خبر مرگ مهسا (ژینا) امینی در بیمارستان کسری، موجی از خشم را نه فقط علیه مسببان این قتل، بلکه علیه جمهوری اسلامی و مسئولین حکومتی برانگیخت. حکومت اسلامی که سال هاست با اعمال انواع تبعیض علیه زنان ایران، زندگی را برای آنان تلخ و عذاب آور کردهاست، بار دیگر با اعمال خشونت علیه یک شهروند زن کُرد، تحت بهانهی عدم رعایت حجاب و شئونات اسلامی، فاجعه آفرید. ماموران گشت ارشاد که وی را برای «یک ساعت کلاس توجیهی و آموزشی» به پلیس امنیت اخلاقی بردند، او را هم مثل قربانیان دیگر با آمبولانس به بیمارستان فرستادند. برادرش کیارش تنها پس از ساعاتی در حال انتظاری دردناک در پشت درهای بسته و درحالی که صدای جیغ و داد شنیده بود و از طریق دختری که از ساختمان بیرون آمده بود، متوجه شد که اتقاق هولناکی در ساختمان پلیس رخ دادهاست، پس از خروج آمبولانس از ساختمان، خبر به کما رفتن خواهرش را دریافت میکند و متوجه می شود که مهسا توسط آمبولانس به بیمارستان کسری در تهران منتقل شده است.
مهسا در بیمارستان ممنوع الملاقات بود. بسیاری که در مقابل در بیمارستان کسری نیز جمع شده بودند، با خشونت پلیس مواجه شدند. خانوادهی او، وقتی بالاخره امکان ملاقات را پیدا کردند، مهسای خود را زیر دستگاه تنفس و در کما یافتند. وی سرانجام در پی چهار روز کما در بیمارستان، در اثر شدت جراحات وارده، جان باخت.
نه مهسا (ژینا) که همراه برادرش به تهران آمده بود و نه خانواده و خویشاوندان وی، هرگز تصور نمی کردند که این، آخرین سفر دخترشان و وداعی برای همیشه با زندگی باشد. نتیجهی کلاس «توجیهی» و اعمال خشونت قرون وسطائی پلیس علیه مهسا، منجر به مرگ دختر ۲۲ ساله ای شد، که در بهار زندگی اش برای یک دیدار خانوادگی از سقز به تهران مسافرت کرده بود.
مهسا را خانواده اش ژینا می نامیدند. ژینا در زبان کردی به معنای «زندگی بخش» است. زندگی ژینا قربانی مرگ آفرینان و سیاست های حکومت اسلامی و تبعیض و ددمنشی علیه زنان کشورمان شد. مرگ دردناک مهسا، اما بیصدا نماند و موجی از خشم و نفرت علیه حکومت آدمکش جمهوری اسلامی را در سراسر کشور به همراه آورد. چه بسا که این ابراز انزجارها، روزی بتواند به سیل خروشانی علیه دشمنان زندگی تبدیل شود.
مهسا برای همیشه در قلب های پرشمار زنده است. یادش ماندگار!
افزودن دیدگاه جدید