به ما می گویند در صورت بیماری دست هایمان را( به مدت 20 ثانیه) بشوییم و خودمان را قرنطینه کنیم. اما اگر شما نتوانید این کارها را انجام دهید چه ؟ یک میلیارد نفر در زاغه ها یا شهرک های غیر عادی زندگی می کنند که برای نیازهای اساسی – گذشته از ارزش 20 ثانیه شستشو - کمبود آب دارند و در فضای محدود و اتاق های اغلب مشترک زندگی می کنند. آنی ویکینسون پژوهشگر ما خاطر نشان می کند که با این حال گفتگو در باره آسیب پذیری در این عرصه ها به صورت شگفت انگیزی غایب بوده است.
کارشناسان خاطر نشان می کنند مجموعه صنعتی پزشکی که سیاست های سلامتی را دیکته می کند امروز در معرض گسترش ویروس کرونا قرار گرفته است.
کارشناسان می گویند، این مجموعه(صنعتی - دارویی)، شاغلان پزشکی و مردم باید به پذیرند که سلامتی صرفاً مسئله یک فرد بیمار، دکتر، و بیمارستان نیست. مسائل گسترده اجتماعی اقتصادی و محیط زیستی که روی سلامتی تأثیر می گذارند وجود دارند که آن مسائل نادیده گرفته می شوند.
امروز، به شکل جهانی، افزایش آشکاری در بسیاری از بیماری های عفونی، از جمله برخی بیماری هایی که به تازگی گردش خود را آغاز کرده اند( اچ آی وی / ایدز، ویروس هانتا، هپاتیت سی ، سارس و غیره.) وجود دارد. این امر ترکیب تأثیرات شدید جمعیتی، محیط زیستی، اجتماعی، فن آورانه و دیگر تغییرات در شیوه زیست ما را بازتاب می دهد. سازمان بهداشت جهانی خاطر نشان می کند که تغییرات آب و هوایی بر پدیداری بیماری های عفونی نیز تاثیر خواهد گذاشت.
دکتر سیموس او ماهونی Seamus O’Mahony نویسنده و متخصص بیماری های داخلی مفید بودن و اعتبار پژوهش پزشکی، توهم پیشرفت، باور سمج ما که می توانیم کامل شویم، تجویز بیش از اندازه، تجویز چند باره، اثر بسیاری از داروهایی را که به طور معمول تهیه می شوند، فساد پژوهش پزشکی دانشگاهی، کوتاهی جمعی ما در پذیرفتن آن که دارو نمی تواند هر چیزی را درمان کند، و در واقع خودش می تواند سبب مشکل شود، تکیه بیش از حد بر معیارها، صنعت پزشکی و غنا و نفوذ وسیع آن و بسیاری دیگر را به چالش می کشد.
او خاطر نشان می کند از دهه 1930 تا دهه 1980، یک "عصر طلایی" پزشکی وجود داشت، که طی آن تعدادی از پیشرفت های عظیم به وقوع پیوست. سل، آبله، فلج اطفال، تمام (بیماری های) کشنده عظیم به صورت موثری در جهان پیشرفته ریشه کن شدند. این عصر طلایی به پایان رسیده است. از آن زمان پیشرفت های بسیار بزرگی حاصل شده است، اما چیزی مانند آن که سطح کشف و نو آوری را که در این پنجاه سال رخ داد شتاب بخشد نبوده است. بعد از آن، پزشکی راه خود را به شکل فزاینده ای گم کرده است.
خیلی ها اعتقاد دارند که پژوهش پزشکی به شیوه ای منسجم، ساختارمند، و کاملا معتبر انجام می شود، به نحوی که در نهایت تمام بیماری ها را درمان خواهد کرد. کاری که باید انجام دهیم انتظارکشیدن است، باقی کارها را پژوهش با یافتن درمان برای بیماری هایی که ما مدت طولانی تسلیم آن ها بودیم انجام خواهد داد. ظاهرا ممکن است چنین نباشد.
او ماهونی می گوید " خود پژوهش بیو پزشکی (زیست پزشکی) معاصر به عنوان یک تلاش بسیار بیمار است. حتی اذعان و اجماعی در داخل علم بیو پزشکی وجود دارد که بیو پزشکی راه خود را گم کرده است. بر آورد شده بود که چیزی حدود 85 درصد از تمام پژوهش های بیو پزشکی تلف کردن وقت است، و سالانه هزینه ای 170 میلیارد دلاری دارد."
حتی در قرن نوزدهم اندیشه های ریشه ای در باره موضوع از طرف فردریش انگلس FriedrichEngels و رودلف ویرشو Rudolf Virchow مطرح شد. انگلس مرگ های ناشی از سیستم را به مثابه قتل های اجتماعی خواند. من اولین بار در باره ویرشو از دکتر بینایاک سن شنیدم. چیزهای بسیار بیشتری از بیمارستان ها و پزشکی برای بهداشت وجود دارد. محرومیت اجتماعی - اقتصادی مشکل اصلی است. تمرکز باید از آن آغاز شود. اما با سندرم صنعت شرکتی - پزشکی دچار بیماری روانی شده ایم.
جرج انگل George Engelروانپزشک، روانکاو و استاد پزشکی، در سال 1977، مقاله ای را در مجله علم منتشر کرد. آن مقاله حاوی هیچ داده ای نبود، و برای آن که صریح باشم، آن مقاله امروزه بیشتر یک مقاله خشک و خالی است، اما 1600 استناد آن مقاله آن را اثری کلاسیک ساخته است. دستاورد اصلی " نیاز برای مدل پزشکی نوین: چالشی برای زیست پزشکی" مطرح کردن محکم یک کلمه در ادبیات پزشکی بود: بیوسایکوسوشیال (زیست روانی اجتماعی) [1]
انگل می گوید که یک رویکرد انحصاری زیست پزشکی " در چهارچوب خود جایی برای ابعاد اجتماعی، روانی و رفتاری بیماری" نگذاشته است، اگر چه امروزه نقش چنین عامل هایی در بیماری به ندرت مورد مناقشه به نظر می رسد. در واقع، شناخت نقش روند های اجتماعی در بیماری حداقل به هم نام نزدیک انگل، یعنی فردریش انگلس بر می گردد، که در کتاب شرایط طبقه کارگر در انگلستان 1945، شرایط بد زندگی فقرا را در انگلستان به سرعت در حال صنعتی شدن توصیف کرد. انگلس پرسید، "تحت چنین شرایطی، چگونه ممکن است، طبقه پایین سالم و طولانی زندگی کند؟ چه چیزی غیر ازمرگ بیش از اندازه، رشته ای ناگسستنی از بیماری های فراگیر، بدتر شدن پیشرونده در هیکل جمعیت زحمتکش می توان انتظار داشت؟ "
ارنست بلوخ Ernst Bloch ، متفکر مارکسیست، گفت تمام اصلاح گران وضعیت ما که صرفا بر بهداشت متمرکز می شوند تعدادی خرده بورژوا ونخاله، دسته ای خام خوار میوه و سبزی، گیاه خواران پرشور، یا حتی کسانی هستند که با تکنیک های ویژه ای تنفس می کنند. همه این در مقایسه با بدبختی استوار، در مقایسه با بیماری ها که نه با خفت نفس بلکه با گرسنگی شدید، نه با تنفس معیوب بلکه با تنفس غبار، دود و سرب تولید می شود مسخره است. البته افرادی وجود دارند که درست تنفس می کنند، که لذت اعتماد به نفس را با تهویه خوب ریه و قامت استواری که انعطاف پذیر است ترکیب می کنند.
پریتتپال تیمبرPritpal Timber، متخصص بهداشت، خاطر نشان می کند که با بیمارستان ها و سیستم بهداشتی بهداشت تولید نمی شود. عوامل اجتماعی ( ثروت، مسکن، آموزش، قدرت طبقه متوسط و غیره) تعیین کننده اصلی بهداشت هستند. بهداشت از سوی سیستم بهداشت، که ثروت، قدرت، دانش، و روش ها و"تعریف های" قاطع بهداشت چیست و چگونه باید اندازه گیری شود را در اختیار دارد "مصادره شده است" ( سخن ایوان ایلییچ)
برخی از افراد تامین کننده بودجه و مجری سیستم های مراقبت بهداشتی اهمیت سیستم را زمانی به رسمیت می شناسند که به بهداشت به عنوان مخالف با درمان بیماری ها و ظرفیت سیستم های بهداشتی برای بلعیدن منابع درعین تولید کمترین ارزش می رسند. بنا براین نمایی از مراقبت بهداشت اجتماعی ایجاد می کنند که بسیار نا بسنده است .
لازم است به اهمیت اجتماعی و پیشگیرانه پزشکی تاکید شود، موضوعی که در دانشکده های پزشکی به خاطر طرف داری از قدرت هایی که وجود دارد نادیده گرفته می شود. کل سیستم آن چنان سود و پول محور است که نه در باره این، نه در باره نابرابری اجتماعی و اقتصادی که نقش بزرگی در علت ناخوشی بازی می کند نگران نیست.
نویسندگان خلاق نسبت به برخی متخصصان بهداشت چشم اندازبسیار بهتری درباره بهداشت دارند. نمایش کلاسیک دشمن مردم اثر ایبسن نشان می دهد که درنمایش اوآلودگی محیط زیست سبب اصلی بیماری شهراست. با اصلاح گری که این عقیده را دارد با فروگذاری منافع مانند دشمنی رفتار می شود. به همان ترتیب، چارلز دیکنز زمان زیادی را درحرفه نویسندگی پرکار خود برای اصلاحات بهداشتی در انگلستان صرف می کند.
[1]مدل بیو سایکو سوشیال توسعه بیماری ها را از طریق تعامل پیچیده عامل های بیولوژیک (ژنتیک، بیو شیمیایی،و غیره) عامل های روانی (وضع روانی، شخصیت، رفتار و غیره) و عامل های اجتماعی ( فرهنگی ، خانوادگی ، اقتصادی اجتماعی ، پزشکی و غیره) باز تاب می دهد .
افزودن دیدگاه جدید