نیمه شب شنبه، ۲۸ ژانویه، چندین شهر ایران آماج حملات پهپادی قرار گرفتند. وزارت دفاع جمهوری اسلامی با صدور اعلامیهای حمله به یک مجتمع صنعتی نظامی در اصفهان را تأئید کرده است. برخی منابع خارجی از حمله پهپادی به چند شهر دیگر - از جمله به نقاطی در تبریز، تهران و کرج – نیز خبر داده اند، اما مقامات جمهوری اسلامی هنوز این حملات را تأئید نکرده اند؛ تکذیب هم نکرده اند.
اگرچه به دلیل تنشهای موجود در مناسبات جمهوری اسلامی با جمهوری آذربایجان و نیز با اوکراین، گمانه هائی در بارۀ اقدام به حملۀ پهپادی توسط یکی از این دو کشور جاری اند، اما بیشترین قرائن حاکی از آن اند که اسرائیل دست به این اقدام زده است. در بارۀ مشارکت امریکا با اسرائیل در این مورد نیز گمانه زنی شده است. اما تکذیب مقامات آمریکا و نیز ارسال پیامی از سوی این کشور توسط قطر برای جمهوری اسلامی، که به نظر میرسد حاوی علاقه مندی آمریکا به از سرگرفتن مذاکرات برجام بوده است، مؤید مشارکت گفته شده نیستند. ضمناً سوای راستی یا ناراستی حمله به چندین شهر، این واقعیت که اصفهان، در مرکز ایران، آماج حمله بوده است، این برداشت را که پهپادها از داخل ایران به پرواز درآمده بوده اند، بسیار محتمل می سازد. و در این حالت این پیام روشنی از اسرائیل به جمهوری اسلامی است: قادریم از درون کشور و تا مرکز ایران عملیات کنیم.
صرف نظر از این که حملۀ پهپادی کار کدام کشور بودهست، مداخلۀ نظامی هر کشوری علیه کشور دیگر، خارج از حقوق بین المللی است، مطلقاً قابل توضیح نیست و محکوم است. توأماً این مداخله برای چندمین بار نشان میدهد که سیاست خارجی جمهوری اسلامی که "عمق استراتژیک" اش را در خارج از مرزهای ایران تعریف کردهاست، نه تنها امنیتی در بیرون از مرزهای ایران برای کشور و مردم به بار نیاورده، بلکه خطر را به درون مرزهای ایران انتقال دادهاست. یگانه منفعت ملی ایران در منطقه صلح است و برای نیل به دوستی و صلح در منطقه و با همسایگان، باید با مبارزات مردمی به سیاست "عمق استراتژیک" جمهوری اسلامی خاتمه داد.
دیدگاهها
نگهدار عزیزسلام و ممنون از…
نگهدار عزیز
سلام و ممنون از توجه شما
مهمترین نکته مضمونی در کامنت شما را که به واقع به "نیم نگاه" من مربوط است، این جمله یافتم: "یادداشت پورنقوی گرامی به گونه ای نگاشته شده که حق کشوری که مورد حمله نظامی قرار میگیرد را برای تلافی محفوظ نمیدارد". درست است، چنین حقی محفوظ نشده است، زیرا چنین حقی "وجود ندارد"؛ نه در حقوق بین الملل و نه در شرایطی که خود شما می نویسی: "سیر رویدادها در سمت تنشافزایی بین ایران و قدرتهای منطقهای و بازگشت «راه حل نظامی» به گزینههای بلوک مقابل است". چنین تحفظی، در یک "نیم نگاه"، جز به دامن زدن به "راه حلهای نظامی" نخواهد انجامید، آن هم در شرایطی که "تناسب با ابعاد حملۀ اول" مستلزم ابزار اندازه گیری ای است (سازمان ملل مقتدر) که وجود ندارد.
با احترام
علی پورنقوی
یک سمت گیری درست در دفاع از…
یک سمت گیری درست در دفاع از حق حاکمیت کشورها و محکومیت حمله نظامی به قلمرو کشور دیگر.
فقط قابل توجه است که این حمله به هیچ روی پاسخی به اقدام نظامی خصمانه معین از سوی حکومت ایران علیه اسراییل نیست.
در عرف مناسبات بینالملل اگر اقدام نظامی کشور علیه کشور دیگر خصلت تلافی جویانه داشته باشد معمولا پذرفته است بخصوص اگر متناسب با ابعاد حمله اول بوده باشد. هم از این روی چون اسراییل معمولا خارج از این عرف عمل میکند هیچگاه رسما اعلام نمیکند که مسئول حمله است.
هیچ یک از ناظران بینالمللی نیز مدعی نیستند که حمله پهبادی در کانتکست «مقابله به مثل» قابل توجیه است.
یادداشت پورنقوی گرامی به گونه ای نگاشته شده که حق کشوری که مورد حمله نظامی قرار میگیرد را برای تلافی محفوظ نمیدارد.
اشاره یادداشت به ناکامیابی در تکیه بر دکترین «عمق استراتژیک» برای حفظ حریم هوایی کشور دقیق و قابل توجه است.
به نظرم مفیدتر بود هرگاه یادداشت از دیگر گرایشهای سیاسی ایرانی هم دعوت میکرد که این حمله را بسیار جدی بگیرند. شواهد متعدد نشان میدهد سیر رویدادها در جهت افزایش تنش بین جمهوری اسلامی و بلوک ناتو-اسراییل و همراستایان ایشان، در جهت افزایش شمار حملات مشابه است.
جمهوری اسلامی ابعاد و پیامدهای این تنشافزایی و رویارویی را بشدت کمتر از آن واقع معرفی میکند.
حزب چپ (فداییان خلق) نباید این طور تصور کند که سکوت در این عرصه میتواند یک سیاست دوامدار باشد. سیر رویدادها در سمت تنشافزایی بین ایران و قدرتهای منطقهای و بازگشت «راه حل نظامی» به گزینههای بلوک مقابل است.
در روندی که پیش روست حرف زدن در حد یک یادداشت به امضای فردی کمتر کفایت خواهد کرد.
فرخ نگهدار
افزودن دیدگاه جدید