رفتن به محتوای اصلی

جنبش تعاونی در قرن 21 بخش چهارم

جنبش تعاونی در قرن 21 بخش چهارم

تاریخ مختصر تعاونیها در امریکا - ادامه

در همان دوران، بین سالهای 1866 و 1890، خرده کشاورزان امریکا نیز در جنبشهای تعاونی با همان انگیزه ها، استراتژیها و اهداف متشکل شدند. به یمن قانون "مزرعه داری خانگی" آبراهام لینکلن جامعۀ روستائی امریکا در آن زمان اساساً از مزارع خانوادگی آزادی تشکیل می شد، که برای تأمین نیازهای عمومی و بازاریابی برای محصولات شان در تعاونیها متشکل شده بودند. مخالفان آنها، راه آهن، بانکداران، دلالها و واسطه ها بودند. سازمانهای اصلی کشاورزان ابتدا نشنال گرنج (National Grange: کلبۀ ملی) و سپس ائتلاف دهقانی بودند. تعاونیهای دهقانی، به موازات جنبش اتحادیه ای، وظیفۀ اصلی خود را سازماندهی یک ساختار بدیل اقتصادی می دانستند که بتواند به جای ساختار موجود بنشیند: شبکه گسترده و محکمی از تعاونی ها که بتواند اهرم رهایی آنها از ستم اقتصادی باشد. مایکل شوارتس، مورخ امریکائی، تجربۀ ائتلاف دهقانی را "متهورانه ترین نهاد معارضی نامیده است که تاکنون توسط یک جنبش اعتراضی آمریکائی بروز یافته است".

با گسترش و تحول جنبشهای کارگری و دهقانی، جنبش تعاونی مصرف نیز به عنوان جریان سوم در جنبش تعاونی شکل گرفت. البته جنبش تعاونی مصرف خرده فروشان در همان دوره‌های اولیه مستقلاً در آمریکا شروع شده بود، اما در جنگ قیمت‌ها با رقبای سرمایه دار نابود شده بود. بعدها تعاونی‌های مصرف با پیشه کردن سیستم روچدیل Rochdale بریتانیا، که مبتنی بر حفظ قیمتها در حدود نرخ بازار و اعطای تخفیف به مشتریان عضو بود، توانستند به موفقیتهایی دست یابند. فروشگاه‌های تعاونی که توسط سازمانها و اتحادیه های دهقانی اداره می‌شدند موفقیتای چشمگیری داشتند. اما سوی دیگر رویکرد روچدیل این بود که این فروشگاه‌ها توسط کارگران و کارمندانی اداره می شدند که لزوماً اعضای تعاونی نبودند. این رویکرد به یک نسخه بدیل برای ایدۀ تعاونی مشترک المنافع تبدیل شد. چنان که پیشتر گفته شد، طبق ایدۀ مذکور تعاونیهای عظیم مصرف مالک تمام کارخانه ها و مزارع بودند و سیستم دستمزد در آن لغو نشده بود، بلکه عمومیت یافته بود. جنبش تعاونی مصرف با این چرخش آنچه را که هدف اصلی جنبش تعاونی کارگری بود، یعنی دموکراسی محل کار و رهایی کارگران از بردگی مزدی، کنار گذاشت.

شوالیه های کار در 1886-1887، با اعتصاب سراسری اول ماه مه برای 8 ساعت روز در سال 1886 و سپس شورش "هایمارکت" و سرکوب قطعی آن شکست خوردند. متعاقباً تعاونیهای کارگری وابسته به شوالیه های کار نیز توسط ترکیبی از نیروهای نظام سرمایه داری و دولت نابود شدند. این پیروزی نهایی سرمایه داری صنعتی در ایالات متحده و پایان دورانی بود که کارگران صنعتی فکر می کردند می توانند این نظام را از نظر اقتصادی شکست دهند و با ایجاد یک سیستم تعاونی موازی بدیل، از طریق رقابت مسالمت آمیز بر سرمایه داری غلبه کنند. با زوال شوالیه ای کار، جنبش کارگری آمریکا بر پایه ای متفاوت از جنبش اروپایی ادامه یافت. جنبش سوسیالیستی و احزاب کارگری در بخش اعظم اروپا به نیروی مطرح و جاافتاده ای در صحنۀ سیاسی تبدیل شده بودند، در حالی که در آمریکا از جریان اصلی سیاست حذف شدند. چنان که کیم ووس، مورخ، در کتاب تکوین استثناپنداری آمریکایی می نویسد: "مناسبات کارگر و کارفرما، و سیاست کارگری در امریکا استثنایی اند، فقط به این علت که در مبارزات طبقاتی سالهای 1886 و 1887 کارفرمایان پیروز شدند."

غلبۀ سرمایه داری بر سیستم تعاونی در مناطق روستایی آمریکا چند سال بعد تکمیل شد: زمانی که سازمان ائتلاف دهقانی نیز شاهد نابودی تعاونی های خود و شکست شبکۀ آنها در مقابله با ائتلافی از بانکداران، عمده فروشان و تولیدکنندگان بود که اعتبار، منابع، و تأمینات آنها را قطع کردند و امکان دادوستد را از آنها سلب کردند.

ائتلاف دهقانی و شوالیه های کار دست به بازی با آخرین کارت باقیمانده شان زدند: آنها با تشکیل ائتلافی در قامت یک "حزب سوم"، وارد سیاستهای انتخاباتی شدند و در سازماندهی حزب پوپولیست، که موفق ترین حزب سوم در تاریخ آمریکا بوده است، نقش اساسی داشتند. اما در نهایت به دموکرات ها پیوستند و در سال 1896 در رساندن ویلیام جنینگز برایان به ریاست جمهوری با اختلافی حاشیه ای ناموفق ماندند.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید