رفتن به محتوای اصلی

طرح کلی تاریخ کار- بخش دوم

طرح کلی تاریخ کار- بخش دوم

معنای کار (labour) و زحمت (work)
مناسب است با این سؤال شروع کنیم: کار چیست، خواه با و خواه بی پرداخت؟ کار بی پرداخت غالباً در بافتار خانگی انجام می شود: پخت و پز، شست و شور، وصله پینه، بچه داری، ...؛ فعالیتهائی که گاه کار بازتولیدی، در برابر کار تولیدی، هم خوانده می شوند. سوای این دست کارها، کارهای بدون دستمزد دیگری هم هستند که داوطلبانه انجام می شوند. اگر کار را کار باپرداخت بفهمیم – یعنی فعالیتی که برای مزد یا حقوق انجام می شود – این نوع فعالیت غالباً "کار" (labour) نامیده می شود. اما مفهوم زحمت (work) شامل فعالیت مستقل افراد، از ساده ترین شکل "خویش فرمائی" تا فعالیت یک بانکدار بین المللی را شامل می شود، مشروط به این که اگر بانکدار مورد نظر آن فعالیت معین را انجام ندهد، چیزی به ثروت اش افزوده نخواهد شد.

مثل بسیاری دیگری از تعاریف، شاید ساده تر این باشد که بگوئیم کار چی نیست تا چیست. شمای خواننده، امروز صبح که از خواب بیدار شدید، بازه ای چند ساعته از کارنکردن را، یعنی مدتی را که در خواب بودید، پشت سر دارید. شست دست و رو و خوردن صبحانه و دیگر فعالیتهائی که صرف رسیدن به شخص خودتان می کنید، کار محسوب نمی شوند. اما روز کاری کسی از خانواده تان که باید لباس بچه را بپوشد، لقمه شان را آماده کند، و آنها را به مدرسه برساند، از همان وقت شروع شده است.

تعریف مشهوری از کار توسط چارلز تیلی صورت گرفته که ترجمۀ آزاد آن چنین است: "کار شامل هر فعالیت انسانی است که به ارزش استفاده از کالاها و خدمات می افزاید". باید تأکید کرد که در این تعریف استفادۀ شخصی از وقت آزاد خود فرد هم باید منظور شود. در این حالت تنها بدیلهای کار می توانند خوابیدن و "رسیدن به خود" باشند. از این قرار لازم است که وقت آزاد و "رسیدن به خود" از مفهوم کار متمایز شوند.

برای روشنی، جابجائی بین کار و وقت آزاد می تواند بسیار سیال باشد. در فرهنگهائی که تأکید کمتری بر فردیت دارند، و در جاهائی که موقعیت برای برخورداری از کار توسط نیروهای طبیعی تعیین می شود، تفکیک بین کار و وقت آزاد ابداً ساده نیست. پس، و برای مثال، در سالهای دهۀ 50 قرن گذشته وقتی از اهالی روستاها در مکزیک و اکوادور در بارۀ وقت آزاد چیزی پرسیده می شد، به نظر می رسید که آنها هیچ تصور و درکی از وقت آزاد ندارند. به قول نلز آندرسون، آنها مادام که لازم بود کار می کردند، اما مطلقاً نه با ضرباهنگی چنان که در "غرب" رایج است. چنان که آندرسون توضیح می دهند، "آنها هر لحظه از وقت شان را صرف کار یا فعالیتی ساختارمند می کنند. وقتی کار نمی کردند، می روند چیزی می نوشند و تفریح می کنند. به زعم بیئات سالز (Beate Salz) "سرخپوستان اکوادور مدام کار می کردند اما فراموش نمی کردند که ازدواج و انواع و اقسام جشنها مهمترین دلیل برای زندگی اند". آندرسون ترجیح می دهد که در این باره در بافتار "تعهدات اجتماعی" بنوسید و علیه این دست از "تعهدات غیرکاری" هشدار می دهد و آنها را به سادگی از جنس وقت آزاد به شمار می آورد. البته از این هم که بگذریم، این نوع برخورد به عنوان یک همسر، والد، شهروند یا دوست خوب، می توانست موجب خوشنامی و لذتی شود، که به مراتب از لذت وقت آزاد عمیقتر است. حتی در فرهنگ مدرن غرب نیز، مرزهای بین کار خانگی، رسیدگی به اعضای خانواده و وقت آزاد می توانند بسیار سیال باشند. برعکس در مناسبات صنعتی، موضوعات به مراتب مستقیم تر اند. 6-پاره ای از یک شعر انگلیسی، با عنوان تعطیلات، که در قرن پانزدهم سروده شده میگوید:

مدتها منتظر امروز بوده ام

و حالا، بدون دوک نخریسی و قرقره

شاد و سرخوش مشغول بازی ام.

پس از این روز تعطیل

باز با دوک نخریسی و قرقره سر می کنم

تا... شادی بعدی که باز یک روز تعطیل است.

نکته مهم در این شعر این است که کارگران دستمزدی، حتی قبل از زنگ و بوق کارخانه ها و کارگاه های صنعتی، کاملاً به فرق بین کار و وقت آزاد واقف بوده اند.

هیچکس به تنهائی کار نمی کند، و هر جا که انسانها با هم کار می کنند، مناسبات کار شکل می گیرند؛ مناسباتی که از مناسبات برابر تا بدترین روابط سلسله مراتبی سلطه و تبعیت تغییر می کنند. در تاریخ کار، چنان که تا کنون تدوین شده، تقریباً تمام توجهات صرف مناسبات بین کارگر و کارفرما – و گاهی هم صرف مناسبات برده و برده دار – شده است. اما در تدوین تاریخ کار لازم کار خانگی و دیگر اشکال کار، مثلاً کاری که بین دو همسر تقسیم می شود، یا شغلی که چند برادر آن را با هم پیش می برند – مثل کار کلاسیک یک خانواده در یک مغازه یا در یک مزرعه کوچک – نیز ملحوظ شوند. من مناسبات کاری بین کارگر و کارفرما را مناسبات بیرونی و مناسبات مشارکتی در کار خانگی، در درون یک شغل مشترک یا بین کارگران دستمزدی و حتی بردگان را مناسبات درونی نامیده ام. منشاء و تحول تاریخی تمامی این مناسبات کاری، و پسزمینۀ این تحول تا امروز، موضوع مرکزی این نوشته است.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید