رفتن به محتوای اصلی

یک کلمه

یک کلمه

مستشارالدوله یکی از روشنفکران دوران انقلاب مشروطیت بود که در تلاش بود تا مدرنیته، دموکراسی و حکومت قانون را در جامعه ایران وارد بکنند. در زمانیکه روحانیون شرع اسلام، نظام مدیریت تسلیم امت اسلامی در مقابل دستورات الهی را از طریق شرع اسلام دانسته و اربابان، ملاک و شاه را بعنوان سایه خدا و دین بر روی زمین قلمداد میکردند، جایی برای صحبت کردن از حقوق مردم، حقوق بشر، حقوق شهروندی، دموکراسی، حکومت قانون و نظر مردم و افکار عمومی مطرح نبود. هر روشنفکری در این زمینه ها سخنی بر زبان جاری میکرد، بر اساس فلسفه و ایدئولوژی دینی- پادشاهی حاکمه، به "کفر" گویی و جدال با خدا متهم میشد. آنهایی هم که کفر میگفتند، نه تنها موجب غضب الهی، اربابان، و شاهان میشدند، بلکه جدال آشتی ناپذیر روحانیانی را که با بسیج "امت اسلامی" برای نجات دین از دست کفاّر اعلام جهاد میکردند را پیش رو داشتند.

در چنین شرایطی بود که حدود صدو پنجاه سال پیش میرزا یوسف خان مستشارالدوله تبریزی، زمانیکه در سفارت ایران در فرانسه مقام شارژدافر را داشت، در نزدیکی های پایان خدمتش کتاب "یک کلمه" را که منظورش همان "قانون" بود، نوشت. وی در این کتاب تلاش کرده بود نشان دهد که دین مبین اسلام هم با حقوق بشر، حق مردم در تعیین سرنوشت خویش و مدیریت مدنی خویش، تعیین و تنظیم قوانین برای مدیریت مدنی اجتماعی خویش منافاتی ندارد. وقتی این کتاب را به میرزا فتحعلی آخوندزاده در تفلیس داد تا بخواند، آخوندزاده به ایشان گفت که حکومت قانون، بر اساس حقوق شهروندی و مدنی مردم و حق آنها در مدیریت خویش تنظیم گردیده است، و نمیتواند هیچ همخوانی با حکومت شرعی مبتنی بر قانون الهی مبتنی هستند داشته باشد که مردم را بصورت امت اسلامی میشناسد. جدال بین حکومت شرعی و عرفی، همان جدالی است که آخوندزاده آنموقع ترسیم میکرد، و امروز هم ما نتوانسته ایم گریبان خویش را از دست آن رها کنیم.

اگر کلمه کلیدی دوران انقلاب مشروطیت "قانون" بود، "سوسیالیسم" کلمه کلیدی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دوران ما است. سوسیالیسم، مضمون تحول آلترناتیو دوران گذار از نظام سرمایه داری امپریالیستی حاکمه، به یک نظام انسان محور است. سوسیالیسم، محتوای آرمان های صلح طلبانه انسانی، زیست هارمونیک انسانها با طبیعت، پایه گذاری نظامی انسان محور، به جای سود محوری و استثمار اقلیت یک درصدی از نود و نه درصد احاد جامعه است. سوسیالیسم، نسخه از قبل نوشته شده ای نبوده، بلکه مبتنی بر بکارگیری یکسری نظام های ارزشی جهت آفرینش مدل های ساختاری مدنی خودمدیریتی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است.

مدلهای سوسیالیسیتی برای هر جامعه ای از ویژگیهای اجتماعی، فرهنگی اقتصادی همان جوامع تاثیر گرفته و توسط توده های زحمتکشان خود آن جوامع بازسازی، پالایش و اداره میگردد. سوسیالیسم، از تمامی دستاوردهای مثبت، بالنده و ارزشمند دوران تاریخی نظام سرمایه داری در راه بالندگی اجتماعی انسانها استفاده میکند. سوسیالیسم، تحول آفرینش و سازندگی نوین است، نه تخریب دستاورهای علمی، مدنی، اقتصادی و اجتماعی بشری. سوسیالیسم، مدل ها و نهادهای اقتصادی اجتماعی ساخته شده در دوران سرمایه داری را از طریق وارد کردن کارگران و کارکنان همان موسسات در شراکت در سرمایه و مدیریت آنها، بازساختاری مینماید.

مستشارالدوله از ترس متهم به کفر شدن، اسم کتاب خویش را قانون نگذاشت، بلکه آن را "یک کلمه" نامید. ایشان تلاش کرد تا نشان دهد تا حقوق مردم در انتخاب نمایندگان، اظهار نظر در باره سرنوشت خویش، تنظیم قوانین جهت مدیریت مدنی خویش در شرع اسلام نیز موجود است. با وجود تمامی این تلاش ها، ایشان را به کفر متهم کردند، به زندان انداختند و بقول مجتبی آجودانی در کتاب مشروطه ایرانی، آنقدر در زندان با کتاب "یک کلمه" بر سرش کوبیدند، تا بینائی چشمش مختل گردد.

