رفتن به محتوای اصلی

دو سطح خشونت

دو سطح خشونت

روشن است که جمهوری اسلامی آمار واقعی کشته شدگان هفته های اخیر مرتبط با جنبش "زن، زندگی، آزادی" را انتشار ندهد، حتی دست به "شهیدسازی" بزند، و مانع هر تحقیق مستقلی در این باره شود. بنابراین هر آمار منابع غیرحکومتی و منابعی که، همچون در ایران، تحت نظارت جمهوری اسلامی نیستند، می تواند بدون خطا نباشد. با این حال از آمارهای داده شده از کشته شدگان برآمدهای سرکوبگران علیه زنان، جوانان و دیگر مردمی که به اعتراض برخاسته اند، و نیز از کیفیت خود این برآمدها، بی هر خطائی یک استنتاج می توان کرد: شدت سرکوب در مناطق با "اقلیتهای ملی و مذهبی"، مشخصاً در بلوچستان و کردستان، از هرجای دیگری فزونتر و شمار کشته شدگان در این مناطق، در رده های نخست لیست قربانیان خشونت جمهوری اسلامی قرار دارد. هرگاه شمار مطلق را به نسبت جمعیت در نظر بگیریم، قطعاً خواهیم دید شمار نسبی قربانیان در این مناطق با فاصلۀ بسیاری از دیگر مناطق ایران قرار دارد. یک استنتاج جنبی نیز این است که سرکوب در شهرهای کوچک نسبت به شهرهای بزرگ و کلانشهرهای کشور با شدت بیشتری صورت می گیرد.
این کیفیت ابداً تصادفی نیست. چه از آغاز جنبش جاری و نیز پس از انواع تهدیدها از زبان خامنه ای، به عنوان بالاترین مقام سیاسی، و از زبان سلامی، به عنوان بالاترین مقام دستگاه سرکوب، جمهوری اسلامی هم کوشیده است خشونت فوق العاده نشان دهد و هم این برداشت را در اذهان بنشاند و تحکیم کند که می توان منتظر خشونت بیشتری از جانب آن نیز بود. سویۀ دوم این نمایش در ارتباط با شهرهای بزرگ و کلانشهرها پیشه شده است، به این دلیل روشن که احتمال از دست دادن رشتۀ "امر سرکوب" در آنجاها بالاست. و سویۀ نخست این نمایش علیه مناطق گفته شده و شهرهای کوچک انتخاب شده است، به دلایل متفاوتی: در شهرهای کوچک می توان از امکان کنترل اطمینان بیشتری  داشت و در "مناطق ملی و مذهبی" می توان توجیهات "مناسبتری" سر هم کرد.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید