جُنگ کار گری شماره 52 در فرمات پی.دی.اف.
در این شماره می خوانید:
-این مجلس، مجلس ما نیست، مجلس دشمنان ماست!
-تاریخ شگفت انگیز نئولیبرالیسم- بخش پنجم
-موشک های کە بجای امنیت، امنیت زدایی می کنند!
-گزارش ویژه: "ما را بحساب آورید!(1) "- بخش هیجدهم
-بازگشت پیروزمندانە سندیکا بە میان کارگران ایران
-گذر و نظری بر رویدادهای مهم کارگری هفتە
دیدگاهها
به عنوان تفکراگرماحرکات…
به عنوان تفکراگرماحرکات جامعه راازدیدموج نگاه کنیم دیگرفرمولی که همه کمونیست ها قبول دارندازاعتبارساقط میشودبدین معنی که دید موجی نسبت به تلاطمات جامعه رافقط بایدازهمان تئوری های موجی نگاه وبررسی کردوتحایل ایستاغلط است .وساده تریعنی یک حرکت موجی رایکبارازدرون خودش باهمان تحلیل موجی بررسی کردویکبارکنارامواج دیگرکه درهمان سیستم وجوددارند.این یک موردوتئوری دیگری که ازآن میتوان بیرون کشید اینکه هم میتوان یک موج راتحلیل داد وهم میتوان تقویت کردوبی بی سی درپایین کشیدن یک موج استاداست.فکرکنم تاحدی مسئله رابازکردم
قوانین حاکم برجامعه دوگونه…
قوانین حاکم برجامعه دوگونه نمودداردیک همان نمودکنکرت یامشخص یعنی دفیقا میتوانیم روی یک نفر یا گروه یاطبقه دست بگذاریم وتمام مشخصاتش را درصورت عدم اشتباه بادقت ریاضی بگوییم .مثلا تعدادکشورها یاشرکتها یا ثروت دست سرمایه .ونوع دیگریک پدیده رادرحرکت موردمطالعه قراردهیم وازآنجا که تمام پدیده ها درحرکت هستندمیبایست بادیدفیزیکی موجی به آن پدیده برخوردکنیم اینجا دیگرعدد ملاک نیست وهمه چیزتقریبی است .ولی گلیت آن که مثلانظام سرمایه درحال افول است وعملا هرجنایتی ازسوی آن امکان پذیرمانندکستاردرسپریه توسط داعشی که آمریکا خوداذعان کردکه مابوجودآوردیمش.طبقه کارگرراهم چه درسطح جهانی وچه درسطح ملی نیزمیبایست باهمین روال برخوردکرد.هرکدام ازدوشیوه هم درست وهم مزایایی دارند.ولی درسطح رهروان کارگری اکثراازهمان دیداول برخوردمیشودونگاه مسلط مارکس هم همان بودونمی توانست غیرازاین باشدچون علم تکامل نیافته بودولی مناسفانه هنوزکه هنوزاست دلیل ومدرک ازهوان نظریات مارکس می آید به اضافه اینکه همان نظرات فقط به عنوان پایه درست است ولی سرمایه ازآن موقع چندچهره عوض کرده است به زبان ساده دیگرباتفریق وجمع نمیتوان به مبارزه سرمایه رفت ویا حتی ضرب وتقسیم بلکه جذروانتگرال هم لازم است هرچندجذربه نوعی همان تقسیم است ولی متکامل ترونظریات مارکس همان جمع وتفریق است ودرست است که پایه است ولی جوابگوی مسائل فعلی طبفه کارگرنمی باشد.این نظرمن است وکاش دوستان ویاکسی که علاقه مندبه ردیاگسترش بحث باشدنظری بدهند.
وقتی ایران رابا روسیه قبل…
وقتی ایران رابا روسیه قبل ازاکتبرمقایسه کنیم به لحاظ پیوستگی کارگران وجنبش کارگری ماحتی به قبل از۱۹۰۵هم نیستیم فقط یک نگاه سرسری به اعتصابات آن زمان بیندازیدومقایسه کنیدباالان وضعیت طبقه کارگردرایران بعلاوه اینکه صدسال ازآن موقع گذشته وسرمایه چهره های گوناگونی ازخودنشان داده که درآن زمان نبوداین راگفتمبرای سازمانهای چپی که هنوزکلاسیک فکرمیکنند.ماحتی اززمان قبل ازانقلاب به واسطه زمینه های مادی طبقه کارگرعقب تریم چون خیلی ازکارخانجات یاورشکسته یاتعطیل شده اند.سرنایه ملی هیچ وقت به این بی دروپیکری نبوده است .سرمایه کلان کشورهای بزرگ دیگرفقط منبع درآمدشان تولیدنیست بلکه ازمنابع طبیعی وحتی وام بانکی نمی گذرند.تعریف های قدیم عملیاتی ازکارگروسرمایه وبازارکارعملا تغییرکرده است مثلا کارگرفکری خیلی بیشترشده است.ودراین زمان خیلی ازتعریف وتحلیل های مارکس عملا جوابگونیست.به لحاظ تئوری همه اینها به کناراکثرچپهای ماهنوزدربندمبارزات کارگری کلاسیک هستندودروضعیتی مانندایران غافل مانده اندازنکبتی راکه امپریالیست ها برایران جاری کرده اند.مانندغارت منابع طبیعی هیچ حرفی ازمس ایران نیست.سخن کوتاه به جای دفاع ازطبقه کارگراگرحمله به سرمایه ازدیدطبقه کارگرراپیش رو قراردهیم آنگاه حرفها مفهوم ترمیشودآنگاه نگاه مردم به این سمت کشیده میشود.چرا،چون تمام طبقات ایران درگیرستم خارجی سرمایه هستند.کارخانه ای نیست تاکرگری باشد.درنفت وذوب آهن زرنگ شده اندوکارگری رااستخدام میکنندکه دردرجه اول مدافع نظام باشدتخصص درجه دوم کاراست.گاهی فکرمیکنم که فداییان دردهه پنجاه غیرازمشی چریکی برداشت درست تری نسبت به همه احزاب وسازمانهای آن موقع داشتندوبه همین دلیل مردمی تربودندچون ازنگاه مردم صحبت میکردندنه ازکتب کلاسیک.سخن طولانی شدولی اگرمردمی با انتهای اندیشه کارگری جلوبیاییم بیشتردرمیان مردم جا داریم
افزودن دیدگاه جدید