بە نوشتە روزنامە انتخاب، سید عبدالرحیم موسوی فرماندە کل ارتش در رابطە با اعتراضات اخیرمردم گفتە است:
بە نوشتە خبرگزاری دولتی ایرنا، "امیر کیومرث حیدری فرماندە نیروی زمینی ارتش در مراسمی کە بخاطر کشتە شدن یک بسیجی کە (ظاهرا) در درگیری های اخیر کشتە شدە پس از تشبیە معترضان با "مگسان" با الفاظ تندتری بر آنها تاخت و اتهامات و تهدیدهایی را علیە مردم مطرح کرد کە بی شباهت با لومپن ها نبود.
متهم کردن مخالفان رژیم بە تجزیە طلبی قبلا نیز توسط تعداد زیادی از فرماندهان سپاە و مسئولین رژیم مطرح شدە بود. آنان بە تهدید هم اکتفا نکردند و برای واقعی نشان دادن آن علاوە بر کشتن و سرکوب مردم در شهرهای مختلف، نیروی زمینی سپاە با موشک و پهباد بە مراکز احزاب کرد ایرانی و محل های زندگی خانوادە های آنان در کردستان عراق دەها نفر را کشتە و زخمی کردە بود.
متعاقب حملە بە کردستان عراق نیروهای سرکوبگر حدود ١٠٠ نفر از مردم محروم و ستمدیدە زاهدان را بهمین بهانە واهی با سلاح های جنگی بە قتل رساندند و نخستین جمعەسیاە را رقم زدند. در چهلم عزداری جان باختگان زاهدان آنها در خاش با کشتن ١٦ نفر جمعە سیاە دیگری را آفریدند.
همە این جنایات تا کنون توسط نیروهای تحت فرمان سرداران سپاە انجام گرفتە است. حالا اما با تداوم و گسترش جنبش انقلابی و درماندگی نیروهای تحت فرمان سپاە برای سرکوب جنبش و مسائل دیگر تصمیم گرفتە اند کم کم ارتش را نیز کە وظیفە قانونی اش دفاع از مرزهای کشور در مقابل لشکر کشی خارجی است برای سرکوب مردم وارد گود کنند. یکی دیگر از اهداف بە صحنە آوردن فرماندهان ارشد ارتش این است کە نشان دهند ارتش در کنار سپاە از سرکوب مردم حمایت و در کنار پاسداران قرار دارد می خواهند با این نمایشات روحیە نیروهای سرکوب را تقویت و روحیە مخالفان را تضعیف و آنها را بترسانند.
اما واقعیت این است کە اگر حساب فرماندهان ارشد سر سپردە ارتش و سپاە را جدا از بدنە این دو ارگان در نظر بگیریم، اکثریت بدنە سپاە و بسیج هم دلخوشی از وضعیت خودشان ندارند و موافق کشتن مردم نیستند، تا چە برسد بە بدنە ارتش کە بە مراتب رابطە بدتری با سرداران سپاە و اعمال آنها دارند. آخرین حربەای کە می تواند تا حدودی بخشی از بدنە ارتش را از لحاظ ایدولوژیک برای سرکوب مردم قانع کند، همین قضیە متهم کردن مخالفین آزادیخواە بە تجزیە طلبی است کە باید با کار روشنگرانە اثرات آن را خنثی کرد. زیرا شکاف و اختلاف در میان نیروهای سرکوب و ارتشی هر چە بیشتر باشد بە همان نسبت روی پیروزی جنبش اثر مثبت خواهد داشت. بهمین دلیل بعید نیست خود رژیم با تحریک و صحنە آرایی در مناطقی از کشور و دست زدن بە اقدامات تحریک آمیز مبادرت بە تحریکات تجزیە طلبانە بنماید. خوشبختانە تا کنون نیروها و احزاب ذی نفوذ در مناطقی کە مسائل قومی و ملی در آنها وجود دارد با هوشیاری و درایت عمل کردە و بهانە ای بە دست رژیم ندادەاند کە مورد سواستفادە آن واقع شود. وقتی رژیم در مناطق فارس زبان و مرکزی کە مسئلە قومی در آن وجود ندارد با بی رحمی تمام تظاهر کنندگان را بە گلولە می بندد و بە کودکان هم رحم نمی کند، معلوم می کند با آزادی و آزادیخواهان سر جنگ دارد و نە با "تجزیە طلبی".
زدن اتهام تجزیە طلبی بە جنبشی کە، برای آزادی و عدالت اجتماعی، از میان برداشتن تبعیض و نابرابری و بر کناری رژیم فاسد و ستمگر می رزمد و اهداف خود را همە روزە در خیابانها فریاد می زند، وصلەای نیست کە بە این جنبش بچسبد.
"تجزیە طلبی"در واقع بهانەای بیش برای ایجاد تفرقە میان اقوام و ملیت های ساکن ایران و سرکوب جنبش مردمی نیست. دەها سال و بلکە قریب یکصد سال است کە دیکتاتورهای حاکم بر ایران با تجزیە طلب خواندان مخالفیان و منتقدین خود اعتراضات حق خواهانە مردم را بە خاک و خون کشیدەاند.
الان هم هیچ نیروی تجزیە طلب جدی در ایران کە طالب جدایی باشد وجود ندارد و تجزیە طلبی نیز از هیچ لحاظ بە نفع کسی نیست. بە ویژە کە جنبش زن، زندگی، آزادی، همبستگی بی سابقەای را در کشور بوجود آوردە و همبستگی ملی در کشور را کە در اثر سیاستهای تبعیض آمیز و سرکوبگرانە و مداخلات حکومت درکشورهای منطقە تضعیف شدە بود با گفتمان آزادیخواهانە خود تحکیم بخشیدە است. با پیروزی جنبش انقلابی و پایان یافتن دخالتهای توسعە طلبانە و پر هزینە و فاجعە آور رژیم در کشورهای همسایە و برقراری مناسبات متعارف و دوستانە با کشورهایی کە نظر سئو نسبت بە کشور ما ندارند، تعداد دشمنان ایران و خطر دخالت خارجی بە حداقل خواهد رسید.
افزودن دیدگاه جدید