رفتن به محتوای اصلی

برگ هایی از تاریخ جنبش سندیکایی ایران – ١٨

برگ هایی از تاریخ جنبش سندیکایی ایران – ١٨

در قسمت قبلی این نوشتە بە چگونگی مراحل تصویب قانون کار پس از انقلاب و نقشی کە کارگران و سازمانهای کارگری در فرایند آن تا قبل از آغاز سرکوب وحشیانە این سازمانها داشتند اشارە کردیم. در واقع فرایند تاثیرگذاری این سازمانها در اثر سرکوب آغاز مرحلە دیگری از اختناق در میانە دوم سال ٦٢ متوقف شد. درست به همین دلیل قانونی کە سر انجام پس از کلنجارهای شدید در سال ٦٩ از تصویب "شورای تشخیص مصلحت نظام" گذشت با قانونی کە سازمانهای کارگری برای آن مبارزە کردە بودند و مورد نظر کارگران بود تفاوتهای اساسی داشت.

با این وجود اما سنگ اندازی بر سر اجرای این قانون نیمە بند و متناقض از همان فردای ابلاغ اجرای آن توسط سرمایە داران و سیاستمداران وابستە بە جناح راست و گارد گرفتن برای از میان برداشتن و تهی کردن آن از محتوا و تبدیل قانون تازە بە قانونی حامی منافع صاحبان سرمایە بجای حامی حقوق کارگر شروع شد.

تا قبل از شروع ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی این قانون بە رغم شرایط بد اقتصادی بخشا در واحدهای بزرگ تحت مالکیت دولتی و تعدادی از واحدهای متعلق بە بخش خصوصی اجرا می شد. اما صاحبان اکثر واحدهای تولیدی و تجاری و صنوف کە اصولا با وجود هر نوع قانون کاری مخالف بودند از اجرای آن سر باز می زدند و دولت ها هم تلاشی برای وا داشتن آنها بە اجرای قانون نمی کردند. در این جور کارگاە ها و موسسات اگر هم پارەای از حقوق کارگران رعایت می شد، یا بە دلیل تلاشهای سندیکاهای کارگری صنوف مختلف قبل از سرکوب آنها بود و یا بخاطر مهارت تعدادی از کارگران شاغل در این واحدها.

هاشمی رفسنجانی کە در زمان تصویب این قانون ریاست شورای تشخیص مصلحت را بە عهدە داشت و همانطور کە در تعدیل پیشنویس آن و هم در تصویب اش نقش داشت، پس از رسیدن بە ریاست جمهوری نیز نقش اصلی در تهی کردن قانون کار از محتوا را بە عهدە گرفت. او کە در آن هنگام با محافل و جریانات دست راستی حکومتی متحد شدە بود و بە کمک آنها ریاست جمهوری را قبضە نمودە بود، اندکی بعد بە بهانە اینکە قانون کار گویا مانع عمدە سرمایە گذاری و مزاحم سیاستهای تعدیل اقتصادی دولت است تنها چند سال بعد از تصویب قانون کار، رهبری تهاجم بە مواد حمایتی قانون کار را کە در مجلس پنجم با تصویب طرح خارج کردن کارگاە های کمتر از ٣ نفر شروع شدە بود بە عهدە گرفت. در پیش گرفتن سیاست تعدیل اقتصادی و تعرض بە قانون کار کە با یک رشتە فرمانهای مختلف مانند ممنوعیت اعتراض و اعتصاب کارگری همراە بود همانقدر کە با موج مخالفت کارگران مواجە شد، با استقبال گرم جریانات و محافل دست راستی سرمایە داران روبرو شد. با این حال این خوشحالی دیری نپائید و نتایج ویرانگر آن رفسنجانی و متحدین وی در دولت موسوم بە "سازندگی را مفتضح عام و خاص کرد.
در آستانە انتخابات مجلس ششم، پس از آنکە مشخص شد اعتبار کاذب رفسنجانی کە بیشتر نتیجە بندبازی و دودوزە بازیهای وی بود بسرعت در حال بر باد رفتن است، احمدی نژاد ریاست ستاد تبلیغاتی وی در نارمک را بە عهدە گرفت. و پس از پایان یافتن آن انتخابات و روشن شدن شکست بی سابقە رفسنجانی در انتخابات مجلس ششم، همین جناب احمدی نژاد کە از پیروزی قاطع جناح رقیب رفسنجانی در انتخابات مجلس ششم برآشفتە شدە بود، بار دیگر بە دفاع از رفسنجانی برخاست و گفت"تخریب چهره‌های رقیبی که طی سال‌های اخیر انجام گرفته در تاریخ دو دهه اخیر کشورمان بی‌سابقه است؛ بطور مثال برخورد جناح دولتی در انتخابات مجلس ششم با آقای هاشمی رفسنجانی، هم تأسف بار است و هم در عین حال عبرت انگیز است و نکته‌ای نیست که به سادگی امکان توجیه داشته باشد. جمع زیادی از افرادی که ادعای حضور در جبهه دوم خرداد را دارند، بخش اصلی حیات خود را مدیون شخصیت آقای هاشمی هستند، اما به محض اینکه ایشان در مقابل زیاده خواهی‌ها و انحرافات قطعی این مجموعه ایستاد و در انتخابات مجلس ششم به تحمیلات استبدادی آنان تن نداد و تسلیم خواسته‌های غیرمنطقی بعضی از این مدعیان مردمسالاری نشد، لشکر تخریب و ماشین تبلیغاتی آن‌ها هجوم خود را آغاز کرد و شخصیتی را که تا چند ماه قبل، از او به عنوان امیرکبیر دوران سازندگی یاد می‌کردند و حتی مصمم بودند با تغییر قانون اساسی دوره مدیریت ایشان را تمدید کنند، با ناجوانمردانه‌ترین و پیچیده‌ترین شیوه‌های تبلیغاتی مورد هجوم قرار دادند".

پیروزی خاتمی در انتخابات ٧٦ و اصلاح طلبان در مجلس ششم در واقع عمدتا یک واکنش تودەای نسبت بە نتایج و پیامدهای سیاستهای رفسنجانی و شعارهای انتخاباتی اصلاح طلبانە آنها بود. با این حال اصلاح طلبان در عمل موفق بە پیشبرد وعدەها و برنامە های اقتصادی و اجتماعی شان کە قرار بود در حوزە اقتصادی عدالت اجتماعی محورحرکت شان باشند نشدند. دولت خاتمی نیز بە تدریج بە همان مسیری افتاد کە دولت رفسنجانی را بە شکست کشاند و مفتضح کرد. اگر مجلس پنجم تحت کنترل بازار جرات نکرد کارگران کارگاە های بالای ٣ نفر را از شمول قانون کار خارج و آنها را از تمام حق و حقوق قانونی شان محروم کند، دولت خاتمی با شعار "ارجحیت عدالت اجتماعی بر توسعە اقتصادی" کە ضد سیاستهای رفسنجانی بود، کارگاە های تا دە نفر را نیز از شمول قانون کار خارج کرد. بخشی از این دگرگونی مسلکی و بخشی نیز در اثر استحالە چپ های حکومتی بە لیبرالیسم و نئو لیبرالیسم اقتصادی، و شماری نیز بواسطە پول و قدرت بود.

در دوران روحانی تقریبا تە ماندە چپ های حکومتی نیز کە هنوز مرعوب گفتمان نئولیبرالیستی نشدە بودند، استحالە شدند و بە استحالە شدگان پیوستند و پشتوانە سیاستهای نئولیبرالی حاکم شدند، به همین دلیل است کە همگی آنهایی کە روزگاری ادعای چپگرایی و سمتگیری مردمی داشتند، در مقابل این همە ظلم و بی عدالتی و تبعیض کە بر کارگران و مزدبگیران روا داشتە می شود یا سکوت پیشە کردەاند یا آن راتائید می کنند.

احمدی نژاد بر خلاف قضاوتهایی کە در زمان ریاست جمهوری اش از طرف اصلاح طلبان و اعتدالگراها بە او می شود در هنگام ریاست جمهوری اش نشان داد کە با ادامە سیاستهای اقتصادی و ضد کارگری رفسنجانی یکی از بهترین شاگردان و رهروان وی بودە است. کاری را کە رفسنجانی شروع کرد، خاتمی آنرا با آهنگی کندتر ادامە داد، احمدی نژاد و روحانی سعی کردند آن را بە اتمام برسانند. بی شک نارضایتی کارگران در عروج و افول موقعیت هر چهار رئیس جمهور کە خودشان را در خدمت صاحبان سرمایە قرار دادند و جیب آنها و خودشان را با زدن از دستمزد و از بین بردن حقوق کارگران پر پول تر نمودند و این همە معضل و مصیبت برای مردم بوجود آوردند نقش اساسی داشتە اند. از همە اینها مهمتر اما مقاومت و مبارزە گستردە و فزایندە کارگران و مزدبگیران است کە هموارە این سیاستها و مجریان شان را کە متضاد با حقوق شان تشخیص دادە و می دهند بە مبارزە طلبیدە و خیال تسلیم شدن در مقابل آنها را ندارد. حتی در سال ٧٦ بە رغم خوشبینی زیادی کە بواسطە وعدهای اصلاحی خاتمی در جامعە بوجود آمدە بود، اعتراضات کارگری کە در دورە رفسنجانی جریان داشت قطع نشد و کارگران تشخیص دادند تا انجام اقدامات عملی از طرف دولت خاتمی بە اعتصابات و اعتراضات شان ادامە دهند.
"کرمعلی سید آبادی"در سال ١٣٧٨ حدود دو سال بعد از انتخاب خاتمی، در مقالەای کە با عنوان "ضرورت رسیدگی بە وضع کارگران" در نشریە (کارمزد) نوشت از وجود بحران و اعتراض در دە ها کارخانە از آن جملە در کارخانە های، کفش آزادان، تولی پرس، کنتورسازی، نقش ایران، فرش اکباتان، نازنخ، ایران دو چرخ، نخ ران، تسمە پارس صمدیان، چوب الموت، قفل سازی ایران، شوفاز البرز، فرش پارس ... نام می برد کە همگی خبر از بحرانی می دهد کە در اثر سیاستهای رفسنجانی بوجود آمدە بودند و این بحران هیچگاە بعد از آن تمام نشدە و با گذشت زمان بواسطە تداوم همان سیاستها عمیقتر وسیعتر و گستردە تر شدن اعتراضات شدە است.

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید