از همان سال 57، زمانی که صادق قطبزاده رئیس صدا و سیما بود و قاسم افشار و محمدرضا حیاتی، با عصاهایی که لابد پیش از اعلام اخبار قورت داده بودند، در تلوزیون خبر میخواندند، تا همین امروز صدا و سیمای جمهوری اسلامی یکی از ایدئولوژیکترین نهادهای حکومت بوده است. نهادی که از همان ابتدا حتی صادق قطبزادهی عاشق ولایت را هم تحمل نکرد و زمینهساز وضعیتی شد تا این فرزند شیفتهی انقلاب، بلعیده شود!
صدا و سیما در چهل و چند سال گذشته، و به فراخور موقعیتهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، بارها رنگ و لعاب عوض کرده است، اما خصلت و کار-ویژهی واحد آن، همیشه ثابت بوده است. از دورهی مجریهای ریشو، که در آخر هر جمله صلوات ختم میکردند تا مجریهای خوشتیپ امروزی شبکهی نسیم که شلوار قرمز میپوشند و برای باوراندن شادی دروغینشان بالا و پایین میپرند، همه و همه پیمانکاران هدف واحدی بودهاند: دروغگویی و پروپاگاندا برای قدرتمند و با ثبات نشان دادن نظام اسلامی.
در دوران جنگ شاید کمتر کسی فکر میکرد که اخبار تلوزیون در مورد جنگ اکیداً دروغ و وارونه است. پس از فتح خرمشهر در سال 1361 تمام عملیاتهای نظامی جمهوری اسلامی، به سرکردگی سپاه، به دلیل وجود مافیا در سیستم نظامی و همچنین سوتدبیر فرماندهان سپاه، با شکست مواجه شده بود و جوانان کشور در خط مقدم جبهه، گروه گروه پرپر میشدند. اما در اخبار صداوسیما وضع جنگ چنان بود که گویی ایران روزی چند بار عراق را میگیرد و آزاد میکند. شانتاژ و دروغ در دوران پساجنگ هم در بخشهای خبری صداوسیما رواج داشت. روزی چند سد و جاده و بیمارستان در اخبار تلوزیون افتتاح میشد و به بهرهبرداری میرسید، اما در واقعیت خبری نبود.
موضوع این مطلب، البته نقد سیاستهای صداوسیما به عنون یکی از ابزارهای سرکوب نیست. غرض اشاره به رواج دروغ در این نهاد در ظاهر رسانهای و در باطن امنیتی است. با تشدید بحران اقتصادی در ماههای اخیر، صداوسیما همچنان دروغ میگوید، اما اینبار خبری از تولید توپ و تفنگ و احداث سد و تونل و جاده نیست.
برای نمونه، به خبرهای مهم بخشهای خبری تلوزیون در روز 8 آبان اشاره میکنم. با توجه به افزایش یکبارهی قیمت روغن نباتی، کمبود این کالای مصرفی در بازار و در نهایت شکلگرفتن صفهای طولانی خرید روغن در شهرهای مختلف، «تامین شدن مواد اولیهی تولید روغن در کارخانههای تولید روغن نباتی» به خبر مهم تلوزیون تبدیل شده بود. شبکههای مختلف تلوزیون جمهوری اسلامی، افرادی را به عنوان خبرنگار به کارخانجات تولید روغن نباتی گسیل کرده بودند تا قسم بخورند که فلان میزان تن مواد اولیه روغن نباتی از بندرعباس رسیده است و تولید جریان دارد! این یک نمونهی استثنایی و منحصر و به فرد نیست. خبرهای تامین قند و شکر و روغن و گوشت در بازار، این روزها به صورت مداوم در صدر خبرهای تلوزیون هستند. بحران اقتصادی به مرحلهای رسیده است که حکومت به جای پروپاگاندا در مورد افتتاح زیرساختهای شهری و احیاناً ادوات نظامی، پز رسیدن قند و شکر را در تلوزیون میدهد. هرچند همان اندازه که اخبار پیروزیهای ایران در جنگ با عراق حقیقت داشت، این خبرها هم حقیقت دارند. مردم میزان وجود مواد مصرفی در بازار را نه از قاب دوربین شبکههای تلوزیونی که از کف بازار کنترل میکنند. رشد نفوذ شبکههای اجتماعی هم باعث شده است حنای صداوسیما کمرنگتر از همیشه باشد.
یکی از خبرهای جالب تلوزیون در هشتم آبان، خبر «گزارش اداره کل دیپلماسی عمومی و اطلاعرسانی سازمان انرژی اتمی» بود. شاید فکر کنید این گزارش ارتباطی با برجام و یا تولید انرژی هستهای داشته است. اما چنین نیست! این گزارش، خبر از احداث خط تولید اتوماتیک ماسک سه لایه، توسط سازمان انرژی اتمی را میداد. مجری خبر، در تمام بخشهای خبری هنگام خواندن این خبر، با افتخار و غرور ویژهی مجریان تلوزیون، توضیح میداد که این خط تولید میتواند در دقیقه 80 ماسک تولید کند.
از آغاز شیوع کرونا در ایران، گزارشات مختلفی از تلوزیون در مورد تولید ماسک منتشر شده است: تولید ماسک توسط سپاه، تولید ماسک توسط ایرانخودرو، تولید ماسک در مساجد محل و حالا هم تولید ماسک در سازمان انرژی اتمی. علیاکبر صالحی معاون رئیسجمهور و رئیس ظاهراً دائم سازمان انرژی اتمی، برای این خط تولید ماسک مراسمی ترتیب داده بود تا سعادت قیچی کردن روبان افتتاح این واحد تولیدی هم به خودش برسد. هر چند با حساب و کتاب خود اداره کل دیپلماسی عمومی و اطلاعرسانی سازمان انرژی اتمی در مورد ظرفیت این کارگاه، این مجموعه به فرض کار 24 ساعت حداکثر خواهد توانست 115 هزار ماسک در روز تولید کند و به فرض غیر قابل استفاده شدن ماسکهای یکبار مصرف پس از چند ساعت استفاده، با توجه به جمعیت حدود 80 میلیون نفری ایران، این واحد عملاً چیزی تولید نمیکند.
سازمان انرژی اتمی، که حالا به تولید ماسک افتخار میکند، در مرکز گرهیترین موضوع منجر به تحریم و بروز بحران اقتصادی قرار گرفته است. زمانی که شعار «انرژی هستهای حق مسلم ماست» از گلوی تمام تریبونهای حکومت سر داده میشد، کسی فکرش را نمیکرد کار این سازمان به اینجا برسد. حالا حدود یک سال است که ایران گام آخر لغو تعهدات برجام را هم برداشته است. اما در عمل تغییری در وضعیت تولید انرژی هستهای رخ نداده است.
نزول سطح پروپاگاندای جمهوری اسلامی، نشان میدهد که اوضاع اقتصادی به قدری آشفته است که حتی دروغگوهای حرفهای هم نمیتوانند در موردش داستان بگویند. خانه از پایبست ویران است و حتی امیدوار به حکومتترین نیروهای سیاسی هم دیگر رمقی برای دفاع از وضعیت موجود ندارند.
افزودن دیدگاه جدید