امروزه در میان خیلی از رفقای چپ ما، سوسیالیسم، یا کلمه ای است که به دوران مارکس، لنین و استالین در گذشته های خیلی دور مربوط است، یا اینکه کلمه ای ایده آل و تئوریک، یا مدینه فاضله ای است که باید وعده احتمالی پیاده شدن آن را در افق آینده های دور دست دید. همانطوریکه محققین اسلامی که حقیقت را در کتاب آسمانی خویش و روایت ها و حدیث های باستانی مربوطه میجویند، بعضی از دوستان ما نیز اکثیر ارزش ها و باورمندی های سوسیالیستی را فقط در کتاب های بنیانگذاران این آرمان گرائی سوسیالیستی و نظریه پردازی های دیگر آن دوران جستجو میکنند.

بعضی از نیروهای چپ ما در ایران، در فکر آشتی ایدئولوژیک آرمانی با بعضی از اصلاح طلبان حکومت اسلامی هستند. آنها تجربه های میرزا ملکم خان ها، مستشارالدوله ها را فراموش کرده اند. آنها را باید به گفته صدو بیست سال پیش اخوندزاده مراجعت داد. بخش دیگر قابل توجهی از نیروهای چپ ما آرمان های خویش را در محدوده های سوسیال دموکراسی محدود کرده اند، که جای نقد ویژه خود را دارد و بجای خویش ارزشمند بوده و قابل قدردانی است.

آنهایی هم که میگویند نظام های ارزشی و راهکارهای سوسیالیستی با ویژگیهای رنگارنگ مخصوص مردم مناطق مختلف، میتواند بعنوان مناسبترین برنامه های نظام جایگزین پسا سرمایه داری امپریالیستی بکار گرفته شود، یا به دنبال الگوهای آن در گذشته های دور میگردند، و یا اینکه آن را بصورت ایده ال هایی رویایی در آینده های خیلی دور ترسیم میکنند.

عدم به روز کردن صحبت در مورد ارزشمندی ها و راهکارهای سوسیالیستی بعنوان برنامه هایی عملی و قابل اجرا، قابل بحث برای پاسخگویی به مشکلات روزمره، که خود را بصورت فرار به گذشته ها و آینده های دور نشان میدهد، به نوعی تمکین کردن به وضعیت فعلی، آلترناتیو جمهوریت سکولار دموکراتیک موجود در خیلی کشورهای جهان است. جمهوری سکولار دموکراتیک نظام های سرمایه داری بطور غالب، عدالت سوسیالیستی را برای سرمایه داران، ثروتمندان، و صاحبان شرکت های بزرگ آورده و برده داری نوین و مدرن را برای شهروندان رای دهنده و توده های مردم عادی تقدیم میکند.

ارزش های سوسیالیستی فقط متعلق به طبقه کارگز نیست، بلکه تمامی مردم میتوانند از آن بهره مند گردند. این ارزش ها جهانشمول بوده و متعلق به مردم مناطق خاصی ناست. انسان قرن بیست و یکم بخاطر انقلاب دیجیتال داده ها و روبوتیک، آنقدر به همدیگر پیوسته است که تاثیرات غیرقابل تصور این تکنولوژی را در تمام کشورهای جهان میشود مشاهده کرد. این ارزش ها نه تنها در تمامی کشورهای جهان قابل ترویج است، بلکه میتواند در تک تک کشورهای جهان بکار گرفته شده و توسط پیشگامان آن منطقه بصورت مدل ها، الگوها و ساختاربندی های و نظام های پالایشی ساختارهای موجود بکار گرفته شوند.

 

دیدگاه‌ها

تارا

وقتی رژیمی روی دریای ثروت نشسته وچهل سال است ازکیسه میخورد که به معنای چهل سال ورشکستگی میدهددیگربالا پایینش کجا بود.ملت ایران یک حکومت نرمال راتجربه نمی کنند والا بیان یک رژیم سوسیالیستی درکش آسانتربود.هم آن رژیم وهم این رژیم فقط چپاول مطرح بود.این یکی که دیگرنوبراست درجهان .باری حتی اگربخواهیم آینده ای راازسوسیالیزم ترسیم کنیم بایدبرای مردم وضعیت این رژیم کاملا جاافتاده باشدوگرنه این میشودکه هرچپاول گردیگری که بیاید وکمی فضا رابازنگه داردمردم تن میدهند.چرا چون این رژیم اصولی پنبه اش زده نشده .مردم بایدنکبت سرمایه را درهمین رژیم باتک تک سلول هایشان درک کنندتا بتوان گام بعدی رابرداشت .حال بااین برداشت های کلاسیک نمیتوان به مصاف آمد.حرفی که درست باشدخیلی راحت قبول میشود.

جمعه, 06.03.2020 - 10:25 پیوند ثابت
نادر

خصلت استثماروبهره کشی راکه ازسرمایه داری بگیریدمیشودسوسیالیزم حال هرکس نسبت به عمق درکش میتواندزیبایی وانسانیت رادرآن ببیند.علم حرف اول رادربهزیستی انسان میزند.وکارتنها انگیزه انسان برای ساختن دنیایی هرچه بهتروزیباتراست.

پ., 05.03.2020 - 11:53 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید