گفتگوی ۵۰ دقیقهای «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه ایران با شبکه تلویزیونی «طلوع نیوز» در افغانستان واکنشهای زیادی به دنبال داشت. بسیاری از کاربران شجاعت و جسارت «لطفالله نجفیزاده» خبرنگار افغانستان در به چالش کشیدن ظریف را ستودند و عدهای برخورد او را در «شان نماینده سیاسی» یک کشور ندانسته و تلاش کردند با ترند کردن هشتگ «پایان مهمانی» و درخواست از مهاجران افغانستانی ساکن ایران برای بازگشت به وطن خود به آن پاسخ بدهند.
برخی کاربران هم بر این باور بودند مقامات ایران در طول سالهای گذشته فراموش کردهاند که رسالت خبرنگار وادار کردن یک مقام مسئول به پاسخگویی است و کار خبرنگار طلوع تنها چیزی بوده که بر عهده هر خبرنگار دیگری است. گروهی هم این هشتگ را نژادپرستانه و مصداق بارز رفتار فاشیستی نظام حاکم در ایران برشمردند.
ایران وایر در گفتگو با مهرداد درویش پور به این موضوع پرداخته که آیا چنین عبارات و خواستههایی نژادپرستانه است؟
---------------------
وقتی درباره تعداد نیروهای عضو لشکر فاطمیون از او سوال میشود تسلط همیشگی خود را به مصاحبه از دست میدهد. از لبخندهای همیشگی در گفتگوهای خبریاش اثری نیست و با چهرهای جدی سعی میکند پاسخ سوالهای خبرنگار را بدهد. در مقابل خبرنگار آرام و مسلط است. «لطفالله نجفیزاده» سوالاتش را کوتاه روشن و صریح میپرسد و هرجا پاسخ نگیرد به گونهای آن را تکرار میکند تا به پاسخ برسد.
برای افراد ساکن در جامعهای که رسانههای آن از آزادی عمل نسبی برخوردارند چنین مصاحبهای چندان چالشی نیست. روتین و روال معمول کار خبرنگاری است اما در میان کاربران ایرانی چه آنها که دستی در کار خبر و رسانه دارند و چه آنها که صرفا بیننده و دنبال کننده اخبار هستند این برخورد واکنشبرانگیز بود.این اختلاف نظرها و واکنشها به اظهارنظر در مورد شکل و چند و چون مصاحبه ختم نشد. برخی کاربران همراستان با خبرگزاریهای داخل ایران، این مصاحبه را بیادبی به جواد ظریف در نمایندگی از دولت ایران میدیدند با هشتگ #پایان_مهمانی از مهاجران افغانستان ساکن ایران خواستند به خانههای خود برگردند. هشتگی که ماجرای اصلی یعنی مصاحبه را تقریبا به حاشیه برد و به ضد خود بدل شد.
«مهرداد درویشپور» جامعهشناس و استاد دانشگاه ملاردالن سوئد در گفتگو با ایرانوایر درباره هشتگ پایان میهمانی میگوید: « واژه میهمان قدمتش به دههها میرسد حتی در جامعه غرب اما به پناهجویان و پناهندگانی که به دلایل سیاسی یا بر اثر جنگهای داخلی و خارجی از کشورهای خود فرار کردهاند اطلاق نمیشود. سالها پیش به نیروی کار مهاجر که به کشورهای غربی میرفتند لقب «کارگر میهمان» داده شد. عبارتی که امروز به شدت مورد نقد است چرا که بسیاری از این نیروهای کار، بصورت موقت در آن کشورها ساکن نشدند بلکه زندگی تازهای در آن جغرافیا ساختند. فرزندانشان آنجا به دنیا آمدند و حتی در آن سرزمینها از دنیا رفتند. به مرور مسجل شد اطلاق کلمه میهمان به این افراد نابخردانه است چرا که نمیشود کسی را که به دلایلی مهاجرت کرده تا ابد میهمان خواند. حتی واژه مهاجر هم به دلیل آن هویت فرد را به صورتی جاودانه با لحظه ای از موقعیت پیشین او (هنگام ورود به کشور تازه) تداعی می کند هم در برخی از کشورها امروز مورد انتقاد است.»
او با ذکر این مقدمه تاریخی درباره واژه میهمان میگوید اساسا چنین تعریفی برای افغانستانی تبارهای ساکن ایران (که بسیاری همچون ظریف به اشتباه آنان را "افغانی" که واحد پول افغانستان است می نامند!) از اساس نادرست است : « نادرستی این عبارت از چند جهت است. واژه میهمان ناظر بر این تعریف است که افراد مورد اشاره دیر یا زود باید به کشورشان بازگردند در حالی که در عصر جهانی شدن میلیونها انسان در کل کره زمین جابهجا میشوند و در آنجا به کا رو تحصیل مشغولند، یا از کودکی د رآنجا بزرگ میشوند و زندگی تشکیل میدهند و همانجا دفن می شوند. از سوی دیگر نوع رفتاری که حکومت اسلامی ایران با افغانستانیهای مهاجرتبار از خود نشان داده نیز شباهتی با "میزبانی" ندارد. آنچه بر افغانستانیهایی که به ایران پناه آوردهاند میرود چیزی است که من آنرا در گروه «بردهگی نوین» قرار میدهم.حداکثر استثمار این مهاجران با کمترین میزان حقوق و مزایا و دشوارترین شرایط زندگی و شدیدترین نوع تحقیراتی که آدمی ممکن است همچون پناهنده یا مهاجر با آن روبرو شود »
مهرداد درویشپور به طور مشخص به تبعیضهای متعددی که در حوزه حقوق شهروندی به افغانستانیها در ایران روا داشته شده اشاره میکند و میگوید: « بسیاری از افغانستانیها در ایران از حق تحصیل بازماندهاند، برای دریافت کارت اقامت با مشکل مواجهند، ازدواج مردان آنها با زنان ایرانی تبار با تبعیض روبرو است، از دشوارترین شرایط برای تامین شغل، مسکن و ضروریات زندگی برخوردارند و از همه مهمتر هدف قرار گرفتن آنها بعنوان یک گروه «بزهکار» و تلاش حکومت برای پذیرش این تلقی از سوی افکار عمومی دردناک و غیرانسانی است. ماجرای شرم آور رفتار شهردای اصفهان درچند سال پیش را که برای "ایجاد امنیت و تامین رفاه بازدید کننده ها" از ورود افغانستانی تبارها به پارک صفه کرده بودند را حتما بیاد دارید. بسیاری از اتفاقات وحشتناکی جرم و بزهکاری و تجاوز که در ایران میافتد به سرعت انگشت اشاره به سمت جامعه افغانستانی ایران نشانه میرود. آیا تا کنون شنیده اید بزهکاری یک فرد یا گروه ایرانی در داخل کشور به نام همه ایرانی ها گذاشته شود؟ اما انتقال حس یک گناه ومسئولیت جمعی برای جرمی که یک افغانستانی تبار درآن نقش داشته باشد، پدیده ای رایج است که از مصادیق تعمیم های نژادپرستانه است. از سوی دیگر از موقعیت تراژیک این افراد که از جنگهای داخلی یا دیگر نابسامانی ها گریختهاند سو استفاده میشود. نتایج یک تحقیق گسترده تازه من وهمکارانم به زبان سوئدی (درویش پور، مونسون 2019) نشان میدهد ماموران نظام در ایران جوانان افغانستانی را بازداشت میکردند و به آنها وعده میدادند که اگر در جنگهای سوریه به مدت شش ماه شرکت کنند خود آنها و خانوادههایشان از مزایای اقامت در ایران برخوردار خواهند شد. بسیاری از جوانان افغانستانی تبار
پناهجو در سوئد کسانی هستند که خانوادههایشان بعد از شنیدن چنین پیشنهادهایی هر طور توانستهاند پولی جمع کرده و فرزندانشان را از اینکه به گوشت دم توپ تبدیل شوند نجات داده و به خارج از ایران فرستادهاند.»
آقای درویش پور تاکید میکند که استفاده از هشتگ "پایان میهمانی" کاملا نژادپرستانه است: «چنین رفتاری در حوزه «نژادپرستی نوین» قرار میگیرد که خارجی ستیزی و مهاجر و پناهنده ستیزی یکی از مصادیق آن است. ببینید، در یک تلویزیون خبرنگاری بنا بر رسالت شغلی خود تلاش کرد از وزیر امور خارجه ایران درباره برخی مسائل از جمله موقعیت افغانستانی تبارها در ایران سوالاتی بپرسد که تا حدی چالش برانگیز بودند. آقای ظریف به چشم ایشان و مخاطبان برنامه زل زد و به جای حقیقت، با توسل به دروغ و تحریف و ارائه تخیلات ذهنی خود به او پاسخ داد. گویی «عصر پسا حقیقت» که با ترامپ رواج یافت و در آن تقریبا تمام منابع اطلاعاتی موثق با مطالب مغایر و مشکوک انکار می شوند مدعیان قدرتمندتری در جمهوری اسلامی همچون ظریف یافته است! اما برخی از مسئولان حکومتی و کسانی که این هشتگ را راه انداختند به جای عذرخواهی و اظهار شرمساری تاریخی از بدرفتاری با آفغانستانی تبارهای ساکن ایران در پی آنند تا تاوان آن پرسش ها و اجبار به پاسخگویی ظریف را شهروندان مهاجر افغانستانی پس بدهند که دشوارترین شرایط در ایران زندگی میکنند.»
ماجرای هشتگ پایان میهمانی چه بود؟
کاربری به نام «مصطفی ترکاشوند» در توییتی که بعد آن را حذف و به خاطر آن از مهاجران افغانستانی در ایران عذرخواهی کرد نوشت: « برادر عزیز و خواهر گرامی افغانستانی، لطفا به خانهات برگرد»
کاربر دیگری به نام «سمانه حسنی» یکی دیگر از موافقان این هشتگ بود. او در تایید توییت آقای ترکاشوند نوشت:« برادر و خواهر افغانستانی ما در کشور خود با بحران شدید اقتصادی و بیکاری مواجهیم. لطفا به خانهات برگرد»
تعداد هشتگهایی با این مضمون محدود بود اما در مقابل هشتگهایی که به نقد آن پرداختند و از حضور مردم افغانستان در ایران دفاع کردند لحظه به لحظه بیشتر شد.
«علی عبدی»، فعال سیاسی ایرانی که مدتهاست از آمریکا به افغانستان رفته و در آن کشور کار و زندگی میکند در حساب توییتر خود نوشت: «اگر احساس کردید پرسشگر شبکهی طلوع به وزیر خارجهی ایران «توهین» کرده احتمالا به این خاطر باشد که چشم و گوشتان عادت نکرده یک افغانستانی را در وضعیتی برابر با یک ایرانی ببینید. چشم و گوش خود را عادت دهید.»
مینا خانی، فعال حقوق زنان و کنشگر برابری جنسیتی ابراز امیدواری کرده است که افغانستانیهای که توسط نظام حاکم بر ایران «ستم دیدهاند» در کنار مردم ایران شاهد «پایان مهمانی» این نظام خواهند بود.
یکی از کاربران افغانستانی توییتر هم به کارهای سخت و طاقتفرسایی که افغانستانیهای مهاجر در ایران انجام میدهند اشاره کرده و نوشته است: «ولی افغانی اگر هم به تعبیر شما مهمان هست، بر سفره هیچکدامتان ننشسته و کاسه گدایی به دست نگرفته از بد روزگار مهاجر شدیم و مهاجرتمون هیچ عائدی هم اگر برای خودمون نداشت اما برای شما فقط استحکام زیر ساخت شهرهاتون رو در پی داشت، بگذریم که دستمزد آن هم تناول میکردید گاهی #پایان_مهمانی»
«زهرا باقری شاد» شاعر و روزنامهنگار ساکن سوئد اما با انتشار تصویری از مراسم ازدواجش در کنار یکی از دوستان اهل افغانستان این هشتگ را در زمره «سیاستهای فاشیستی نظام جمهوری اسلامی» قرار داد و نوشت:« هشتگ فاشیستی #پایان_مهمانی گویای عمق سیاستهای نژادپرستانه ج.ا علیه مردم افغانستان است.ما با دوستی و اتحاد،شیشه عمر این دیو نژادپرستی را می شکنیم. این عکس من و دوست افغانستانی ام است، صمیمی ترین دوستم در سوئد که در جشن عروسی ام هم مثل همه اتفاق های بزرگ زندگی ام همراهمان بود.»
کاربری به نام بهرنگ هم این هشتگ را نوعی از نژادپرستی خوانده و نوشته است: « در آمریکا ما مفهومی داریم به اسم"Polite Racism" به معنی نژادپرستی مودب. یعنی کسانی که در ظاهر رفتار نژادپرستارانه ندارند اما بر اساس نژاد قضاوت میکنند. در ایران نژادپرستی مودبانه علیه عربها، کُردها و سایر ملیتها بارز است. بخشی از نیروی #پایان_مهمانی از همین نیروست.»
مهرداد درویشپور با ابراز خوشحالی از واکنش به موقع جامعه ایران و افغانستان در مواجهه با هشتگ #پایان_میهمانی میگوید:« اگر چه خیلی اوقات نه تنها از سوی حکومت که از سوی جامعه نیز شاهد رفتارهای نادرست و نژادپرستانه در مواجهه با افغانستانیها در ایران بودهایم اما واکنش به موقع در این نوبت که این هشتگ را به ضد خودش تبدیل کرد مایه خوشحالی است. به باور من رسانههای فارسی زبان باید بیشتر به چنین مسائلی بپردازند و واکنش به موقع داشته باشند. در برنامههای تلویزیونی چه در داخل و چه در خارج از ایران گاه اظهارات نژادپرستانه بیشرمانهای در مورد سومالی ها، یمنی ها، اعراب، کردها و ترک ها و اعراب مطرح میشود که در سکوت خبری از آن عبور میشود. در مواجهه با تمامی آنها باید مشابه همین حرکت امروز واکنشها به موقع باشد.»
افزودن دیدگاه جدید