جنبش زن، زندگی و آزادی که با قتل فجیع مهسا امینی ایران را به انفجار کشاند بسیاری از مفاهیم را زیر سوال برده و نیازمند بازنگری کرده است. برای نمونه اگر در گذشته توافق برجام به خاطر کم کردن فشار روی مردم مورد پشتیبانی عموم نیروهای چپ و دموکرات قرار می گرفت امروز آن سیاست پاسخگو نیست. یا در ارتباط با مناسبات جمهوری اسلامی با جهان، داشتن مناسبات با همه کشورها قابل دفاع بود اما اکنون همان سیاست زیر سوال رفته است. در ارتباط با شرکت ورزشکاران در مسابقات ورزشی به ویژه در مسابقات جهانی نیز نظراتی طرح می شود که در گذشته طرح نبود. در این زمینه چه می توان گفت؟ کدام سیاست امروز به سود مردم است. این مفاهیم امروز در میان افراد و جریانات سیاسی که دل در گرو مردم دارند مورد بحث است و به آن پاسخ های متفاوت و بعضا متناقضی داده می شود. موضوعات و مقولات متعدد دیگری نیز وجود دارد که به روز کردن سیاستها پیرامون آنها متناسب با اوضاع جدید ضروری است. اهمیت دارد نیروهائی که در دفاع از جنبش دیدگاههای مختلف ارائه می دهند، پیرامون این مفاهیم به گفتگو بنشینند و در صورت امکان سیاست هماهنگ و مشابهی را طرح نمایند. در این مطلب به چند پرسش بالا به صورت فشره پرداخته شده است:
توافق برجام: سیاست ما در دوره های گذشته دفاع از توافق برجام و مخالفت با تحریم ها بود. نظر حزب چپ ایران (فدائیان خلق) این بود که تحریم ها با وجود اینکه دولت جمهوری اسلامی را زیر فشار قرار می دهند اما بیش از حکومت، فشارش روی دوش مردم متمرکز می شود. با چنین استدلالی توافق برجام را در آن دوره برای مردم مثبت ارزیابی می کردیم. اما به دلایلی که فقط به ترامپ برنمی گشت برجام شکست خورد. اکنون با وضعیت جدیدی روبرو شده ایم. مردم جان به لبشان رسیده است. خیابانها از انحصار حکومت خارج شده و به میدان زورآزمائی مردم با حکومت بدل شده است. ما برای زمین گیر کردن حکومت موضوع اعتصاب عمومی را به عنوان پای دیگر جنبش پیش کشیده و از ضرورتش سخن گفته و دعوت به اعتصاب می کنیم. هدف ما از اعتصاب عمومی به تسلیم کشاندن حکومت است. طبیعی است می بایست این سیاست را در همه زمینه ها دنبال کنیم. اکنون در تداوم آن، جدا از اینکه این توافق در عمل برای هر دو طرف زیر سوال رفته است و ادامه آن بسیار دشوار به نظر می رسد، نه تنها ضروری است از توافق برجام دفاع نکنیم بلکه به عنوان اپوزیسیون حکومت می بایست با توضیح شرایط جامعه، اعلام کنیم که این حکومت مشروعیت ندارد و نمی بایست به عنوان نماینده مردم ایران پذیرفته شود. امروز مشروعیت این رژیم را حضور گسترده خیابانی مردم زیر سوال برده است. از این رو بکوشیم فشار به حکومت تشدید شود تا سریعتر به تسلیم کشیده شود.
از سوی دیگر قدرت های جهان طی دوره گذشته به تدریج حداقل در حرف پشت سر جنبش انقلابی قرار گرفته و بسیاری از مردم و چهره های سرشناس کشورها به شکل بی سابقه ای از این جنبش دفاع می کنند. دولت ها نیز متاثر از روانشناسی مردم خودشان در جبهه دفاع از مردم ایران قرار گرفته و با مردمشان همسوئی نشان می دهند. جنگ روسیه و اوکراین و حضور جمهوری اسلامی از طریق ارسال پهباد به روسیه هم موضوع را برای دولت های غرب حیثیتی کرده و برجام تا حدود زیادی اولویت اش را برای آنها از دست دادە و موضوع دخالت حکومت در جنگ اوکراین بە اولویت سیاست اروپا در قبال ایران تبدیل شدە است. مجموعه این شرایط موقعیتی ویژه برای اپوزیسیون ایران ایجاد کرده که اگر درست حرکت کنند از پشتیبانی بسیار نیرومندی در مبارزە با حکومت برخوردار خواهند شد. در چنین وضعیتی صحبت روی توافق برجام بیهوده به نظر می رسد.
سفارتخانه ها: مناسبات دیپلماتیک با کشورها که بخش عمده آن از طریق سفارتخانه ها پیش می روذ به عنوان یک ابزار فشار می بایست مورد بهره برداری قرار گیرد. در این شرایط اهمیت دارد فشار به حکومت در مناسبات دیپلماتیک افزایش یابد و جمهوری اسلامی به خاطر عملکرد سرکوبگرانه اش زیر فشار گذاشته شود. این فشارها روحیه مردم را در مبارزه علیه جمهوری اسلامی تقویت می کند. فراخواندن سفرای جمهوری اسلامی در خارج کشور و واکنش فعال و موثر نشان دادن در قبال سرکوبها یکی از ابزارهای فشار است. همچنین تشدید مبارزه برای اینکه کشورها سفرای خود را فرا بخوانند و پائین آوردن سطح رابطه با جمهوری اسلامی در سطح کاردار از دیگر ابزارهای فشاری است که باید برای تحقق آن کوشید. اهمیت دارد مبارزه ایرانیان در خارج کشور برای اخراج عوامل امنیتی جمهوری اسلامی و محدود و مسدود کردن امکانات آنان تشدید شود. جمهوری اسلامی طی چهل و چند ساله گذشته به پشتوانه ثروت مردم ایران عناصر خود را در خارج فعال کرده حتی گستاخانه دست به ترور مخالفان هم می زده اند. قدرت های بزرگ نیز به خاطر منافع اقتصادی خود چندان پیگیر این اقدامات توطئه گرانه نمی شدند. اکنون فضائی ایجاد شده که در صورت هماهنگ عمل کردن اپوزوسیون می تواند به موفقیت هائی دست یابد.
مسابقات ورزشی: سیاست در قبال نمایندگان ورزشی در مسابقات جهانی نیز امروز بسیار مهم است. سفارتخانه ها نماینده حکومت اند در خارج کشور. در نقطه مقابل آن ورزشکاران به مثابه نماینده و سفیر ملت اند در خارج از ایران. به همان دلیل که می بایست تلاش کرد نمایندگان دولت جمهوری اسلامی زیر فشار قرار گیرند درست به همان دلایل می بایست از حضور قهرمانان ورزش در مسابقات استقبال کرد و از این طریق کوشید آنها در این محامع بین المللی صدای مردم و جنبش انقلابی کشورمان باشند. حضور الناز رکابی صخره نورد در مسابقات جهانی نمونه گویائی است که اهمیت دارد بدان توجه شود. الناز رکابی با حضور معنادارش و بیرون آوردن حجاب به سهم خود تاثیرات بسیار مثبتی روی جنبش انقلابی مردم بجا گذاشت. تا آنجا که همان مردمی که در خیابانها با حکومت می جنگیدند از کار او انرژی گرفتند و به استقبالش راهی فرودگاه شدند. دیگر اقدام سعید پیرامون پس از زدن گل در مسابقات فوتبال ساحلی به جای شادی کردن با کوتاه کردن نمادین مو بیش از هر اقدامی روحیه مبارزه علیه حکومت را تقویت نمود. از اینرو سیاست دفاع از حضور ورزشکاران در مسابقات جهانی برای انعکاس صدای اعتراض مردم سیاستی مثبت و قابل دفاع است.
افزودن دیدگاه جدید