معنای محکومیت حمید نوری

حمید نوری مشهور به عباسی دادیار قضائی زندان های اوین و گوهردشت به اتهام مشارکت در کشتار زندانیان سیاسی در روز پنجشنبه ۲۳ تير ۱۴۰۱ - ۱۴ ژوييه ۲۰۲۲ پس از دو سال و هشت ماه، به حبس ابد یعنی بالاترین حکم مجازات در کشور سوئد، محکوم شد. 

محاکمه و محکومیت نوری یک دستاورد و یک پیروزی بزرگ برای جنبش دادخواهی ایران و حتی جهان است. محاکمه نوری، محاکمه و محکومیت جمهوری اسلامی و همه سران جنایتکار آن است. محکومیت رهبر آدم کشی‌است که فرمان به قتل زندانیان سیاسی داد و اکنون گر چه در زیر خروارها خاک مدفون است، اما نظر و دیدگاه او در جسم و جان رهبر فعلی، علی خامنه ای و جلادی چون ابراهیم رئیسی، که بر مسند ریاست جمهوری قرارش داده اند، جاری است؛ محکومیت اعضای هیئت مرگ است که دستور قتل هزاران زندانیان سیاسی محکوم به زندان را صادر کردند. این محاکمه و این حکم، حکم پیروزی مردم، پیروزی خانواده‌ها و دادخواهان ایران است. از این پس نیز هر اتفاقی که برای حمید نوری رخ دهد، حتی اگر بتوانند این جانی و جانیان دیگری چون اسدالله اسدی کارمند سفارت جمهوری اسلامی در اتریش را، که به دلیل سازماندهی اقدام تروریستی علیه مجاهدین خلق در پاریس به ۲۰ سال زندان در بلژیک محکوم شده است، با گروگانگیری و پول و توطئه و… مبادله کنند، باز خدشه ای به این دستاورد و پیروزی بزرگ وارد نمی‌شود. 

از زمان دستگیری حمید نوری تا این لحظه که حکم محکومیتش صادر شده است، موضوع اعدام ها در ایران در ردیف اخبارهای مهم قرار گرفته‌است. اتهامات و علت دستگیری او نه تنها در ایران که در سطح جهان طرح شده‌است. بحث پیرامون کشتار در زندان‌های جمهوری اسلامی به ویژه کشتار بزرگ ۶۷ طی ۹۲ جلسه دادگاه در رسانه های بزرگ بازتاب پررنگی داشته و در این جلسات ۳۴شاکی و ۲۶ شاهد در آن شهادت داده اند. شاکیان و شاهدان هر کدام مشاهدات خود را دال بر اعدام‌های گسترده به آگاهی دادگاه و از این طریق به اطلاع عموم مردم رسانده‌اند. 

گوشه‌هائی از جنایاتی که جمهوری اسلامی سال‌ها پیش در خفا مرتکب شده و مدت‌ها به انکارش نشسته بود، توسط این دادگاه  برملا شد. علنی بودن دادگاه، پروسه دموکراتیک و طولانی آن، باعث شد جهانیان با عملکرد ضد انسانی و سیستم سراپا فاسد و مستبدانه جمهوری اسلامی آشنا شوند و دریابند که با زندانیان محکوم به زندان، در پشت دیوارهای بسته چگونه رفتار شده است. خانواده آنان را همراه زندانیان سیاسی به چه شکل زجر کش کرده‌اند. در جریان این محاکمه صدای در گلو فرو خفته حانواده‌های جانباختگان، شاهدان کشتار و زندانیان سیاسی جان بدر برده در فضا طنین انداز شد و مردم کشورمان توانستند زوایای بیشتری از تاریکخانه حکومت را مشاهده کنند. همین مباحث آگاهگرانه و برملا شدن جنایات گسترده رژیم به تنهائی برای دادخواهان پیروزی بزرگی است. هر اقدام توطئه‌گرانه حکومت پس از این، نمی‌تواند از دامنه تاثیرات مثبت آن بکاهد.

تکیه‌گاه اصلی حکومت جمهوری اسلامی طی چهل و چند ساله اخیر سرکوب و زندان و کشتار بوده است. رژیم به کمک سرکوب نیروهای آگاه جامعه را به بند کشیده و یا با اعدام آنان را از صحنه سیاسی حذف کرده است. در واقع یک سوی این سرکوب خشن، ارعاب جامعه، اما سوی دیگر آن، تزریق روحیه به نیروی خودشان در ارگان‌های نظامی و انتظامی بود که در کسوت پاسدار و بسیج در ادارات و خیابان‌ها به سرکوب تداوم می‌بخشند. دستگیری، محاکمه و محکومیت یکی از مجریان جنایت در دادگاه‌ها و زندان ها، ضربه سختی به حامیان رژیم زده و آن ها را از عاقبت کار می‌ترساند. این محاکمه آئینه‌ای می‌شود که سرکوبگران سرنوشت خود را در آن بینند و ترس در تن و جانشان ریشه بدواند. 

از سوی دیگر دادخواهان و در رأس آن‌ها خانواده جانباختگانی که در همان روزهای سیاه خفقان و کشتار زندانیان سیاسی، پرچم دادخواهی را برافراشتند، با این حکم عزم‌شان برای تداوم مبارزه تقویت می‌شود. تردیدی نیست که هیچ چیز نمی‌تواند جایگزین جان‌های شیفته‌ای شود که به خشن‌ترین شکل توسط حکومت ستانده شده‌است، اما امروز که آن عزیزان به خاک افتاده اند مهم‌ترین موضوع برای خانواده‌ها و به طور کلی دادخواهان، دستیابی به حقیقت برای اجرای عدالت و تحقق امر دادخواهی است. خانواده‌ها به چشم خویش می‌بینند که بذری که در آن سکوت مرگبار در خاک نشانده‌اند امروز دارد ثمر می‌دهد و طلیعه محاکمه سران جنایتکار جمهوری اسلامی و محکومیت آنان در چشم انداز چندان غیرقابل دسترس نیست. از این‌رو امید برای تداوم مبارزه و دادخواهی با محاکمه نوری در دل دادخواهان قوت گرفته‌است و از این پس با انرژی بیشتر به مبارزه ادامه خواهند داد.

تلاش های جمهوری اسلامی حتی اگر به نتیجه برسد و با گروگانگیری و آدم ربائی مهره‌های آدمکش وابسته به خود را مبادله کند، اما نمی‌تواند عطر آگاهی افشانده شده در فضای جامعه را بزداید. باید با تمام قوا به افشای این توطئه‌ها برخاست و خطر آن را برای مردم این کشورها و بشریت گوشزد نمود. برای این‌که این توطئه ها به شکست کشانده شود، احزاب و سازمان های سیاسی، مجامع دموکراتیک، نهادهای مدافع حقوق بشر، خانواده جانباختگان و در یک کلام همه نیروهای دادخواه می‌بایست هوشیار باشند و از هر طریق که می‌توانند با کار هماهنگ توطئه‌های حکومت را خنثی کنند. اهمیت زیادی دارد که جریانات مختلف و فعالان سیاسی و مدنی مبارزات خود را علیه جمهوری اسلامی هماهنگ کنند. اقدامات کم رمق و پراکنده، ضعف نیروهای دادخواه و در جهت تداوم استبداد حاکم است. اگر به هر دلیل امکان کار مشترک در ارتباط با دادخواهی میسر نیست، حداقل اقدامات خود را هماهنگ کنیم. جمهوری اسلامی در ابعاد ملی کشتار کرده است. راه مقابله با آن نیز می‌بایست در ابعاد ملی پیگیری شود. طبیعی است جمهوری اسلامی با تمام توان و با تکیه بر منابع مالی و اهرم‌های فشار سیاسی تلاش خواهد کرد مزدوران خود را به کشور بازگرداند. برای خنثی کردن این اقدامات توطئه‌گرانه، می‌بایست همه‌ی کسانی که این جنایت‌ها را برنمی‌تابند با تمام توان دست به کار شوند و برای خنثی کردن این نقشه‌ها از هیچ تلاشی دریغ نورزند.

محاکمه و محکومیت حمید نوری هشدار به تمام کسانی است که در جنایات جمهوری اسلامی دست داشته و امروز هم دارند. اما قبل از همه عریان نمودن چهره زشت حکومت و نظامی است که با تهدید و شکنجه و قتل مخالفان بر سر کار مانده‌است و هم چنان آسایش و امنیت مردم را به گروگان گرفته‌است.

 محاکمه و محکومیت حمید نوری گوشه ای از کارنامه سیاه جمهوری اسلامی را مستند کرد و به نمایش گذاشت. کاری که در تاریخ خواهد ماند.