رفتن به محتوای اصلی

اقتصاد شراکتی، آیندۀ مشاغل و "پساسرمایه داری" بخش یازدهم

اقتصاد شراکتی، آیندۀ مشاغل و "پساسرمایه داری" بخش یازدهم

چرا حالا؟ - ادامه

در ارتباط با اقتصاد "مشارکتی" هم، روشن است که بحران اخیر سرمایه داری موجب فقر صدها میلیون انسان و تکانه های شدید در زندگی بسیار کسان شده است. در نتیجه، مردم در جستجوی راه های بدیل و ارزان برای گذران زندگی و مصرف اند. خانوارهای کارگری – که پیشتر به اعتبارات حبابی برای خریدهای بزرگ متکی بودند – اکنون مجبور به اجارۀ (ببخشید، "شراکت در") مایحتاج خویش اند. چنان که اکونومیست می نویسد:

قطعاً تصادفی نیست که در فاصلۀ سالهای 2008 تا 2010، یعنی در سالهای نخست بحران مالی، بسیاری شرکتهای موجر (اجاره دهنده) تأسیس شدند. بعضی ها "شراکت" را، با آهنگ جادوئی اش، نیل به مالکیتی تلقی کردند، که می توانست پادزهر فوق مصرف گرائی و ماده پرستی در دورۀ پس از بحران باشد.

برای کسانی که به اوتوپیاهای مبتنی بر تکنیک باور دارند، ظهور اقتصادهای "شراکتی" و طبق درخواست مشخصاً به معنای تحقق یک آرزو است. انگار که عده ای برنامه نویس باهوش و کارآفرین مشتاق سر به مشورت با هم گذاشته باشند و – بفرمائید! – یک اقتصاد جدید را خلق کرده باشند.

اما سطور پیش، برعکس، آشکار می کنند که تکنولوژی پشت اقتصادهای "شراکتی" و طبق درخواست، مائده های بهشتی نبوده که از آسمان آمده باشند. درک این نکتۀ مارکسیستی اهمیت دارد که هر ایده ای در جامعه (به شمول علم و تکنولوژی) تنها می توانند در محدوده ای عمل کنند که توسط شرایط مادی تعیین می شود. به عبارت دیگر، برای آن که یک تکنولوژی بتواند در یک جامعه برای خودش جا باز کند، باید شرایط مادی برای رشد و تکامل آن وجود داشته باشد.

مثال مرسوم برای توضیح این نکته ماشین بخار است. برخلاف این ادعا که جیمز وات، مهندس اسکاتلندی، ماشین بخار را اختراع کرده است، این در واقع هرون اسکندرانی، ریاضیدان یونان قدیم، بود که افتخار اختراع ماشین بخار را نصیب خود کرد. اما ماشین بخار هرون، که در آغاز هزارۀ نخست اختراع شد، چیزی بیشتر از یک اسباب بازی نبود.

در چارچوب اقتصادی که بر عرضۀ فراوان بردگان و کار آنان استوار بود، ابزارهائی برای بهبود تولید – ابزارهائی چون ماشین بخار – نمی توانستند نقش داشته باشند. تنها با ظهور و تکامل سرمایه داری و کار مزدی بود – یعنی در مناسباتی که قابلیت انجام کار توسط کارگر برای مدت معینی از او خریده می شود، به جای آن که، مثل برده در نظام برده داری، خود کارگر خریده شود – که انگیزه برای سرمایه گذاری برای ارتقاء کارآئی و بهبود تولیدوری از طریق ابزارها و تکنیک های بهتر میدان یافت.

چنان که در بالا توضیح داده شد، در مورد اقتصادهای "شراکتی" و طبق درخواست، سقوط بازارهای مالی و بحران مالی دهۀ نخست قرن لازم بود تا شرایطی ایجاد شود که این انواع جدید اقتصاد و کسب و کار بتوانند پا بگیرند و رشد کنند: شرایطی چون بیکاری توده گیر، ریاضت و فقر، گسترش نابرابری، ... بر این اساس ظهور اقتصاد "شراکتی" و اقتصاد طبق درخواست، نه چنان که سرمایه داران و برخی اقتصاددانان دوست دارند اعلام کنند، محصول نبوغ فردی کارآفرینان و برنامه نویسان از سوئی و شوق مالکیت انسانها از سوی دیگر، بلکه بازتاب تنگناها، سکون و بحران سیستم سرمایه داری اند.

 

اما سطور پیش، برعکس، آشکار می کنند که تکنولوژی پشت اقتصادهای "شراکتی" و طبق درخواست، مائده های بهشتی نبوده که از آسمان آمده باشند. درک این نکتۀ مارکسیستی اهمیت دارد که هر ایده ای در جامعه (به شمول علم و تکنولوژی) تنها می توانند در محدوده ای عمل کنند که توسط شرایط مادی تعیین می شود. به عبارت دیگر، برای آن که یک تکنولوژی بتواند در یک جامعه برای خودش جا باز کند، باید شرایط مادی برای رشد و تکامل آن وجود داشته باشد.

مثال مرسوم برای توضیح این نکته ماشین بخار است. برخلاف این ادعا که جیمز وات، مهندس اسکاتلندی، ماشین بخار را اختراع کرده است، این در واقع هرون اسکندرانی، ریاضیدان یونان قدیم، بود که افتخار اختراع ماشین بخار را نصیب خود کرد. اما ماشین بخار هرون، که در آغاز هزارۀ نخست اختراع شد، چیزی بیشتر از یک اسباب بازی نبود.

در چارچوب اقتصادی که بر عرضۀ فراوان بردگان و کار آنان استوار بود، ابزارهائی برای بهبود تولید – ابزارهائی چون ماشین بخار – نمی توانستند نقش داشته باشند. تنها با ظهور و تکامل سرمایه داری و کار مزدی بود – یعنی در مناسباتی که قابلیت انجام کار توسط کارگر برای مدت معینی از او خریده می شود، به جای آن که، مثل برده در نظام برده داری، خود کارگر خریده شود – که انگیزه برای سرمایه گذاری برای ارتقاء کارآئی و بهبود تولیدوری از طریق ابزارها و تکنیک های بهتر میدان یافت.

چنان که در بالا توضیح داده شد، در مورد اقتصادهای "شراکتی" و طبق درخواست، سقوط بازارهای مالی و بحران مالی دهۀ نخست قرن لازم بود تا شرایطی ایجاد شود که این انواع جدید اقتصاد و کسب و کار بتوانند پا بگیرند و رشد کنند: شرایطی چون بیکاری توده گیر، ریاضت و فقر، گسترش نابرابری، ... بر این اساس ظهور اقتصاد "شراکتی" و اقتصاد طبق درخواست، نه چنان که سرمایه داران و برخی اقتصاددانان دوست دارند اعلام کنند، محصول نبوغ فردی کارآفرینان و برنامه نویسان از سوئی و شوق مالکیت انسانها از سوی دیگر، بلکه بازتاب تنگناها، سکون و بحران سیستم سرمایه داری اند.

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید