رفتن به محتوای اصلی

تاریخ و تئوری تعاونیها بخش هفتم

تاریخ و تئوری تعاونیها بخش هفتم

تئوری و تعاونیهای مصرف

تأسیس و استقرار تعاونیهای مصرف و دیگر انواع تعاونیهای غیرکارگری با همان محدودیتهائی همراه است که گریبانگیر تعاونیهای کارگری اند، اما نه با آن ریسکهای مالی و وقت و انرژی که کارگران برای تأسیس و استقرار یک تعاونی کارگری باید متقبل شوند. با این حال تعاونیهای مصرف از استقبال بسیار و موفقیتهای قابل توجهی برخوردار شده اند. سازمانیافتگی اکید، به معنای وجود اشکال هیرارشیک مدیریت، در این تعاونیها لازم نیست و آنها می توانند با وجود دستمزدهای کم و شرایط کار نه چندان مساعد هم رقابتی باقی بمانند و هزینۀ کار در آنها با هزینۀ کار در رقبای غیرتعاونی شان همقدر باشد. در این حالت تعاونیهای مصرف مجبور به تأمین بیشتر نیروی کار خود نیستند، اگرچه که باید از نظر قیمت و کیفیت و نوع محصول، مزایای محسوسی را برای اعضای تعاونی تأمین کنند. از این قرار تعاونیهای مصرف می توانند از طریق تنظیمات سازمانی چندگروهی یا چندکاره، هم با محیط های کاری دموکراتیک تر و هیرارشی کمتر همپوشانی داشته باشند، و هم منافع مادی و غیرمادی را برای نیروی کار خود تأمین کنند.

امتیاز تعاون در تعاونیهای مصرف در این ظرفیت نهفته است که، در مقایسه با شرکتهای خصوصی بهتر می تواند ترجیحات اعضا را برآورد و بنابراین از این طریق رضایت بیشتر اعضا را فراهم آورد. مثلاً تعاونی می تواند در بازارهای نسبتاً غیررقابتی که مصرف کنندگان قدرت چانه زنی کمی دارند، ترکیب و کیفیت مناسبی از محصولات را در اختیار اعضای خود، به عنوان مصرف کننده، قرار دهد؛ می تواند مجموعه های مورد پسندی از کالاها و خدمات را با قیمت کمتر عرضه کند، می تواند بر عدم تقارن اطلاعاتی در بازارهای مالی و اعتباری غلبه کند و به افرادی که قادر به گرفتن وام از بانکهای خصوصی نیستند، وام بدهد؛ و در صورتی که عملکرد یا تعاونی بازاریاب را به عهده داشته باشد، می تواند با افزایش قدرت چانه زنی در مقایسه با شرکت های بزرگ خصوصی که قدرت چانه زنی تثبیت شده ای دارند، قیمت های بالاتری را برای فروش کالاها یا خدمات اعضای تعاونی تضمین کند.

تعاونیهای مصرف حتی اگر نتونند از نظر عرضه و قیمت کالا موفقتر از شرکتهای خصوصی عمل کنند، اما با ایجاد احساس تعلق یا اجتماع (انسجام اجتماعی) در اعضای خود، می توانند رضایت بیشتر آنها را فراهم آورند. این نوع انسجام اجتماعی و احساس هویت و همذات پنداری با تعاونی، می تواند از تعاونی در برابر نیروهای بازار "محافظت" کند و به آن اجازه می دهد قیمت های بالاتری رابه ازای محصولاتی با کیفیت نازلتر عرضه کند. اعضا-مالکان تعاونی تا حد معینی آماده اند هزینه های بالاتری را بپردازند، صرفاً به این دلیل که این یا آن محصول توسط تعاونی آنها فروخته می شود. البته چنین رفتاری قابلیت ادامۀ حیات اقتصادی و اجتماعی تعاونی را تضعیف خواهد کرد، و صد البته هیچ چیز ذاتی در نوع سازمانی تعاونی وجود ندارد که حاکی از این باشد که تعاونی الزاماً باید بر احساس تعلق اجتماعی و هویت جوئی اعضا اتکا کند. تعاونی ها می توانند کالاها و خدمات با کیفیت را با قیمت رقابتی تولید و عرضه کنند.

به علاوه قابل پیش بینی است که با افزایش تعداد تعاونیهای مصرف، امکان اتکا به احساس تعلق اجتماعی کاهش می یابد. در این حالت هر یک از اعضا قدرت کمتر و صدای نارساتری دارد و برای تأثیرگذاری بر فرایند تصمیم گیری و نتایج آن دشواری بیشتر. حس تعلق اجتماعی و هویت یابی مرتبط با آن به نوبۀ خود می تواند امکانات تعاونی را برای حفظ و گسترش اعضا تضعیف کند. و چنین است که موفقیت تعاونیها به تابعی از قابلیت و ظرفیت آن برای رقابت با تولیدکنندگان و تأمین کنندگان سنتی غیرتعاونی می شود.

 

چشم اندازهای بین المللی

در بارۀ اهمیت تعاونیها و گستردگی آنها در قرن جاری هیچ آمار قابل اتکائی وجود ندارد. ازاینرو سازمان ملل در مطالعاتی در سالهای 2005 و 2008 تخمین زده است که "جنبش تعاونی در آغاز قرن جاری بیش از 800 میلیون نفر را در برمی گرفته و تأمین کنندۀ حدود 100 میلیون شغل بوده است." به علاوه در خلال 150 سال گذشته در بیش از 100 کشور ظهور و گسترش یافته اند. تعاونیها چه در کشورهای پیشرفته و چه در کشورهای درحال توسعه دارای اهمیت اند. آنها همچنین، چه در اقتصادهای بر بنیاد بیشترین بازار آزاد – همچون کانادا، بریتانیا و امریکا – و هم در اقتصادهای با مشارکت بیشتر دولتی، مثل اروپای قاره ای، از اهمیت برخوردارند.

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید