ترور فخری زاده توسط نویسندگان متعدد و از زوایای گوناگونی مورد ارزیابی قرار گرفته اند. در این نوشته به دو موضوع مهم خلاصه می کنم و بالاخره به یک موضوع حاشیه ای می پردازم که فکر می کنم از زاویه خواننده ایرانی اهمیت دارد.
موضوع اول – این ترور به سود اسرائیل و جناح اسرائیل پرست شیوخ عرب است.
البته اسرائیل تا کنون مدعی اجرای این ترور نشده است. همین موضوع به برخی نویسندگانی فرصت داده که در مورد عامل این ترور تردید کنند .
تصور کنید که اگر این ترور علیه یکی از متحدین امریکا اتفاق افتاده بود. رسانه های غربی و همصدایانشان در ایران این موضوع را چقدر گنده میکردند؟
سیاستهای امریکا و اسرائیل همیشه همسو بوده اند ولی دردوره ریاست جمهور ترامپ این همسوئی به نفع یکسوئی حل شده است. منافع – و برنامه درازمدت اسرائیل – به سیاست و منافع درازمدت امریکا تحمیل شده اند.
انتظار می رود که سیاستهای بایدن در روند کلی سیاستهای اوباما ادامه یابند ولی ترامپ و اسرائیل همه کوشش خود را بکار می برند که اجرای سیاستهای بایدن را مشکلتر کنند و -اگر توانستند- سیاستهای اجرا شده ترامپ را غیر قابل بازگشت نمایند.
در این روند جایگاه ترور فخریزاده روشن است. ایران دو گزینه در مقابل دارد. یکی اینکه عکس العملی مشابه انجام دهد که بهترین بهانه را بدست اسرائیل و امارات می دهد که اقلا کاهش تنش ایران و امریکا را بسیار مشکل می کند و دوم اینکه با بی عملی فرصتی به دست اسرائیل بدهد که توطئه و تله جدیدی راه بیاندازد.
البته اینکه بیش از هفتاد ملیون امریکائی -برای دوره دوم ترامپ – به او رای دادند نماینده وجود قدرتمند گرایشهای ترامپی در جامعه امریکا هستند و به جای خود دست و پای بایدن را می بندند ولی ترامپ و نتانیاهو یه همین بسنده نشده اند. هنوز چند هفته تا 20 ژانویه 2021 باقی مانده است و معلوم نیست ترامپ و نتانیاهو چه توطئه های دیگری در این مدت خواهنداشت ولی مهم است توجه کنیم که در همین دو ماه باقی مانده آنها بیکار نمی نشینندو درجا انداختن بیشتر سیاستهای ترامپ ،از دید من ، میکوشند. وزیر امور خارجه (پمپئو) و مشاور اصلی ترامپ (کوشنر) در خاورمیانه و کشورهای عربی افریقا به سر می برند و تحولات این دوره را باید در ابتدا از همین زاویه سنجید.
اسرائیل مسلما برتریهای فراوانی – مخصوصا نظامی و تکنولوژیک - نسبت به اعراب دارد ولی برنامه عمده و تچاوزگرانه اش تا در هم شکستن کامل قدرتهائی که ممکن است مقاومتی کنند ادامه می یابد.
صلح اسرائیل و امارات را در همین چارچوب می بینم. روشن است که این صلح در جهت کاهش تنش در خاورمیانه نیست یلکه اسرائیل را در جهت اجرای سیاستهایش جری تر کرده است. اسرائیل به ضعفهای کشورهای خاورمیانه، مخصوصا ضعفهائی که از اختلافات مذهبی یا قومی سرچشمه می گیرند آگاه است و روی آنها کار کرده است و از این اختلافات استفاده ابزاری می کند. باید انتظار توطئه های بعدی را داشته باشیم.
موضوع دوم – گذار از نظم امریکائی و قدرتیابی چین.
مهمترین خرابکاری های ترامپ – از دید من – اول، از دست دادن فرصت برای جلوگیری از تخریب بیشتر محیط زیست است. در سال 2015 و پس از کوششهای فراوان، توافق پاریس توسط اکثر کشورهای جهان – منجمله امریکا – امضا شد ولی ترامپ از این قرار بیرون کشید که نتایج فاجعه بارش را نسلهای آینده خواهند دید. ما تا کنون فقط ذره ای از این نتایج را شاهد بوده ایم.
دومین ضربه ترامپ به منافع درازمدت امریکا، از دست دادن فرصت برای مقابله با چین است. جلوگیری از قدرتیابی چین است. ترامپ آنچنان درگیر کمک به اسرائیل بود که مهمترین و بیشترین قدرت خود را در این زمینه گرفتار کرد.
اگر بایدن نتواند بر تله های ترامپ غلبه نماید بیم آنست که خاورمیانه به گرهگاه اصلی در گذار از نظم امریکائی – و تمام ابعاد فاجعه بارش – تبدیل شود. البته نمی توان از نقش بازیگران کوچکتر – مخصوصا جمهوری اسلامی _ چشم پوشید. اینها می توانند برای تعیین سرنوشت خاورمیانه – میان کاهش تنش و جنگ و فاجعه – مهم باشند.
موضوع سوم – مطابق گزارشهای رسانه های غربی، تیم تروریستی شامل 16 نفر میشدند (بعضی گزارشهای جمهوری اسلامی می گویند تمام عملیات وسیله کنترل از راه دور انجام گرفته اند ولی این ادعا چندان قابل اعتماد نیست). اگر رقم 16 – یا چیزی نزدیکش – مبنا باشد نماینده رسوخ وسیع دستگاههای خارج از کنترل رژیم است. تعدادی – شاید پنج برابر – می باید به این گروه تروریستی سرویس بدهند. یعنی شبکه ای حدود شصت نفر در ایران عمل می کنند.
چند گروه دیگر و با چه امکان رسوخی وجود دارند؟ نگرانی دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی باید فراوان باشد.
دیدگاهها
دارو دسته ارتجائی خامنه ای…
دارو دسته ارتجائی خامنه ای که هيچ در برابر مردم بی سلاح ايران از وحشی گری دریغ نمی کند جز زوزه کردن، مثل سگ هار و زخمی، هيچ غلطی دیگری نمی تواند بکند.
گرچه هيچ بعد نیست که این ترور کار یک گروه از حاکمیت باشد که بدلایلی ميخواهند از شر این فرد رها بشوند. یا حتی با کشتن او و به گردن ديگران انداختنش سياست کودتائی دیگری پیش ببرند.
در هر صورت هر چه از این قماش کمتر بهتر. مردم ايران برای انها گریه نخواهند کرد!
افزودن دیدگاه جدید