رفتن به محتوای اصلی

تلاش برای نان، درمیان آتش و خاک

تلاش برای نان، درمیان آتش و خاک

سخن از خشت زن کوره آجرپزی است

که زمینگیری هاش ضامن اوج عمارتهاست

هزاران سال است که انسان از آجر و خشت بعنوان مصالح در ساختن بناها و ساختمانها استفاده می کند؛ آثاری که از دوران ساسانی مانند"طاق کسری" و بنای "چهار قاپی" درقصر شیرین و همچنین بقایای آتشکده هایی که از زمان ساسانیان بجای مانده، نشانگر کاربرد آجر دربناهای آن دوران اند. اولین کوره بلند آجر پزی در زمان ناصرالدین شاه، توسط حاج امین الضرب در نزدیکی تهران احداث شد.

کارگران کوره پز خانه ها از محرومترین و فقیر ترین زخمتکشان جامعه ماهستند، کارگران کوره پزخانه ها افزون بر کار شاق در این کارگاهها از مزایای کارگری مانند حق بیمه و بازنشستگی برخوردار نیستند و فاقد تشکل و سارماندهی اند.

نکاتی چند پیرامون وضعیت کارگران کوره پزخانه ها

درایران تا اوائل دهه ٨۰ شمسی ۷۲۰۰ کوره و کارخانه خشت زنی و آجرپزی فعال بودند، که حدود ۴۰۰ هزار کارگردر بخشهای مختلف آن به کار طاقت فرسا با مزد کم اشتغال داشتند، و بیشتر این کارگاهها خصوصی بودند؛ اما به علت افت و رکود ساختمان سازی در سالهای اخیر اکنون فقط ۱۰ درصد از این کارگاهها فعال هسنتد وبیش از ۳٥۰ هزار کارکر کوره پز خانه ها، کار خود را ازدست داده و امکان کار دربخشهای کاری دیگر نیز در شرایط بیکاری کنونی و به خاطر شیوع بیماری کرونا، بسیار اندک است؛ بنا برمصداق ضرب المثل معروف "نانشان آجرشد".

کارگران کوره پز را می توان کارگر فصلی نامید، زیرا کار آنان از نیمه بهار تا تقریباً نیمه پائیز، ادامه دارد و بدیهی است که فصلی بودن کار، شامل کارخانه های آجر پزی که بسیار اندک هستند، نمیشود.

مراحل تولید آجر بدینگونه است که ابتدا خاک مناسب را که اغلب خاک رس است باآب مخلوط کرده و پس از لگد مال کردن برای قالب زدن آماده می کنند، پس از قالبگیری که معمولاً در انداه های ۳٨ در ۳٨ سانتی متر با ارتفاع ۱۰ سانتیمتراست آجرها را در برابر افتاب قرار میدهند تاخشک شود، سپس آجرها را با فرغون حمل کرده و به کوره دارها تحویل میدهندتادر کوره ها پخته شود.

معمولا لگد مال کردن، فرغون کشی و چیدن آجرها در کوره ها بر عهده مردان است و خشت زنی و قالب گیری را زنان و کودکان انجام میدهند.

شرایط و مشکلات اقتصادی و گرانی روز افزون باعث شده اند تا در سالهای اخیرتمام اعضای خانواده های تهیدست وکم درآمد وارد بازار کار شوند، و یکی از این بخشهای اقتصادی که امکان کار برای همه اعضای خانواده وجود دارد، کار در کوره های آجر پزی است در این کارگاهها پدر و مادر و کودکان از ٥ ساله تا ۱۲ ساله به قالبگیری مشغول اند، معمولاً این خانواده ها در اتاقکی محقر، درجوار کوره ها زندگی می کنند، که فاقد آب آشامیدنی سالم و حمام و همچنین سرویس بهداشتی مناسب است؛ کودکان از تحصیل محروم اند و امکان بازیهای کودکانه را نیز ندارند، زنان نیزاز خق بیمه زایمان برخوردار نیستند.

کارگران در ازای آماده کردن هزار عدد آجر بین۳٥ تا ۴۰ هزار تومان دریافت می کنند، و گاهی ناچارند برای تأمین هزینه های زندگی روزانه تا ۱۴ ساعت کار کنند.

کارگران از وسایل بهداشتی و ایمنی کافی و کامل برخودار نیستند، و اغلب به بیماریهای تنفسی و پوستی مبتلا شده و گاهی نیز دچار سوختگی می شوند؛ درسال ۹۶ کودک ۱۴ساله ای که دچار سوختگی شده بود، قبل از رسیدن به بیمارستا ن جان سپرد.

صحنه ها و مناظر بسیار دردناکی در این کارگاه ها وجود دارند؛ مردانی باچهره های سوخته و تکیده و بدنی نحیف عرق ریزان به کار شاق و توانفرسا ادامه میدهند، زنانی که درحین کار، کودک خردسال خود را به پشت بسته و کودکانی که قاعدتاً باید در پشت میز مدرسه، درحال آموزش یا در پارکها مشغول بازی و تفریخ باشند، با پاهای برهنه و چشمانی بی فروغ و بدون امیدی به آینده، توان کودکانه خود را درمیان آتش و خاک فرسوده می سازند. مسلماً بعضی از این کودکان بعلت فشار کار غیر قابل تحمل و کمبودها، در آینده از زندگی عادی بی بهره خواهند بود، و امکان کجروی ها در آنان زیاد است؛ محمد بسیجه معروف به «بیجه» که ۱۹ کودک را پس از تجاور بقتل رسانده بود، از کودکانی بود که در این کوره پزخانه ها بزرگ شده بود و طبق اعترافات خودش، کار شاق و محرومیتها و کمبودها باعث شده بودند که از جامعه انتقام بگیرد و انتقام را از همان کودکان کارگران گچ کوره پز خانه گرفت، که مانند خود او در فقر و محرومیت بودند.

سال گذشته مقامات شهر ورامین در کوره های اطراف ورامین برای کارگران کوره پزخانه ها جشن ولادت امام حسن را برگزار کردند، گویا این محرومترین زحمتکشان از همه امکانات برخوردارند و فقط جشن را کم دارند؛ در اوائل انقلاب که میرحسین موسوی نخست وزیر بود از منطقه بسیار محروم ایران، یعنی بشاگرد که بین استان هرمزگان و بلوچستان قرار دارد دیدن کرد؛ این منطقه که فاقد امکانات اولیه زندگی مانند برق درمانگاه و آب آشامیدنی سالم و جاده و مدرسه بود، و مردم درکپرها زندگی میکردند و اغلب فاقد شناسنامه بودند؛ نخست وزیر بجای وعده امکانت ضروری برای این منطقه محروم و فراموش شده، وعده ایچاد حسینیه داده بود.

اکنون، تعطیلی اکثر کارگاهها و رکود کارهای ساختمانی و عدم کمکهای دولتی، دوران فلاکتباری را برای کارگران کوره پز رقم میزند، و چشم انداز امید وار کننده ای هم برای دبیش از ۳۰۰ هزار کارگر کوره پزخانه وجود ندارد.

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید