رفتن به محتوای اصلی

برگ هایی از تاریخ جنبش سندیکایی ایران – آخرین بخش

برگ هایی از تاریخ جنبش سندیکایی ایران – آخرین بخش

دولت روحانی تا کنون نهایت تلاش اش را برای تکمیل سیاستهای ضد کارگری ناتمام دولت احمدی نژاد نمودە است و بە رغم گسترش شدید اعتصابات کارگری در سالهای زمامداری اش این دولت موفق شدە است بخش دیگری از حقوق سندیکایی کارگران را از میان بردارد. تلاش های دولت روحانی برای تصویب لایحە موسوم بە اصلاح قانون کار بازماندە از دوران احمدی نژاد البتە در اثر اعتراضات کارگری تا کنون بە نتیجە دلخواە نرسیدە است. ولی در عمل دولت روحانی با تصویب لوایح متعدد کە از تصویب مجلس گذراندە توانستە است قانون کار را از محتوی تهی کند. افزون بر این تغییرات دولت بر سر راە اجرای باقی ماندە مواد حمایتی قانون کار مانع ایجاد می کند و بە کارفرمایان میدان می دهد تا آنها نیز قانون کار را دور بزنند.

چند عامل در این میان موجب این کامیابی کە البتە موقتی و ناپایدار می نماید، شدەاند. هماهنگی بین مجلس، دولت، قوە قضایی و نیروهای امنیتی کە روحانی در خصوص حقوق کارگران موفق بە انجام آن شدە است از عوامل عمدە کامیابی نسبی این تلاشها بودە است. امری کە احمدی نژاد موفق بە آن نشدە بود. عامل مهم دیگر کامیابی دولت وجود بیکاری گستردە در کشور است کە دامنە رادیکالیسم جنبش کارگری را با وجود فشار شدید برای مدتی محدود می کند. سرکوب شدید و بالا بردن هزینە فعالیتهای سندیکایی نیز برای مدتی سهمی در این کامیابی داشتە است. در دورە روحانی ابعاد سرکوب فعالیتهای کارگری نسبت بە دورە احمدی نژاد بیشتر و هدفمندتر شد. در عوض آن مبارزات کارگری نیز رادیکالتر و هدفمندتر از پیش شد. علی ربیعی وزیر کار امنیتی روحانی در کارگردانی و مهندسی این سرکوبها و تغییر قوانین حمایتی و تامین اجتماعی علیە کارگران و عملی کردن سیاستهای نئولیبرالیستی وضد کارگری دولت روحانی نقش مهمی را بە عهدە داشت. او در حالی کە تظاهر بە حمایت از کارگران می کرد در عمل مشغول بریدن سر کارگران با پنبە بود!

غارت واحدهای تولیدی و ثروتهای عمومی نیز در دولت روحانی گوی سبقت را از دولتهای پیشین ربود. بە جرات می توان گفت کە در این دورە زیر لوای خصوصی سازی صدها واحد اقتصادی بزرگ و متوسط بە بهای ناچیز توسط ایادی حکومت بە غارت رفت و سرمایە ناچیزی کە از آنها بدست آمد خرج سرکوب کارگران و دیگر معترضین این غارتها شد.

ربیعی در زمینە برخورد با تشکلهای کارگری هم بر خلاف احمدی نژاد کە می خواست همە امتیازات و مناصب را از خانە کارگری های وابستە بە رقبایش بگیرد و آنها را بە انجمن های صنفی وابستە بە خودش بسپارد، رفتار مکارنەای در پیش گرفت. او در بدو امر تلاش نمود رقابتهای درون تشکلهای وابستە بە جناح های قدرت را با باز تقسیم مناصب دولتی و مالی میان آنها حل کند. تا راحت تر بتواند گرایش سندیکایی مستقل را با کمک آنها سرکوب کند. پس از آن شروع بە تشکیل تعداد زیادی انجمن بە اصطلاح صنفی و اتحادیە نمود کە تنها روی کاغذ وجود داشتند نمود تا بتواند با فشارهای سازمان بین المللی کار کە ایران را بخاطر جلوگیری از فعالیت آزاد سندیکایی زیر نظر داشت مقابلە کند و نام این انجمن ها را بعنوان تشکلهای آزاد در اختیار سازمان بین المللی کار قرار دهد. او بارها از تشکیل صدها انجمن صنفی خبر می داد کە در عالم واقعی نە وجود داشتند و نە اثری از فعالیت هایشان وجود داشت. از همە این بە اصطلاح تشکلها مسخرەتر تشکلی بنام '"اتحادیە کارگران خودرو" بود کە هیچکس بجز خود ربیعی و چند نفر از اعضای خانە کارگر نمی دانستند کی و چگونە این اتحادیە بوجود آمدە!

ربیعی در عین حال کە مشغول تشکل سازیهای کاذب بود، تلاش می کرد تشکلهای مستقل را از میان بردارد و تشکلهای دولتی را جایگزین آنها کند، با این حال در این کار چندان توفیقی بە دست نیاورد. تلاش او برای از بین بردن سندیکای واحد و نشاندن شورای اسلامی با وجود تقلب های پیاپی ماموران اش در ادارە کار ناموفق ماند. در هفت تپە نیز تلاشهای مشابەای را انجام داد کە بی ثمر ماند و تف سربالا برایش شد. طرح نابودی کانون سراسری صنفی معلمان و تکە تکە کردن آنرا داشت کە در اثر هوشیاری و همبستگی معلمان ناکام ماند. تنها کامیابی وی جلوگیری از فعالیت انجمن روزنامە نگاران بود. رهبران این تشکل در بدو امر برای گرفتن اجازە فعالیت در مقابل فشار ربیعی مقاومتهای هم کردند ولی بخاطر رابطە جناحی شآن با دولت روحانی در نیمە راە کوتاە آمدند.

بە رغم همە اینها اما گرایش بە استقلال و تشکل خواهی در اثر تجربیات گران بهای کارگران و افزایش بی سابقە آگاهی طبقاتی در میان کارگران چنان ریشە دواند کە حکومت دیگر قادر بە مهار و بە انحراف بردن آن نیست. یکی دیگر از ثمرات این تغییر و تحول پیوند عمیق و ملموس انترناسیونالیستی طبقە کارگر ایران با طبق کارگر جهانی است. کە در اثر مراودات فی مابین فعالین سندیکاها و تشکلهای کارگری مستقل با اتحادیە های جهانی کارگری بوجود آمد و تحکیم شد. کلا چهرە واقعی سرمایە داران و دولتهای مدافع آنان در ایران در دو سە دهە اخیر برای کارگران شناختە شد و توهماتی کە نسبت بە بعضی از آنها وجود داشت تا حدود زیادی فرو ریخت. مفهوم همبستگی، اتحاد، اهمیت سازمانیابی در جریان پیکارهای طبقاتی برای تودە کارگر مفهوم شد. این همە مبارزە و مقاومت و فداکاری کە در کارخانە ها، میادین شهر ها، بیدادگاە ها و زندانها همە روزە مشاهدە می کنیم دستآورد بزرگی است کە در مصاف با صاحبان سرمایە و رژیم اسلامی کسب شدەاند. با این دست آوردها آیندە ساز دیگر امثال خمینی ها و دارو دستە هایشان نمی توانند ما را فریب دهند و بە بیراە ببرنند. مبارزە همچنان تا کامیابی ادامە خواهد یافت!

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید