهاست.
دولت نمیتواند کسی را با تلاشهای بیهوده خود با لباس مبدل اقدام بهعنوان "دوست محیطزیست" فریب دهد.
از 37.7 میلیارد یورویی که مالیات بر مصرف داخلی انرژی میتواند فراهم میآورد،تنها 19.6درصد به سمت برنامههای انتقال زیستمحیطی جهتگیری شده است. این نوع حیلهگری خشم مردم را به راه میاندازد.
جلیقه زردها،و نیز کت سفیدها : آری،ما نیز از پرستاران معترض علیه برنامه بهداشت پیشنهادی،از طریق بیمارستانهای "تور دو فرانس " که ماهها در حال انجام بودهایم حمایت میکنیم.
چگونه جرئت میکنند در سال 2019 از بیمارستانها، 900میلیون یورو درخواست صرفهجویی نمایند درحالیکه مالیات بر ثروت را که باید 3.2 میلیارد یورو کسب نماید حذف میکنند؟ ما خواستار ایجاد 100.000 شغل در بیمارستانها و200.000 شغل در سیستم مراقبت خانگی،که به معنی واقعی کلمه از نفس افتادهاند هستیم.
سیستم آموزشوپرورش ملی خدمات عمومی دیگری است که در آن خشم در حال رسیدن به نقطهجوش است ،از مهدکودک تا دانشگاه ،آموزگاران فاقد ابزار لازم برای انجام مأموریتشان هستند.
و پاسخ دولت چیست ؟ کاهش دادن! کاهش دادن خدماتی که برای مردم حیاتی هستند.
جلیقه زردها،کت سفیدها،سیاهپوشهای عدالت و نیز کارگران یقه آبی برای بلند کردن صدایشان دلیل دارند.
برای افراد بسیاری، خدمات عمومی محلی در حال ناپدید شدن است. برای دیگران، به نظر میرسد چک پرداخت (حقوق و دستمزد) در حال کوچک شدن است. و وقتی آنها چک دریافتی خود را با مقدار دریافتی "مدیران بزرگ"،که برای انباشتن پولهایشان در بهشتهای مالیاتی بسیار مشتاقترند تا ایجاد شغل در فرانسه،مقایسه میکنند خشم شعله میکشد. شرمآور است.
کارلوس گوش!( مدیرعامل رنو- مترجم) حداقل 20 میلیون یورو در سال دریافت میکند، ماهی 1.6 میلیون یورو. 1.6 میلیون یورو در ماه!
یک کارگر خط تولید رنو، هرگز در طول عمر خود آنچه را مدیر در یک ماه جمعآوری میکند نمیتواند دریافت کند!
و بااینحال،او باید از زندگی کارگران در کارخانه دویی رنو، کارگرانی که من با آنها ملاقات کردم آگاه باشد. او باید گفته آنها را که حتی بعد از بیست سال کار،و با هزینه گزاف شخصی در شرایط دشوار، خالص دریافتی آنها،1.400 یورو است شنیده باشد.
این کارگران با ریتمهای شیطانی تولید ،چیزی مانند ریتم عصر جدید چارلی چاپلین شکسته میشوند. فرسودگی،تحقیر و حتی برخی اوقات احساس گناه برای "عدم موفقیت" : این وضعیتی است که این کارگران سمج،سختکوش در آن قرار دارند ،اما آنها باوجود آزار و فقدان توجه به کار خود افتخار میکنند.
ما زمانی که با سطح پاداشهای رسوای مدیران بزرگ در فرانسه،" غژغژهای بازار" که به نظر میرسد هیچ محدودیتی ندارد مواجه میشویم چه انتظاری غیر از خشم و نفرت میتوانیم داشت.
در سال 2017،میانگین پاداش 40 مدیرعامل شرکت ثبتشده در فهرست بورس فرانسه بیش از 5 میلیون یورو در سال بود. افزایشی 14 درصدی در مقایسه با 2016.
و آیا دستمزدها و مستمریها در طی دو سال گذشته 14 درصد افزایش یافت ؟
گفتن آنکه حقوق کارگران با همان نرخ رشد نکرده است کتمان حقیقت سال است.
به نظر میرسد ما بهراستی در دنیای دیگری زندگی میکنیم. در دنیای آنها به 15 مدیر گیرنده بالاترین حقوق در فرانسه 100 برابر بیش از سطح میانگین پرداختی کارکنان پرداخت میشود.
به همین خاطر ما نهتنها خواهان سقف برای پاداشها،بلکه بهصورت فوری،افزایش 200 یورو خالص در حداقل دستمزد ماهانه تا ژانویه هستیم.
دولت باید بهسرعت باب گفتگو برای افزایش عمومی دستمزد در بخش خصوصی و نیز بخش دولتی و برای خدمات مدنی را باز کند.
ما باید کارزار خود برای گرفتن افزایش مستمری برای بازنشستگانمان را،که بهصورت غیرعادلانهای در محراب سرمایهداری مالی،بسیار عزیز برای رئیسجمهور ما،قربانی میشوند گسترش دهیم.
و وقتی نمایندگان کمونیست مجلس تقاضا میکنند که دولت قدرت خرید مردم را احیا کند،پاسخ وحشتناک این است: " بسیار گران است "! اما آنچه گران است بخشش به ثروتمندترینها و سیاستهای مطلوب سرمایه بزرگ است. این دقیقاً همان چیزی است که ما خواستار پاسخ آن هستیم.
این کارزار به هزینه سرمایه،و به سود قدرت خرید مردم فرانسه امروز اساسی است. مسئله کرامت انسان است. حزب کمونیست فرانسه باید این کارزار را در ماههای آینده فراتر ببرد: با مردم فرانسه،با دستمزد بگیران،با مستمریبگیران،- بیایید در مبارزه برای قدرت خرید از طریق افزایش عمومی در حقوق و مستمریها را پیروز شویم!
بیایید در روزهای آینده،یک دادخواست ملی برای فرانسه ،برای بردن این درخواست به دولت فراهم کنیم!
دولتهای محلی ما نیز از فقدان دردآور توجه و ابزارها رنج میبرند. دولت بودجه شهرکها را خشک کرده است،برای کم کردن کمکهای مالی تا 13 میلیارد یورو در طی حضور در ریاست جمهوری برنامهریزی میکند. این روشها برای شهرداران و اعضا شورای محلی منتخب دلسردکننده است.
اکنون نیمی از شهرداران شاغل برای شرکت دوباره در انتخابات 2020 برنامهریزی نمیکنند! این نگرانی جدی است : مقامات منتخب محلی محافظان دموکراسی،در تماس مستقیم با شهروندان همکار هستند.
36.000 کمونهای ما دارایی واقعی کشور ما هستند. آنها بیش از 200 سال پیش با انقلاب فرانسه ایجاد شدند و سیستم فرانسه ما را همراه با سالنها،خدمات و فضاهای عمومی یگانه میسازند.
پس بیایید در برابر دستورهای اتحادیه اروپا برای تشویق کمونها به ادغام و اختلاط در تودههای انبوه مقاومت کنیم.ما شهرها و روستاهای خود را دوست داریم و با چنگ و دندان از آنها دفاع خواهیم کرد!
و اجازه ندهیم کسی به ما بگوید که مشکل پول،اقتصاد،کسری بودجه است!
چون فرانسه بیپول نیست و از بیپولی بسیار دور است! اما تنها تعداد اندکی از ثروت ما سود میبرند. یک اقلیت کوچک اما اقلیتی گستاخ از رفاه عظیم برخوردارند. اینها برخورداران واقعی از " کمک اجتماعی" هستند، که در سالهای اخیر مزایای بسیاری به آنها عرضه داشته است
آیا دقیقاً میدانید چند نفر در این مقوله مطلوب میگنجند؟ تعداد آنها در گزارش سقف مالیات بر ثروت که به کمیته مالی مجلس ارائهشده بود نوشتهشده است.
در سال 2017 تعداد موارد مالیات بر ثروت 358198 نفر بود. کل دارایی این جمعیت به 1.028.782 میلیون یورو میرسید! 1028 میلیارد! نیمی از درآمد سالانه ما تنها از سوی پنجدهم درصد جمعیت تصاحب میشود. برای آنها حذف مالیات بر ثروت آشکارا موضوعی فوری بود! ( گزارش دادگاه حسابرسان 2018)
شاید درصورتیکه ثروتمندان مالیات بر درآمد عادی خود را عملاً میپرداختند...، اما حتی آنهم بسیار فراتر از آنها به نظر میرسد.
آنها اغلب عملاً گرفتار فرار مالیاتی میشوند. آنها هرگز بهاندازه کافی ندارند. آنها به شیوهای که برخی به مواد مخدر یا سکس معتادند به پول معتادند.
و اوضاع تنها بدتر میشود. ثروتمند هرگز ثروتمندتر نبوده است و فرار از مالیات به یک معضل جهانی تبدیلشده است که موجودیت تمام کشورها را به محروم کردن آنها از ابزارهای مالی تهدید میکند.
40 درصد سود چندملیتیها به بهشتهای مالیاتی منتقل میشود.
فرانسه سالانه 100 میلیارد از درآمدهای مالیاتی را به خاطر تقلب مالیاتی از دست میدهد. در مقیاس اروپایی 1000 میلیارد یورو!
و دولتهای لیبرال نهتنها به آنها اجازه میدهند فرار کنند،بلکه به کم کردن قدرت خرید ما،حراج خدمات عمومی و قرار دادن مردم رو درروی یکدیگر برای پایین آوردن دستمزدها ادامه میدهند!
این هدفی برای پیشبرد در انتخابات آینده اروپایی است و ما باید در رأس همه خواستار "نشست" جهانی برای مالیات گیری، طبق الگوی نشست در تغییر آبوهوا شویم.
گازهای گلخانهای مسئول سوراخ در لایه اوزون هستند،و فرار مالیاتی مسئول سوراخها در مالیه عمومی.
بیایید در مبارزهای متحد برای اخذ مالیات عادلانه در فرانسه،در اروپا و در جهان به هم بپیوندیم!
فرانسه، دومین اقتصاد بزرگ اتحادیه اروپا،میتواند سرمشق قرار بگیرد. حزب کمونیست مدرن باید برای مقابله با شرکتهایی که سود دریافت شده در فرانسه را باهدف خودداری از پرداخت مالیات به کشورهای دیگر منتقل میکنند شیوه مالیاتی جدیدی پیشنهاد کند. درنهایت،این دولت توانست اعمال مالیات درآمد بر دستمزدها را،که بعد از اول ژانویه قابلاجراست پیاده کند.
پس چرای اعمال مالیاتی روی سود شرکتها قبل از انتقال آن به خارج از کشور و به داخل بهشت مالیاتی پیاده نشود؟
شرکتهای بینالمللی باید در کمترین حداقل همانند شرکتهای کوچک و متوسط و مغازهداران ما مالیات بپردازند!
آری صنایع کوچک و متوسط ما نیز تحت سیستم مالی جاری،و اقتصاد جهانی شده رنج میبرند و لازم است حزب کمونیست فرانسه قرن بیستویک به آنها هم گوش کند و نگرانی آنها را بهحساب بیاورد.
اعمال مالیات بر شرکتهای چندملیتی میتواند مالیات جدیدی باشد که میباید منابع جدید بودجهای برای توسعه برنامههای خدمات عمومی برای پاسخ به چالشهای تغییرات آبوهوا را ارتقا دهد.
همچنین مایلم بپرسم - آنها چگونه میتواند بگویند برای توسعه خدمات اجتماعی در اروپا، برای مبارزه با فقر یا حمایت از کشاورزی پایدار پولی وجود ندارد، درحالیکه بانک مرکزی اروپا 3.000 میلیارد یورو، بدون قید و شرط و بدون گذشتن از طریق کشورها،به بانکها پرداخت میکند؟
آری مالیه غلبه کرده است و به همین خاطر است که ما امروز در تنگنای وخیمی گرفتاریم. با برگردان قدرت بر پول،بر مالیه،ما قادر به تأمین نیازهای مردم اروپا،بدون وادار کردن آنها به رقابت علیه یکدیگر خواهیم بود.
این چالش بزرگی است که ما با یان بروسات،که در رأس آنچه امیدوارم درخشانترین،وسیعترین،متحدترین لیست برای فرستادن کمونیستها به پارلمان اروپا خواهد بود قرار خواهد داشت نشان خواهیم داد.بیایید اکنون بهپیش برویم!
کارزار از هماکنون آغاز میشود!
تا پایان سال،ما باید ابتکارات خود برای قدرت خرید،خدمات عمومی،فرار مالیاتی و کارگران فرستادهشده را چند برابر کنیم!
تلاش ما کندن است برای ما.
مبارزات بسیاری باید انجام شود،اما ما نیروهای قابلتوجهی برای انجام آنها داریم.
شما نیرویید: 49.393 فعال کمونیست،مزیت غیرقابل مقایسه ما.
ما باید افتخار کنیم،شما باید به آنچه انجام میدهید افتخار کنید،افتخار به فعالین برای کرامت انسانی،برای برادری، برای عدالت اجتماعی. ما به افراد بیشتری همانند شما در کشور نیاز داریم.
دادن وقت برای خدمت به دیگران،دفاع از بیمارستانی که در معرض تعطیلی است،از مهدکودک محلی،دفتر پست در یک روستا ،یک کارخانه،کمک به فردی در حال پریشانی، فرانسوی،خارجی یا مهاجر: این چیز نادری است، اما بهعنوان کمونیستها بخشی از "دی -ان -ا" ماست.
ما به آنجا تعلق داریم،ایستادن در کنار " آرجو ها" (Arjos )که 1615 روز برای حفظ کارخانه خود در ویزرن (Wizernes ) مبارزه کردند.ایستادن در کنار کارگران جی ای هیدرو (GE Hydro) درجرنوبل ( Grenoble)،که برای حفظ مشاغل خود زمانی که غول آمریکایی برای ایجاد بیش از 1000 شغل پس از خریدن برق آلستوم زیر قول خود زد مبارزه کردند. ایستادن در کنار صنعت جی ام اند اس (GM&S Industry) در منطقه کروز و با کارگران اسکوال (ASCOVAL) (مدرنترین کارخانه فولاد در اروپا) که برای حفظ شرکت خود بپا خاستند، ایستادن در کنار خانوادهها در خانههای زیر استاندارد و مهاجران که بهعنوان چیز بیارزشی با آنها رفتار میشود.
ما باید به فعالیت و رزم خود افتخار کنیم.
ما باید به تعهد خود علیه هرگونه سلطه،علیه جنس گرایی و خشونت جنسی،علیه نژادپرستی و بیگانه هراسی افتخار کنیم.
ما فعالین برای برادری، انسانیت، زندگی هماهنگ با یکدیگر هستیم،ما ضیافتها و فستیوالهای محلی را در شهرها و محلهها سازمان میدهیم.
ما افرادی هستیم که هرسال فستیوال باورنکردنی جادوی واحد جشن اومانیته را برگزار میکنیم.
جشن (اومانیته) بدون فعالینی که بحثها را سازمان میدهند، غذا و نوشیدنی عرضه و امنیت را تأمین میکنند نمیتوانست وجود داشته باشد.
و ما 7.000 مقام انتخابی داریم که در سراسر فرانسه،در شهرها و روستاها،در شورای های منطقهای و محلی،در مجلس ملی و سنا مبارزه میکنند. این هم بخشی از نیرویی است که امید ما را به یک جهان بهتر زنده نگه میدارد.
ما باید به مقامات انتخابی خود افتخار کنیم، آنها نیز خود را،وقت خود را میدهند و بخشی از پاداش خود را وقف حزب میکنند.هدفی که باید با آنها به اشتراک گذاشت عبارت است از سودمند بودن و قطعاً پایداری بر ارزشهای ما.
زمانی که انتخاب میشویم،ما اداره را برای غنیسازی خود نمیخواهیم. برای ما،مقام انتخابی بودن صرفاً شغل دیگری نیست،بلکه تعهد کامل به دیگران است!
ما باید همیشه آتش را زنده نگهداریم،ظرفیت خود را برای خشم،فاصله خود را از پول،قابلدسترس بودن خود برای دیگران،برای سازمان دادن یک همایش، فروش امانیته در بازار محلی،عیادت همسایه در صورت نیاز حفظ کنیم.
کمونیستها به خاطر همه این دلایل یگانهاند.
رفقای عزیز من
بیایید به فعال بودن برای خوشحالی افتخار کنیم،چون تعهد فردی به امر نادری در کشور ما تبدیلشده است. احزاب سیاسی و اتحادیههای کارگری مطابق سلیقه نیستند ؟ اما بدون آنها دموکراسی کجا میتواند موجود باشد ؟
به آنهایی که تردید دارند میگویم : به ما بپیوندید،درگیر شوید، به یک اتحادیه یا یک حزب بپیوندید و همهچیز را از داخل مشاهده کنید. ما را زمانی که نیاز داریم تکان بدهید!
به همین خاطر است که ما باید قویتر شویم،رشد در تعداد،سازماندهی بهتر در شهرها و شهرکها و در محل کار.
ما باید بهسرعت کارزار عضویت برای بسیج زنان و مردانی که پرسشی دارند، تردید دارند، کسانی که مشتاق زندگی در دنیای بهتری هستند، اما نمیدانند چگونه به آن دست یابند به راهاندازیم. آری،حزب کمونیست میتواند و باید قویتر،سازمانیافتهتر،و در سراسر کشور حاضرتر باشد،در تکامل جامعه بازتر باشد.
بیایید به آنهایی که در چپ،احساس بیریشگی میکنند، آنهایی که طبق معمول از سیاستها مأیوس شدهاند، آنهایی که خود را در هیچیک از نیروهای موجود چپ نمییابند برسیم،و بیایید هدف را 55.000 عضو تا پایان سال آینده قرار دهیم!
به این خاطر است که ما بهترین ایدئالهای خود را برای جامعهای که عادلانه و برادرانه است بهپیش خواهیم برد: با حزبی که بهتر سازمانیافته،سر در ستارهها و پایی استوار در زمین دارد!
صلح
صلح نیز تمرکز عمده توجهات ماست.
در این رابطه جای ما در کنار مردمی است که رنج میبرند، خانوادههای آواره شده،مورد آزار واقعشده،شکنجهشده،کودکان محروم از حق برای جوانی آسوده،همه افرادی که از سوی جهانی که با انزوا،خودمحوری و ملیگرایی تضعیف میشود زده میشوند.
ما در کنار آنها میمانیم،همانطور که علیه آپارتاید و در کنار نلسون ماندلا ایستادیم.
ما امروز به ایستادن در کنار فلسطینیها و دیگر خلقهایی که تنها برای زندگی در صلح و کرامت تلاش میکنند ادامه میدهیم.
آری برای کشوری برای فلسطینی ها و صلح برای مردم اسرائیل و فلسطین!
بیایید از مرم کرد در مبارزه برای استقلال و از همه ترکهای دموکرات زندانیشده از سوی اردوغان حمایت کنیم.
ترویج صلح به معنی صادق ماندن هم هست.
صلح معنای منسجم بودن میدهد. همه صلح میخواهند. اما برخی دعوت به صلح میکنند و در مسابقه تسلیحاتی شرکت میکنند. هر گز اینقدر اسلحه در سراسر جهان فروخته نشده بود. و ازاینرو هرگز اینقدر ستیزه،اینهمه جنگ نبوده است.
و فرانسه اکنون صادرکننده برجسته اسلحه است،تنها پس از امریکا و روسیه. ما چطور میتوانیم به عربستان سعودی اسلحه بفروشیم - 11 میلیارد یورو در عرض 9 سال - درحالیکه بر سر شقاوتهای انجامشده از سوی این رژیم بیرحم ارتجاعی اشک تمساح میریزیم ؟
این موضع چگونه میتواند معتبر باشد ؟ با یک سخنرانی،اگرچه حماسی،ستایشگر صلح در یادبود 11 نوامبر، وقتیکه فرانسه اینچنین ژرف در مسابقه سلاحهای هستهای درگیر است به کدام توافق میتوان دستیافت؟
سالانه 5 میلیارد یورو، روزانه 14 میلیون یورو برنامهریزیشده تا 2025 برای پیگیری سلاح هستهای : آیا واقعاً برای نیازهای مشخص ما و جاهطلبی ما برای صلح مفید است ؟
بهجای سرمایهگذاری روی زیردریاییهای اتمی فرانسه،چرا نباید کلینیکهای زنان و زایمان و مدرسه ساخت؟
پس آری،بیایید صلح را به اولویت تبدیل کنیم و برای دنیایی بدون سلاح اتمی بسیج شویم!
برای نتیجهگیری: ما باید به مسئله مالیه،مسئله صلح،و اکنون یک موضوع عمدهتر،که تغییر آبوهواست توجه کنیم. حزب کمونیست قرن بیست و یکم این توجه را در قلب اقدامهای ما قرار خواهد داد، چون سیاره و نوع بشر حقیقتاً در معرض تهدید هستند. اما در اینجا یکبار دیگر،اعمال ما باید با کلام ما مطابق باشد.
عمل برای محافظت از آبوهوا باید مثبت و نه تنبیهی باشد. این اقدامها باید به روی همه و نهفقط برای ساکنان شهری با درآمدهای راحت تضمینشده باز باشد. همانطور که نیکولاس هولو گفت،ما نباید با ضرورت اجتناب از پایان جهان و ضرورت پرداخت صورتحسابها در پایان ماه مخالفت کنیم.
افزایش مالیات روی گازوئیل و سوخت دیزل غیرعادلانه است، چون کمترین ضربه را به ثروتمندان و بیشترین را به کارگران وارد میکند. افراد ثروتمند نگران پرداخت بیشتری برای راندن اتوموبیل هایشان نیستند.
اما معنای آن برای کارگران،مشاوران بهداشت خانگی و پرستاران ،کارگران در مناطق روستایی و کوهستانی چیست؟
به همین دلیل ما خواستار لغو افزایش مالیات گازوئیل و دیگر سوختها هستیم. آن (افزایش) به از دست دادن قدرت خرید جدید ترجمه خواهد شد : بیش از 370 یورو سالانه در2022 برای کسانی که سالانه 20.000 کیلومتر رانندگی میکنند.
فراتر از همه،راههای دیگری برای کاهش مصرف هیدروکربور و حفظ محیطزیست وجود دارد.
ما مالیات بر نفت سفید،یا روغن سنگین مورداستفاده کشتیهای کانتینری را پیشنهاد میکنیم. یا یک مالیات استثنایی بر سود شرکتهای نفتی. چرا نباید سرمایهگذاری زیستمحیطی،همانطور که نیکولاس هلو پیشنهاد کرد،از محاسبه کسری مالی تفریق نشود؟
چرا بهره وام بانک مرکزی اروپا به کشورها،حداقل در مرحله اولیه ،برای کمک به تأمین مالی سرمایهگذاری در اقدامهای موافق آبوهوا، صفر نیست ؟
گامهای جدیدی هستند که میتوانند راه انقلاب زیستمحیطی را که ما به آن امیدواریم هموار کنند.
بهجای گرفتن مالیات از رانندگان،ما باید خطوط آهن را بازگشایی کنیم - نه اینکه آنها را ببندیم!
برای تشویق رانندگان به رها کردن اتوموبیل هایشان در گاراژ،ما باید پیشنهاد دیگری،شیوههای کمتر آلاینده حملونقل ارائه کنیم.
آری،ما اعتقادداریم که قطارها،خدمات قطار شهری و سیستم حملونقل زیرزمینی برای دفاع از سیاره اهرمهای اساسی هستند. تمرکز ما بر توسعه حملونقل عمومی،قابلدسترسی برای اکثریت مردم است.
به همین دلیل ما خواهان بودجه بیشتر برای مقامات محلی و ارزشافزوده 5.5 درصدی برای حملونقل عمومی،در راستای تدارک حملونقل رایگان،در هرجایی که امکانپذیر است و برای آنهایی که نیازمندند و شاید حتی برای همه استفادهکنندگان هستیم.
و کارخانههای اتومبیلسازی ما کی با نقلیهای که حقیقتاً ازلحاظ زیستمحیطی،چیزی که غیر از یک اتومبیل برقی باشد بیرون خواهند آمد؟
سالها ،رفقا در (کارخانه) رنو برای بیرون دادن موتوری هیدروژنی برای اتومبیلها فشار آورده بودند،چیزی که از قبل برای اتوبوسها وجود داشت. این نوع موتور با آبوهوا کار میکند، که میتواند بسیار همزیست آبوهوا باشد.
محافظت از آبوهوا باید موضوعی باشد که در جامعه نفوذ میکند: استفاده با برنامه از زمین و توسعه،تولید مواد غذایی،مصرف،مسکن و بازسازی شهری، انرژی و کنترل عمومی انرژی،مسائل شهری و روستایی - اینها چالشهایی است که باید در هر منطقهای پاسخ داده شود. این چالشها عظیماند و ما باید برای پاسخ به آنها آمادهباشیم.
آری، بیایید ما کمونیستهای صادق هوادار اکو لوژی (écolo-coco) باشیم! معنای کمونیست قرن بیستویک بودن هم همین است!
بیایید این اقتصاد دوست محیطزیست و مدل اجتماعی را که ما برای فرار از سرمایهداری،که درنده نوع بشر و منابع طبیعی است نیاز داریم آغاز کنیم!
شما احتمالاً نقلقول منصوب به رئیس سیاتل،رهبر بومی قرن نوزده آمریکایی را شنیدهاید،" ما زمین را از اجداد خود به ارث نمیبریم،ما آن را از کودکان خود قرض میگیریم." آن (نقلقول) ضربالمثل محبوب آنتوان دو سنت اگزپری بود.
امروز ما باید اضافه کنیم : کدام کودکان زمین ما را به ارث خواهند برد؟
بهعنوان کمونیست،تلاش برای ایجاد شرایطی که کودکان ما،کودکان فردا را قادر خواهد ساخت تا در کرامت زندگی کنند درحالیکه به ساختن جهانی از برادری و همبستگی،و سیارهای قابلاحترامتر متعهدند مسئولیت ماست.
رفقای گرامی
ما چالشهای شگفتانگیزی برای رودررویی با یکدیگر داریم. دنیا در حال تغییر است و سرمایهداری در حال تطبیق است.
حزب کمونیست و فعالین ما در حال آمادهسازی هستند.
ما باید روی آنچه ما را قوی میسازد تمرکز کنیم : خدمت خستگیناپذیر به مردم،در تنوع،زیبایی و قدرت آنها، ونیز پذیرفتن افراطها و تناقضات آنها.
ما میخواهیم زمینه مشترکی ایجاد کنیم،پروژه خود را برای جامعهای که ارزشهای انسانی و سیاره ما را در قلب انتخابهای ما قرار میدهد بسازیم: این کمونیسم است. در قرن بیستویک،کمونیسم هنوز ایدهای جدید است!
ما برای اتحاد بزرگتر،برای اتحاد خلق فرانسه، که تاریخ ما،تاریخ کمونیستهای فرانسه،تاریخ نمایندگان منتخب ما است تلاش خواهیم کرد،و قطعاً همان چیزی است که حزب ما را از تمام نیروهای سیاسی دیگر چپ متمایز میکند.
تاریخها 1936 جبهه خلق،1940 مقاومت،1945 با ژنرال دوگل زمانی که وقت بازسازی خون خشکیده کشور بود،در 1968، همراه اتحادیههای کارگری و دانشجویان،در 1984 با اتحاد چپ،در 2005 در جنبش برای مطالبه رفراندوم برای پیمان قانون اساسی اتحادیه اروپا را در تاریخ ما شامل میشود.
حزب کمونیست فرانسه در تمام این لحظههای بزرگ تاریخ فرانسه،در همکاری با دیگران برای دستیابی به پیروزیهای اجتماعی مهم فعال بود.
اتحاد در برادری،با احترام برای ایدههای هر فرد،این شیوه ما در حزب کمونیست فرانسه است.
چه کسی میتواند بیشتر از این بگوید؟
پس بیایید ادامه دهم،بیایید هر کار ممکن را برای دادن امید تازه به چپ،برای ساختن اتحادی وسیعتر انجام دهیم،چون تنها راهی است که میتوانیم از بحران امروز عبور کنیم،هیچ نیروی منفردی در چپ نمیتواند بهتنهایی به این هدف برسد.
بیایید با حزب کمونیستی که قویتر،بانفوذتر، مبارزتر است بهپیش برویم؛ بیایید وجود نیرویی اصیل،صادق،مبارز، روشنفکر و اختصاصیافته به ایدئالهای صلح،مشارکت و برادری در تمام مبارزات خود را اثبات کنیم.
بیایید آغوش خود را برای همکاری با همهکسانی که میخواهند صفحه سرمایهداری را ورق بزنند و جهان جدیدی رها از دیکتاتوری مالی ایجاد کنند باز بگذاریم.
بیایید پیام خود را به کارگران،آموزگاران،مغازهداران،کشاورزان،پرستاران و همه آنهایی که حاضرند در مبارزه به ما بپیوندند برسانیم.
بیایید نوری از امید را در کشور خود،با یک اندیشه در ذهن و قلب خود بتابانیم
- انسانها اول!
- زندهباد حزب کمونیست فرانسه!
- زنده با جمهوری!
-زنده با فرانسه
افزودن دیدگاه جدید