در روزهای ٢ تا ٤ اسفند گروە بزرگی از معلمان حق التدریسی در اعتراض بە بلاتکلیفی وضعیت استخدامی و حقوق های اندک شان با تجمع و نشستن دور سفرە های خالی در مقابل وزارت آموزش و پرورش بە وضعیت نابسامان شغلی و معیشتی خود اعتراض و خواهان رسیدگی آموزش و پرورش بە خواستە هایشان شدند. تجمع سە روزە حق التدریسی ها تقریبا همزمان با اعتراض دو روزە سراسری معلمان و فرهنگیان شاغل و بازنشستە کە بە مراتب شرایط بهتری از معلمان حق التدریسی دارند انجام گرفت.
قبل از این در طول سالجاری نیز حق التدریسی ها بارها اعتراضات مشابە ای را برگزار کردە بودند و هر بار نیز با گرفتن قول رسیدگی مساعد مسئولین آموزش و پرورش و نمایندگان مجلس بە خواستە هایشا کەن و بە امید رسیدن بە نتیجە بە خانە هایشان برگشتە بودند، با این اوصاف اگر چە اعتراضات شان کلا بی نتیجە نبود ولی هنوز بە خواستە اصلی شان کە استخدام رسمی توسط آموزش و پرورش است نرسیدەاند، کە اگر رسیدە بودند دوبارە اعتراض نمی کردند.
معلمان حق التدریسی کە گفتە می شود ١٠٠ هزار نفر هستند، سالها با وجود تحصیلات مرتبط و سابقە تدریس طولانی در نقاط محروم کشورو گذراندن دورە دانشگاە فرهنگیان با حقوق هایی بین ٢ تا دونیم میلیون تومان کە کمتر از معلمان رسمی حداقل بگیر است بە امید اینکە استخدام رسمی بشوند کار کردەاند. با این وجود و بە رغم کمبود معلم و نیاز مبرم بە کار این عدە، آموزش و پرورش بە انحا مختلف از استخدام آنان طفرە می رود. در صورت استخدام رسمی البتە حقوق و شرایط معلمان غیر رسمی هم بهتر خواهد شد منتهی مشکل سفرە های خالی شان مادامی کە سطح حقوق معلمان رسمی بە صورت کنونی باقی بماند حل نخواهد شد. بهمین خاطر پیوستن آنان بە اعتراضات سازمانیافتە معلمان می تواند زودتر هم حق التدریسی ها و هم رسمی ها را بە خواستە هایشان برساند.
استثمار مضاعف حق التدردیسی ها
وزارت آموزش و پرورش در واقع برای اینکە بە این عدە کثیر حقوق کمتری بدهد و آنان را از مزایای معلمان رسمی محروم کند، با سوء استفادە از ارتش بزرگ ذخیرە فارغ التحصیلان بیکار آنان را استثمار مضاعف می کند. متاسفانە وضعیت معلمان شرکتی از لحاظ حقوق و شرایط شغلی حتی از حق التدریسی ها بدتر است. زیرا حقوق ثابتی ندارند و بطور نصفە نیمە برایشان حق بیمە رد می شود.
بە قول یکی از معلمان با سابقە و رسمی تا یکی دو دهە پیش حقوق معلمان اندک بود ولی نە آنقدر کم بە زیر خط فقر سقوط کردە باشند و کارشان بە پهن کردن سفرە خالی بکشد. امروزە حتی معلمان رسمی نیز با حقوقی کە می گیرند اکثر قریب بە اتفاق شان بە زیر خط فقر راندە شدەاند تا چە برسد بە معلمانی کە ٢و نیم میلیون حقوق می گیرند.
قضیە آنطور کە ادعا میکنند ربط چندانی با کمبود امکانات مالی ندارد. علت را باید در سیاستهای تعدیلی حکومت و ارزان سازی نیروی کار کە از سە دهە پیش شروع شد جستجو کرد. وضعیت معیشتی کارگران نیز تا پیش از بە اجرا گذاشتە شدن سیاست تعدیل اقتصادی با وجود درآمدهای اندک نفتی، بسی بهتر از این سالها بود. هنوز مثل امروز گوشت و لبنیات و میوە و برنج ... بکلی از سفرە های کارگران رخت بر نبستە بود.
تعدیل دستمزدها و کلا بی حقوق سازی نیروی کار کە در بدو امر از کارگران شروع شد، بە تدریج بە تمام گروە های مزد وحقوق بگیر نیز تعمیم دادە شد. سفرە های خالی و زندگی زیر خط فقر و فقر مطلق نتیجە همین سیاست و دولتهای مجری آن است. یعنی در واقع سیاست کل حاکمیت بودە و خواهد بود. چە کسی فکر می کرد کار معلم در یک کشور ثروتمند بە سفرە خالی بکشد و سفرهای خالی بە نماد فقر در اعتراضات زحمتکشان تبدیل شود و پدرها بە علت فقر اعضای دلبند خانوادە شان را قتل عام کنند؟
آن روزنامەای کە امروز برای قتل اعضای یک خانوادە بخاطر فقر توسط پدر خانوادە مویە می کند و آە و فغان سر می دهد و جامعە را بخاطر بی تفاوتی نسبت بە این مصیبت نکوهش می کند، مگر نە این است کە صاحبان آن طی فرایند فقیر سازی سە چهارم جمعیت کشو در دهە های گذشتە نقش و سهمی در قدرت و تحمیل سیاستهای تعدیلی بە عهدە داشتە و حالا هم بجای پی جویی علت بە سراغ معلول می روند و حاضر نیستند کلامی علیە این سیاست وبی حقوق سازی نیروی کار و مبارزات زحمتکشان علیە دستمزدهای زیر خط در روزنامە های شان بنویسند؟
ادامە سیاستهای تعدیلی و بی حقوق سازی نیروی کار عامل اصلی این فقر و فلاکت همە گیر و فزایندە و پدیدە سفرە های خالی مردم است. تا وقتی کە این سیاست دنبال شود هر دولتی با هر ادعا و وعدەای کە سرکار گماردە شود وضعیت بە همین روال تداوم خواهد یافت. و این سیاست و روال تغییر نخواهد کرد مگر با همت و مبارزە آگاهانە، پیوستە و همبستگی و متشکل شدن نیروی کار. رهایی از فقر و بی حقوقی در دست خود زحمتکشان است!
افزودن دیدگاه جدید