رفتن به محتوای اصلی

کرونا: ویروسی کوچک، تغییری بزرگ در جهان!

کرونا: ویروسی کوچک، تغییری بزرگ در جهان!

امروز دیگر بر کسی پوشیده نیست که جهانِ بعد از کرونا با جهانِ قبل از کرونا فاصله‌ای شگرف خواهد داشت. اگر قبل از این، کشورها بر سر آن با هم رقابت می کردند که رشد اقتصادی سالانه‌ی بالاتری داشته باشند، اما در دوران بحران کرونا، آن کشوری برنده‌تر است که با موفقیت بیشتر مدیریت بحران کرونا را پیش برده باشد و میزان کم‌تری مرگ و میر در نهایت در اثر بیماری کووید-۱۹ اداشته‌باشد و سرعتِ بازگشتِ با ثبات آن به شرایط عادی، بیشتر باشد، یا به عبارت دیگر، قادر باشد از رشد سرعت ابتلای افراد جامعه‌اش به این بیماری بکاهد و میزان مبتلایان را به شکلی مدیریت کند، که امکان بهبودی آن‌ها در بیمارستان‌ها بدون درهم‌ریختن سیستم درمانی وجود داشته باشد.

وقتی که شیوع ویروس کرونا در چین آغاز شد، هنوز هیچ کس به تبعات جهانی آن واقف نبود. بسیاری کووید-۱۹ را یک بیماریِ معمولی مثل سایر بیماری‌ها دانسته و اصولا حاضر به پذیرش جدی‌بودن آن و تبعات خطرناک و جهانشمول شیوع این بیماری نبودند. همین دیرباوری، تبعات منفی زیادی برجای گذاشت و امکان مهار بحران را با مشکلات غیرقابل پیش بینی روبرو ساخت. تنها پس از مرگ و میر هزاران نفر نخست در چین و سپس در کشورهای دیگر بود که سران کشورها و نیز مردم جهان، کم کم شروع به جدی گرفتن آن و جستجوی راه های مقابله با آن کردند.

آن‌چه تابه‌حال از تجربه‌ی تاکنونی روشن شده است، بیشترین تعداد مرگ و میر بین افراد مسن و بالای ۶۵ سال، - مردان چند درصد بیشتر از زنان - و نیز کسانی است که دچار بیماری‌های سخت دیگری بوده اند. اما علاوه بر آن، کرونا قربانیان زیادی نیز از ضعیف‌ترین طبقات و اقشار اجتماعی گرفته است. انسان‌های فقیری که عمدتاً نیز از بیکاری، بی مسکنی، بی سوادی نسبی و عدم داشتن امکانات بهداشتی رنج می برند، بیش از هر کس دیگری در معرض آسیب پذیری قرار دارند. چرا که به تبع این شرایط، از یک سو با عدم برخورداری از سیستم ایمنی که بتواند با این بیماری مقابله کند مواجه‌اند، از سوی دیگر، در شرایطی قرار دارند که امکان قرنطینه‌ی کامل و دوری گزیدن از نقل و انتقال بیماری برایشان بسیار دشوار و یا غیرممکن است. در کشور ما نیز، علیرغم این‌که جزو فقیرترین کشورهای جهان نیست، اما به‌دلیل داشتن حکومتِ فاسد و ناکارآمد، علیرغم فداکاری هزاران کادر درمانی از پزشک و پرستار گرفته تا سایر کارکنان مراکز درمانی، هنوز این بحران مهار نشده است و طبیعتاً کمک‌های داوطلبانه‌ی مردم و انجمن‌های نیکوکاری، تنها التیامی کوچک است که برای پایان‌دادن به این درد بزرگ، در غیاب کمک‌های دولتی کفاف نمی کند. دردی که امروز بیش از همیشه دامن کسانی را می گیرد که فقیر و یا زیر خط فقر هستند، از جمله ۲۰ میلیون حاشیه نشینان شهری را را در بر می‌گیرد.

مسئله‌ی نابرابری و آسیب‌پذیری، نه فقط در رابطه با انسان ها، که در رابطه با جوامع نیز صدق می کند. جوامع فقیرتر امکانات بسیار کم‌تری را برای مقابله با این بحران دارند. وضعیت درهند و و کشورهای نظیر آن، که اکثر مردم آن‌ها حتی غذای کافی برای خوردن ندارند و یا آبشان در ساعاتی از روز کاملا قطع است، و از امکانات بهداشتی و مالی مقابله با بحران برخوردار نیستند، به احتمال زیاد رو به وخامت بیشتر خواهد رفت. این امر با وجود دولت های ناشایست، ناکارآمد و فاسد، درد و رنج مردم و میزان ابتلا و مرگ و میر در اثر بیماری کووید- ۱۹ را در این کشورها بیشتر می کند. تجربه‌ی بروز و گسترش کرونا نشان داد، که جوامع بشری برای مقابله با کرونا نیاز به سیستم‌های قوی درمانی، زیرساخت های سالم برای توزیع خدمات درمانی و نیز سایر خدمات حوزه اجتماعی دارند. شرایطی که یک شبه نمی‌تواند به‌وجود آید. علاوه بر سیستم درمانی، مثلا اجرای قرنطینه که یکی از مهم‌ترین راه های کم کردن سرعت گسترش این بیماری در بین مردم است، تنها در کشورهایی امکان‌پذیر است که سیستم بیمه‌های اجتماعی با پشتیبانی مالی از جمله پرداخت حقوق بیکاری و یا وام‌های بدون بهره یا کم بهره به موسسات و واحدهای تولیدی، بازرگانی، بخش توریسم و غیره، و یا وام های بی برگشت به صاحبان کارهای کوچک، امکان در خانه ماندن آن‌ها را فراهم می کنند. بنابراین هرچه آمادگی این جوامع بیشتر باشد،‌ امکان مبارزه با شیوع بیماری و محدود ساختن میزان مرگ و میر نیز بالاتر است. به دیگرسخن ، آن‌چه در مقابله با این بحران تعیین کننده است،‌ نه تنها ثروت یک کشور، بلکه استفاده و توزیع این ثروت برای مقابله با بحران و تبعات آن است. از یک‌سو میزان انعطاف و عکس العمل درخور و سریع، از ساختن بیمارستان ها در چند هفته گرفته، تا اجرای سایر برنامه های بهداشتی پیشگیرانه و درعین حال تامین سلامت و حداقل زندگی مردم و داشتن زمینه هایی که بتوان بر مبنای آن، این اقدامات جدید را عملی کرده و پایدار نگه داشت. برای اولین بار الگوهای محلی برای مقابله با این بیماری که به یک بلای عمومی تبدیل شده است، جای خود را به تدریج به راه‌ حل‌ها و نسخه‌های جهانی داده‌است. اما استفاده از الگوهای موفق جهانی برای همه‌ی کشورها به یک میزان ممکن نیست. به این معنا که اگر دولت‌ها مثلا در طول سالیان سیستم بیمه خدمات درمانی را در کشور پیاده کرده بودند و مردم امکان مراجعه تحت پوشش بیمه به پزشک و بیمارستان را داشتند، مثل اکثر کشورهای اروپایی مقابله با ویروس کرونا بسیار عملی تر بود تا کشورهایی مثل آمریکا به عنوان بزرگ‌ترین قدرت اقتصادی جهان، که در زمینه‌ی بیمه‌های اجتماعی یکی از عقب مانده‌ترین کشورهاست و میزان پوشش درمانی در سطح کشور با نیازهای اکثریت مردم کشور هماهنگ نیست و سلامت در آن کشور هم نه عمومی، بلکه امری کاملا خصوصی است.

علاوه بر امکانات درمانی و اقتصادی، مسائل فرهنگی و مذهبی نیز نقش زیادی در مقابله با این بیماری پیدا کرده‌است. در کشورهایی چون کشور ما در روزهای اول، بدون توجه به هشدارها و خطرات شیوع بیماری و بدون برقراری قرنطینه یا بستن راه‌های ورود و خروج کشور، و همچنین برگزاری مراسم مذهبی و نمازهای جمعه و به شیوع این بیماری دامن زده شد و هزاران نفر از هم میهنان ما قربانی دست به‌دست دادن کرونا و ندانم کاری‌های حکومت شدند. اما در ادامه حتی جمهوری اسلامی نیز مجبور شد به بستن در مساجد و تعطیلی نمازجمعه ها و امامزاده ها تن بدهد و مردم هم دیدند که برخلاف موعظه‌ی علمای قم، هیچ امامزاده ای جلوی شیوع کرونا را نمی‌تواند بگیرد. بحران کرونا برای اولین بار بسیاری از باورهای خرافی را زیر سوال برد و آیینه‌ای شد برای رویت بسیاری از واقعیت‌ها برای جهانیان. نقاط پوشیده‌ی ضعف و قوت کشورها و سیستم‌های حکومتی با آمار مبتلایان و مرگ و میر انسان‌ها در اثر کرونا گره خورد و هر حکومت و دولت نشان داد، که از چه شایستگی‌هائی برخوردار است یا دامنه‌ی بی لیاقتی‌ها و فساد در دستگاه حکومتی و اداری‌اش تا چه حد عمیق و جدی است. نه فقط در ایران، که در کشوری مثل اسرائیل نیز کرونا خرافات و عقاید کهن را گامی به عقب برد و زمینه را برای ارج گذاری به دانش نوین و نشان دادن کارآيی علم و دانش برای توفیق بر بحران های قرن بیست و یک، هرچه بیشتر مهیا کرد.

اما تغییر در سیستم جهانی تازه آغاز شده است. در دوران کرونا حتی دولت هایی که در شرایط عادی تنها به سود هر چه بیشتر سرمایه داران و چرخش چرخ اقتصاد فکر می کردند،‌ مجبور شدند تا همگام با اپوزیسیون‌شان و احزاب رادیکال، تغییر روش دهند. بودجه‌های میلیاردی برای مبارزه با کرونا حتی از سوی کسانی مثل ترامپ که در آغاز وجود این بحران را منکر می‌شدند، و یا دولت‌های دست راستی و محافظه‌کار اروپائی تصویب شد. بانک مرکزی اروپا اجازه داد تا کشورها بیشتر از حد مصوب، زیر قرض بروند تا با استقراض دولتی از پیش آمدن بحران بیکاری بسیار وسیع و پیامدهای آن جلوگیری شود. کرونا نشان داد که ثروت بدون عدالت اجتماعی، نمی تواند برای درازمدت منافع کل جامعه و از جمله طبقه‌ی مرفه را تامین کند. این بحران نشان داد که سلامت جامعه برای درازمدت، بدون داشتن رفاه اقتصادی و اجتماعی امکانپذیر نیست و اتفاقا هرچه نابرابری اقتصادی عمیق تر باشد،‌ زخم های آن بر پیکر کل جامعه، آن را آسیب پذیرتر خواهد ساخت. جهان پس از کرونا دیگر نسبت به وضعیت طبقات پائین نمی تواند بی تفاوت بماند.

می توان امیدوار بود که کرونا علیرغم قربانیان زیاد انسانی که گرفت و هنوز می گیرد، زنگ خطری را به صدا درآورد، که ساکنین کره زمین را مجبور به هشیاری بیشتر در مواجهه با زندگی در آن و نیز ارزش های انسانی و محیط زیستی کند. از دیگر تبعات شیوع بیماری کووید-۱۹ از جمله تعطیل شدن کسب و کار، پروازها، رفت و آمدها با وسائل نقلیه و ... بود، که به میزان زیادی باعث پاک شدن هوا شد و نشان داد که اگر دولت‌ها بخواهند و ببینند که نه فقط منافع‌شان که جان همه مردم در خطر است، می توانند برای تغییرات، اقدامات لازم را انجام دهند. شاید این ویروس کوچک با هشداری که داد و تجربه‌ی جدید جوامع و کشورهای گوناگون در سراسر جهان، درس های بزرگی به ما انسان‌ها بدهد و دولت ها را تشویق کند که در آینده رقابت را نه فقط در عرصه اقتصادی و برای بالا بردن میزان رشد اقتصادی کشورشان،‌ بلکه بیش و قبل از آن، برای فراهم آوردن شرایط انسانی‌تر برای عموم شهروندانشان پیش ببرند و تلاش کنند تا گوی سبقت را در پیدا کردن راه های مقابله با بحران، کشف داروهای ضدبیماری، کمک رسانی و همبستگی با سایر شهروندان جهان از یکدیگر بربایند! بیماری کووید-۱۹ که یکی از همه گیرترین بیماری‌ها در سطح جهان است، نشان داد که برای مشکلات همه گیر جهانی، تنها راه حل های جهانی پاسخ خواهند داد و آن‌هم با هماهنگی و هم‌فکری جهانی، الگوبرداری از بهترین‌ها و سرمشق قراردادن موفق‌ترین‌ها!

 

دیدگاه‌ها

پیر خسته

سلام وخسته نباشید؛ به درستی اشاره کردید که "اما تغییر در سیستم جهانی تازه آغاز شده است. در دوران کرونا حتی دولت هایی که در شرایط عادی تنها به سود هر چه بیشتر سرمایه داران و چرخش چرخ اقتصاد فکر می کردند،‌ مجبور شدند تا همگام با اپوزیسیون‌شان و احزاب رادیکال، تغییر روش دهند." ویاگفتید که "این بحران نشان داد که سلامت جامعه برای درازمدت، بدون داشتن رفاه اقتصادی و اجتماعی امکانپذیر نیست و اتفاقا هرچه نابرابری اقتصادی عمیق تر باشد،‌ زخم های آن بر پیکر کل جامعه، آن را آسیب پذیرتر خواهد ساخت. جهان پس از کرونا دیگر نسبت به وضعیت طبقات پائین نمی تواند بی تفاوت بماند."
 اما آیا به شرایط کشورهایی مثل کشور ما اندیشده اید که درغیاب اپوزیسون فعال طرفدار فرودستان و ضعف مفرط تشکل های صنفی چگونه می توان حاکمان را از بی تفاوتی نسبت به وضعیت طبقات پایین به در آورد و وادارشان کرد که برنامه های متعادل تری را اتخاذ کنند؟ کدام کار تشکیلاتی منظم و کارآمدی را درداخل کشور طراحی و دردست اجرا دارید که چنین با اطمینان از تغییر وضعیت سخن می گویید؟ امید است حزب چپ ایران که نام زیبا و با ابهت فدایی را باخود دارد، راه کار مشخص و کارآمدی را برای جلب اعتماد توده ها و سازماندهی آنان دردستور کار داشته باشد تا از رکود و رخوت تشکیلاتی دور شویم و دل را صرفا به حرکات خود به خودی مردم به جان آمده که معمولا هم سرکوب می شوند، خوش نکنیم( سرکوب و شکست مقطعی این حرکات نیز به دلیل نبود تشکیلان است وگرنه ظرفیت اعتراضات آبان ماه درحدی بود که بتواند پایه های رژیم را به لرزه درآورد). آرزوی موفقیت برای شما و همه آنان که در راه رهایی خلق می کوشند.

ی., 05.04.2020 - 21:27 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید