کنگره بخش اقلیت سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) برگزار شد و اسناد آن انتشار یافت. یکی از آن اسناد “پیام به فداییان خلق، یاران، رفقا، دوستان و دوستداران سازمان” است. در این پیام دو پاراگراف (۱) به رابطه میان فدائیان خلق (اکثریت) با حزب چپ ایران (فدائیان خلق) اختصاص یافته و گزارشی از روند و چگونگی تشکیل آن ارائه شده است. در این دو پاراگراف گفته شده است که سازمان با تصمیم کنگره ۱۵ در تشکیل حزب مشارکت کرد و همۀ توان و امکانات تشکیلاتی خود رابرای تشکیل حزب به کار گرفت، کنشگری خود را با هدف استقرار و تثبیت جایگاه آن در سپهر سیاسی میهن به پایینترین سطح ممکن کاهش داد و پس از بنیانگذاری و تثبیت حزب، دوباره کنشگری خود را آغاز کرد.
متاسفانه در این پیام، روایت واژگونه و مغشوش از روند تشکیل حزب چپ ایران (فداییان خلق) ارائه شده و در توجیه عملکرد گرایش مخالف وحدت در سازمان نوشته شده است. برای توضیح روند طی شده، ابتدا لازم است پیام کنگره ۱۹ را معنی کرد.
پیام چه می گوید؟
۱. پیام، روند چند ساله قبل از کنگره ۱۵ و مصوبات کنگره ۱۱ تا ۱۴ سازمان در پیشبرد امر وحدت و تشکیل حزب چپ ایران (فدائیان خلق) را عامدانه پاک می کند، صورت مسئله را تغییر می دهد و بدلخواه خود، زمان آغاز آن را کنگره ۱۵ جلوه می دهد و دوره قبل از آن را با آدرس کلی و مبهم ” تلاشهای چندین و چند ساله و هدفمند سازمان” بیان می کند. به این دلیل که نقض عهدهای پسین خود در قبال روند قانوناً طی شده امر وحدت را لاپوشانی کرده و وحدت صورت گرفته را به گردآمدن افرادی از چند جریان تقلیل دهد.
۲. پیام در مورد وحدت سه جریان سخنی به میان نمی آورد. گویا حزب چپ ایران (فدائیان خلق) ثمر وحدت سه جریان سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)، کنشگران چپ و سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران ـ طرفداران وحدت چپ نیست، بلکه حاصل تصمیم کنگره ۱۵ و به کار گرفتن ” همه توان و امکانات تشکیلاتی” سازمان است. این برخورد، عملاً چیزی جز نفی تلاش دیگر مولفههای وحدت حاصله نیست.
۳. پیام شکافی را که در سازمان شکل گرفت و منجر به تقسیم آن به دو بخش اکثریت و اقلیت شد، کتمان می کند. در حالیکه سازمان در واقعیت امر به دو بخش تقسیم شد. بخش اکثریت سازمان روند وحدت ۳ جریان را پی گرفتند و همراه دو جریان دیگر حزب چپ ایران (فدائیان خلق) را تشکیل دادند و بخش اقلیت سازمان با وحدت ۳ جریان همراه نشد و فعالیتش را با انتخاب نام سازمان برای خود ادامه داد. این همان نکته مرکزی است که در جریان تقسیم این سازمان صورت پذیرفت و پیام دقیقاً میخواهد همین واقعیت را بپوشاند. واقعیت این است که بخش اکثریت سازمان راه طی شده در بیش از یک دهه برای وحدت چپ را به بار نشاند و اما بخش اقلیت سازمان درجا زد.
۴. پیام این تلقی را ارائه می دهد که گویا سازمان تصمیم گرفته بود تا استقرار و تثبیت جایگاه حزب چپ ایران (فدائیان خلق) فعالیت خود را به پایینترین سطح ممکن کاهش دهد و بعد از تشکیل و تثبیت حزب کنشگری خود را آغاز کند. چنین تصمیمی با این مشخصات در هیچ کنگره ای اتخاذ نشده بود. موضوع کاهش فعالیت به دوره گذار بر می گردد که در کنگره ۱۵ و ۱۶ تدبیر شد تا نگرانی برخی از رفقا از اینکه حزب چپ پا نگیرد و سازمان هم از دست برود، در این فاصله زمانی برطرف شود. در کنگره ۱۶ پذیرفته شد که در دوره گذار که یک سال برای پایان بردن آن منظور شد، بندهائی از اساسنامه سازمان برای اجتناب از تقابل و فعالیت موازی با حزب تعلیق شود که به معنی کاهش فعالیت سازمان بود نه آغاز کنشگری بعد از تثبیت حزب.
تا کنون بخش اکثریت سازمان که روند وحدت را پی گرفتند، در مورد چگونگی تشکیل حزب و برخورد اقلیت سازمان و مخالفت آن با وحدت چپ به جهت اجتناب از بازتاب منفی آن، سکوت کرده است. متاسفانه کنگره ۱۹ با این پیام، روایت وارونه، مغشوش و تحریف شده ای از تشکیل حزب ارائه داد و توافق صورت گرفته که با کسب ۹۱ درصد رای مثبت شرکتکنندگان در همهپرسی به تصویب رسیده بود، را نقض کرد. بهمین خاطر لازم است هرچند به صورت فشرده، در این مورد توضیح داد.
وحدت ۳ جریان و روند تشکیل حزب چپ ایران (فدائیان خلق)
۱. روند تشکیل حزب و وحدت سه جریان از اوائل دهه ۲۰۱۰ آغاز شد. قراری در آن زمان در همین موضوع در شورای مرکزی سازمان تصویب شد، سپس “فراخوان” در نوامبر سال ۲۰۱۲ منتشر گردید و در تمامی کنگره های سازمان ـ از کنگره ۱۱ تا کنگره ۱۵ ـ قرارهای ارائه شده در مورد وحدت به تصویب رسید (۲) و (۳) و اقدامات صورت گرفته توسط شورای مرکزی در فاصله دو کنگره تایید گردید.
قرار وحدت در کنگره دوازده با ۸۷.۵ در صد آرا، در کنگره سیزده با ۸۵.۵ درصد آرا و در کنگره چهارده سازمان با ۹۵ درصد آرا تصویب شد. در کنگره های بعدی هیچ یک از این قرارهای مصوب، نقض نشد.
کنگرهٔ ۱۵ نیز بر عزم سازمان ناظر بر تأمین وحدت هر چه گستردهتر در صفوف نیروهای چپ ایران تاکید کرد و نهادهای منتخب خود را موظف نمود که با تامین توافق همراهان کنونی خواهان فعالیت تشکیلاتی واحد، همراه آنان اقدام به بنیانگذاری یک تشکل مشترک سیاسی با مضمون حزبی نماید.
۲. بخش اکثریت سازمان برپایه مصوبات کنگره ها، در روند وحدت ۳ جریان، فعالانه شرکت کرد که ثمر آن تشکیل حزب چپ ایران (فدائیان خلق) بود. بخش اقلیت سازمان در مقابل وحدت ایستاد و نشان داد که مخالف وحدت چپ است. سازمان پرستی اجازه نمی دهد که آن ها از چارچوب تشکیلات موجود بیرون بیآیند و با دیگر جریان های چپ وحدت کنند. آن ها ترجیح می دهند در همان خانه کوچک بمانند.
۳. بعد از انجام وحدت، اکثریت کادرها و نیروهای فعال و مایه گذار در حیات سازمان و غالب اعضای شوراهای مرکزی منتخب کنگره های سازمان در طی دهه های گذشته، به دیگر سخن بیشترین تعداد از اعضای سازمان تا مقطع کنگره ۱۸ سازمان، هم اکنون در حزب فعالند. برخی هم راه دیگری را برگزیدند.
۵. برخلاف پیام کنگره که روندهای طی شده را کتمان و با تاریخ سازی دلخواسته، اکثریت سازمان را بمثابه جمعی متشکل و قانونی حذف و بخش اقلیت را به عنوان سازمان جا زده، واقعیت این است که آنچه امروز با نام سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) فعالیت می کند، فقط اقلیتی از سازمان بوده اند. این جریان نه به لحاظ کیفی، نه به لحاظ کمی و نه به لحاظ تفکر سیاسی همان سازمان نیست که پیش از تشکیل حزب چپ ایران بود.
سیر تحولی سازمان
سازمان در طی چند دهه گذشته روند تحولی را طی کرد و به سازمان چپ دموکرات و سوسیالیست فراروئید و در عرصه نظری، برنامه ای، سیاسی و پرنسیپ های حزبی به دیدگاه های جدیدی دست یافت که در سند برنامه، اساسنامه و اسناد سیاسی و موضع گیری سیاسی سازمان بازتاب پیدا کرد. تحولات مشابهی که در دو مولفه دیگر وحدت یعنی در بخشی از سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران و کنشگران چپ نیز پیش رفت، زمینه را برای وحدت سه جریان فراهم آورد. حزب چپ ایران (فدائیان خلق) ثمر این سیر تحولی است. یک وحدت مضمونی.
بخشی از کسانی که با وحدت ۳ جریان همراه نشدند، مصر بودند که شکاف شکل گرفته و جدائی بین دو بخش، جنبه سیاسی ندارد. اما مصوبات کنگره ۱۹ نشان داد که این جدائی نه فقط تهی از مضمون برنامه ای و سیاسی نبود، بلکه ظرفی برای سیاست معینی بود که اکنون خودش را نشان می دهد. اگرچه در بین آن ها افرادی هستند که با آن سمتگیری موافقت ندارند. اسناد این کنگره حاکی از آن است که این سازمان خودش را در چارچوب اصلاح طلبی تعریف کرده، از برنامه و استراتژی سیاسی پیشین فاصله گرفته و از جریان تحول طلب به جریان اصلاح طلب گذر کرده است. در اسناد کنگره ۱۹ “گذار از جمهوری اسلامی به جمهوری دموکرات سکولار” کنار گذاشته شده بجای آن تحقق جمهوری عرفی غیردینی آمده است. واژه دموکرات و سکولار از صفت جمهوری حذف و جای آن را واژه عرفی غیردینی گرفته است. گویا جمهوری عرفی دینی هم داریم. این نشانه بارز بازگشت به عقب و چرخش به راست است. کسانی کنگره ۱۹ را نقطه عطف اعلام می کنند. آری این کنگره نقطه عطف است اما نه بخاطر گام گذاشتن بجلو، بلکه به خاطر بازگشت به عقب است.
بازگشت به عقب در موضع گیری نسبت به تجاوز روسیه و عدم محکومیت آن هم دیده می شود. گریز از محکوم نکردن صریح تجاوز روسیه به اوکراین، نشانگر چرخش در مواضع چند دهه گذشته سازمان است موجب این شده که در اسناد کنگره ۱۹ هم نسبت به تجاوز روسیه به اوکراین و هم سیاست های جمهوری اسلامی در منطقه که به امنیت منطقه و منافع ملی ایران ضربات جدی زده، سکوت شود.
قرار گرفتن در جایگاه اصلاح طلبی، محکوم نکردن تجاوز روسیه به اوکراین و سکوت در مورد سیاست توسعه طلبانه منطقه ای جمهوری اسلامی، فاصله این جریان را با نیروهای چپ و جمهوری خواه که برگذار از جمهوری اسلامی تاکید دارند، قاطعانه تجاوز روسیه را محکوم کرده و مخالف سرسخت سیاست خارجی جمهوری اسلامی هستند، زیاد کرده و به اصلاح طلبان میانه رو و در زمینه سیاست خارجی به بخشی از جریان های حاکم نزدیک نموده است. طبعأ نزدیکی ها و دوری ها، براین اساس پیش خواهد رفت.
این پیش بینی وجود داشت که بخش اقلیت سازمان بعد از جدائی به راست خواهد چرخید و در جایگاه اصلاح طلبی قرار خواهد گرفت. اما این انتظار وجود نداشت که در فاصله زمانی اندک این چرخش اتفاق بیافتد. این جریان در شرایطی اصلاح طلبی خود را به نمایش می گذارد که گروه های وسیعی از مردم در خیابان ها علیه حکومت و علی خامنه ای شعار می دهند و جمهوری اسلامی راه رفرم را مسدود کرده، منادی اصلاح طلبی را دستگیر و به زندان انداخته است. در حالی که اعتراضات مردمی بجلو گام بر می دارند، اما کنگره ۱۹ عقب عقب می رود.
برای کسانی که سال های سال در ارتقای سازمان، تجهیز آن به برنامه، اساسنامه و استراتژی سیاسی و قرار گرفتن آن در جایگاه شایسته در میان اپوزیسیون کوشیدند، این راست روی ها، افول به جایگاه اصلاح طلبی و اتخاذ مواضعی که نشانه زیر سئوال بردن بخش مهمی از دست آوردهای سیاسی و نظری سی ساله سازمان است، از یکسو و از سوی دیگر برخورد تمامیت خواهانه، تخریب ها و اتهام زدن ها، تحریف روند تشکیل حزب چپ ایران (فدائیان خلق)، حذف خودسرانه اکثریت سازمان و قلمداد کردن اقلیت آن به عنوان سازمان که همه و همه مغایر با پرنسیپ های چند دهه گذشته سازمان است، مایه تاثر و تاسف است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱) “در همین راستا نیز بود که کنگرهٔ پانزدهم در ادامهٔ تلاشهای چندین و چند ساله و هدفمند سازمان، ضمن تأکید بر این که تصمیمگیری نهایی در بارهٔ چندوچون کنشگری سازمان تنها در شرایطی صورت خواهد گرفت که همهٔ نیروهای سازمان امکان شرکت آزادانه در روند تصمیمگیری در این باره را داشته باشند، با اکثریت قاطع آرای خود تصمیم به مشارکت سازمان در تشکیل حزب چپ ایران (فداییان خلق) گرفت. سازمان همۀ توان و امکانات تشکیلاتی خود را در خدمت بنیانگذاری حزب چپ ایران (فداییان خلق) قرار داد و کنشگری خود را با هدف استقرار و تثبیت جایگاه آن در سپهر سیاسی میهن به پایینترین سطح ممکن کاهش داد”.
“پس از بنیانگذاری و تثبیت حزب، سازمان بر پایهٔ مصوبهٔ کنگرهٔ هژدهم خود آغاز به بازیافت تدریجی کنشگری کرد و شورای مرکزی هژدهم سازمان قراری را از طریق همه پرسی به رای اعضای سازمان گذاشت. قرار، که با کسب ۹۱درصد رای مثبت در همهپرسی به تصویب رسید، مقرر کرد رویکردهای موجود، با ارج گذاری بر تلاشهای مشترک برای تشکیل حزب و راهیابیهای بعدی، با احترام اکید به تصمیم یکدیگر و موضعشان نسبت به مجموعۀ مسئولیتها و محدودیتهای مصوب کنگرههای پانزدهم تا هژدهم سازمان، بر پایۀ برداشت خود از روند های طی شده فعالیت سیاسی شان را در تشکل مورد نظر خود پی خواهند گرفت. در ادامۀ کار موضوع بازیافت کامل کنشگری همهجانبهٔ سازمان و الزامات سیاسی آن، به عنوان دستور اصلی کنگرۀ نوزدهم تعیین شد. کنگرهٔ نوزدهم سازمان وظایف موضوعی تعیینشده از سوی کنگرههای پیشین در پیوند با بنیانگذاری و پاگیری «حزب چپ ایران (فداییان خلق)» را، چهار سال پس از بنیانگذاری آن، تحقق یافته و بهپایان رسیده دانسته و بهاتفاق آرای اعضای خود تصمیم به بازیافت کامل کنشگری همهجانبهٔ سازمان گرفت. سازمان بنیانگذاری حزب چپ ایران (فداییان خلق) را دستاوردی ارزنده در راستای همگرایی نیروهای فدایی، چپ و عدالتخواه تلقی میکند و از آنجایی که آن را در راه رزم سترگ تاریخی خود نزدیکترین جریان سیاسی بهخود میشمارد، همۀ کوشش خود را برای همسویی، همکاری و هماهنگی با حزب به کار خواهد برد”. (به نقل از اسناد کنگره ۱۹ مندرج در اخبار روز)
(۲) در گزارش کنگره یازده آمده است:
“……. قطعنامه در مورد وحدت و اتحاد نیروهای چپ در دستور کار کنگره قرار گرفت. این قطعنامه که مصوب شورای مرکزی پیشین بود، روند طی شده توسط ارگانهای مسئول در طول دو سال گذشته را تایید میکرد و بر تداوم راه تاکید میورزید. شورای مرکزی پیشین از کنگره میخواست که نسبت به این قطعنامه ابراز اراده کند تا تداوم قانونی راه طی شده تامین و تضمین گردد و استحکام ضرور برای هدف وحدت تحقق یابد.”
(۳) قرار تداوم گفتگو و تدارک وحدت سه سازمان مصوب کنگره ۱۲
۱. کنگره دوازدهم تصامیم و اقدامات شورای مرکزی در عرصه پیشبرد روند گفتگو و تدارک وحدت در دو ساله گذشته را در راستای اجرای “قطعنامه وحدت”(مصوب کنگره یازده) می داند.
۲. کنگره به شورای مرکزی منتخب خود وظیفه می دهد در راستای شکل گیری جریان فراگیر چپ دمکرات و سوسیالیست، روند گفتگو و تدارک وحدت را بر مبنای برنامه توافقی بین سه سازمان فعالانه پیگیری کند و اقدامات ضرور را برای به انجام رساندن پروژه وحدت به عمل آورد.
۳. گزارش اقدامات شورای مرکزی برای به انجام رساندن پروژه وحدت، به کنگره سازمان ارایه خواهد شد و کنگره در مورد وحدت تصمیم خواهد گرفت.”
دیدگاهها
باسلام و درود خدمت رفیق خلیق…
باسلام و درود خدمت رفیق خلیق. ازهنگامی که حزب چپ تاسیس شد تاکنون ، باوجود زمان کم نسبت به تاریخ فدایی ، گامهای محکم و ارزنده ای رابرداشته است. نمونه اش چه تئوریک و چه تشکیلاتی و چه مواضع حزب در مقابل جریانات جاری در تاریخ چپ بی سابقه است . نوین بودن حزب چپ درهرثانیه از زندگیش دیده میشود. اما دیدگاه سازمانی قبل نه فقط برای اکثریت بلکه برای بقیه چپها این ضعف را با خود دارد که با هر امکان دیدگاه یک انشعاب صورت گیرد. خوشبختانه حزب توانست به این ضعف پایان دهد. باشدکه درسی باشد برای دیگرجریانات چپ. رفیق خلیق دراین چندماهه جاری خوش درخشیدید. تبریک میگویم به شما و تمامی اعضا و کادرها وهواداران حزب. پیروز باشید.
افزودن دیدگاه جدید