دراین نوشته نگاهی به بخشی از مهمترین تغییر و تحولات کمی و کیفی جامعه در ۴۳ سال گذشته و سمت اصلی تحول خواهیم داشت:
- جایگزینی جمهوری اسلامی به جای نظام سیاسی شاهمحور در انقلاب بهمن. مختصات پایهای نگرش و عمدهترین جهتگیریهای برنامهای و سیاستهای راهبردی داخلی و خارجی جمهوری اسلامی،
- تغییرات کمی و کیفی جمعیت کشور در فاصله ۱۳۵۵ تا ۱۳۹۹در حوزههای مختلف تعداد، ترکیب سنی، شهرنشینی و روستانشینی، تعداد شهرها، میزان سواد و تحصیلات دانشگاهی،
- تبعض و نابرابری زنان با مردان در نهادهای دولتی و بازار کار،
- تعداد جمعیت: در سن کار و فعالیت اقتصادی، شاغل و بیکار،
- کاهش درآمد و افزایش فقر و گسترش و تشدید شکاف طبقاتی،
- ورود تغییر و تحول دیجیتالی ناظر بر فنآوریهای تحول آفرین و تاثیرات عمیق آن در جامعه ما،
- تغییر و تحولات فکری – فرهنگی، مدنی، سازمانیابی و سیاسی در بطن جامعه در ۴۳ سال گذشته در برابر حکومت.
۱– مختصات پایهای عقیدتی، نگرش برنامهای و تبعات آنها در سیاستهای راهبردی داخلی و خارجی جمهوری اسلامی
- نگرش دینی – شیعی ولایتمحور و نگاه ابزاری به انسان، جامعه و جهان در خدمت حکومت و حکمرانی با هدف، تثبیت جایگاه خود در ایران و منطه و جهان.
- حکومتی کردن دین و تلاش برای اسلامی کردن جامعه در تمامی عرصههای زندگی (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی) و تحمیل ایدئولوژیک سبک زندگی و برنامه برای حفظ و تثبیت قدرت و پیشبرد سیاست عمق استراتژیک و کسب قدرت برتر حکومت اسلامی شیعی در منطقه با ابزار ستیزهجوئی علیه آمریکا
- استفاده ابزاری از مردم و رای آنها برای پیشبرد اهداف و سیاستهای راهبردی داخلی و خارجی
- قرارگرفتن منابع و ثروتهای طبیعی و سرمایههای ملی کشور در انحصار ولی فقیه و نهادهای تحت سلطه آن تحت نام شیعهای انفال
- سرکوب خشن و همهجانبه مخالفین و منتقدین عقیدتی، فکری، هنری و سیاسی چپ، لیبرال دمکراسی، قومی – ملی و مذهبی دیگر اندیش
- توزیع منابع طبیعی و ثروت مردم میان وابستگان به حکومت، سازمانها و نهادهای نظامی، انتظامی، امنیتیها، بلوکهای ائمه جمعه، ستاد اجرای فرمان امام، بنیادهای مستضعفین… و خودیهای اصولگرا و اعتدالی و اصلاحطلب تحت امر ولایت فقیه،
- اتخاذ سیاست کلان خودکفایی، گسترش بخش کشاورزی با استفاده از شیوههای عمدتا منسوخ شده و آبیاری سنتی و در ادامه، سیاست موسوم به اقتصاد مقاومتی
- اقتصاد انگلی وسیستمی و نهادی شدن توسط سکانداران اصلی قدرت و خودیها و پیدایش شبکههای مافیائی در درون و پیرامون ساختار ولیمحور و زد و بندهای بانکی، مالی و تجارتهای انحصاری
- سیستمی و نهادی شدن فساد در نظامی
- شکل دادن به طبقه متول پولدار رانتخوار تازه به قدرت رسیده و استثمار و غارت بیحد و حصرمنابع طبیعی و ثروتهای ملی
- استفاده بیحد وحصراز منابع زیرزمینی آب و تخریب آن، تشدید بحران آب، تخریب جنگلها، فرسایش خاک و تخریب محیط زیست
- تشدید اختلاف میان مرکز و حاشیه و تبعیض قومی – ملی به سود قدرت مرکزی و افزودن ستم دینی ومذهبی برآن
- تبدیل شدن به کاخ نشینان در برابر اکثریت عظیم مردم جامعه و ارائه تعریف تازه از «مستضعف» در توجیه قدرت بالادستی خودی.
- صدور انقلاب از اوایل حکومت، ایجاد تنش و تشنج آفرینی و دخالت در منطقه و اتخاذ سیاست نابودی اسرائیل، ضدیت با آمریکا در راستای تثبیت قدرت و جهانی کردن حاکمیت اسلام و پیشبرد برنامه ی هستهای و خسارت بزرگ و جبرانناپذیر و ایجاد خطرات جدی ناشی از آن علیه کشور
- ایزوله کردن کشور درمنطقه و جهان و ایجاد خطرات خارجی
حکومت از بدو تاسیس تا کنون نه تنها برنامه، الگو و سیاستی مبتنی بر توسعه پایدار و ارتقا و بهبود کیفیت زندگی مردم نداشت بلکه در تقابل با آنها قرار داشت و دارد.
نتیجه عملی برنامه، سیاستها و رفتار جمهوری اسلامی،گرفتار کردن جامعه و کشور در ابربحران داخلی و گرفتار کردن خود در بحران ناپایداری و زوال است.
۲- نگاهی به تغییر و تحولات کمی و کیفی جمعیت درحوزههای مختلف: تعداد، ترکیب سنی، شهرنشینی و روستانشینی، تعداد شهرها، میزان سواد و تحصیلات دانشگاهی
- افزایش بیرویه و جهشی جمعیت بدون برنامه برای تامین حداقل زندگی مناسب برای این همه جمعیت
- ترکیب سنی جمعیت درسال ۱۳۹۹
- افزایش جهشی تعداد جمعیت شهرنشین و کاهش جمعیت روستانشین
- افزایش جهشی تعداد شهرها از سال ١٣۵۵ تا ١٣٩۵
- تغییرجهشی در میزان باسوادی
- تغییر جهشی تعداد دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاهی بدون ایجاد شرایط اشتغال
- تغییر جهشی کمی و کیفی در ترکیب تحصیلات دانشگاهی به سود زنان
افزایش بی رویه و جهشی جمعیت
جمعیت کشور درسال ۱۳۵۵ حدود ۳۵ میلیون بود که تا سال ۱۳۷۵ به ۶۰ میلیون نفر افزایش یافت و تا سال ۱۳۹۹ – ۱۴۰۰ به حدود ۸۴ میلیون نفر رسید. طبق آمارجدید اعلام شده، جممعیت در سال ۱۴۰۲ به ۸۶ میلیون نفر افزایش یافته است(۱).
ترکیب سنی جمعیت درسال ۱۳۹۹
- سن زیر ۱۵ ساله 24.6% 20.664 میلیون
- از ۱۵ تا ۲۹ ساله ۲۲% 18.2میلیون
- از ۲۹ تا ۴۳ ساله ۲۴% ۲۰.۲۲۲ میلیون
- از ۴۳ تا ۶۵ ساله ۲۲% ۱۸.۸۵۰ میلیون
- از ۶۵ به بالا 6% 7 میلیون
آمار نشان میدهد که:
- حدود ۶۰ میلیون نفر (۷۰%) از جمعیت کشور، بعد از انقلاب و تاسیس جمهوی اسلامی به دنیا آمدهاند.
- بیش از ۲۸ میلیون نفر از جمعیت ۱۵ تا ۳۵ ساله، نیروی جوان جامعه هستند؛
- گسترش کمی و کیفی زنان و مردان جوان باسواد و تحصیل کرده در سطوح دیپلم و دانشگاهی. حدود ۱۵ تا ۱۸ میلیون نفرتحصیلات آکادمیک را گذرانده و یا در حال آموزش آن هستند؛
- میل و تلاش برای تامین نیازها، خواستهها و سبک زنذگی معاصر مخصوص جوانان و احساس توانائی و کارایی برای اشتغال و زندگی مناسب و در نقطه مقابل اینها، فقدان فرصت و امکانات برای پیدا کردن شغل متناسب با تحصیل و ظرفیت و توانایی آنها؛
- نیاز به دیده شدن، ابراز هویت مستقل، مشارکت در امور اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه توسط زن ومرد جوان کشور؛
- این نیروی عظیم انسانی و اجتماعی جامعه، مهمترین وعمدهترین نیروی تغییر و تحول در سمت توسعه پایدار و آیندهساز جامعه بودند و هستن؛
- نسل جوان کشورما، درجامعهی مدام دگرگون شونده و درجهان در حال گذر از تک قطبی به شرایط و مناسبات جهانی جدید، از رشد یابندهترین و تعاملپذیرترین نیروهای کشور به شمار میآیند.
جمهوری اسلامی طی ۴ دهه، نه تنها برنامه و الگوی عقلانی و علمی شایسته، معاصر و متناسب با نیازها وخواستهای بخش برزگ مردم، بویژه زنان ومردان جوان جامعه نداشته بلکه نگاه آن به این نیروی پویا و ثروت اجتماعی، نگاه ابزاری بوده و وسیلهای برای حفظ قدرت است.
اما بخش عمدهی جوانان، برخلاف اراده، خواست وسیاستهای جمهوری اسلامی، نه تنها تن به ابزار شدن در دست جمهوری اسلامی و طرفداران آن ندادهاند بلکه به مبارزه برای رهایی ازحکومت و دستیابی به حق شهروندی و آزادی و زندگی بهتر برخاستهاند.
بیشترین و موثرترین نیروی جنبش سبز و رای من کو در سال ۸۸، خیزش سالهای ۹۶ و ۹۸، بویژه جنبش زن، زندگی، آزادی درسال ۱۴۰۱ زنان و مردان جوان جامعه بودند.
جنبش زن، زندگی، آزادی، عالیترین، نیرومندترین و گستردهترین حضور و تجلی اگاهانه و مستقل زنان ومردان جوان جامعه و بخشی از مردم در برابر حکومت بود.
افزایش جهشی تعداد جمعیت شهرنشین و کاهش جمعیت روستانشین
- درسال ۱۳۵۵ حدود ۱۶ میلیون نفر در شهر زندگی میکردند، این رقم تا سال ۱۳۷۵ در کل کشور به حدود ۳۷ میلیون نفر افزایش یافت.
- جمعیت شهر در فاصله زمانی ۱۳۵۵ تا ۱۳۹۹ به سرعت از حدود ۱۶ میلیون نفر (١۵.٨۵۴.۶٨٠) به بیش از ۶۰ میلیون نفر رسیده است. یعنی جمعیت شهر بیش از سه و نیم برابر بیشتر شده است.
- جمعیت روستا از حدود ۱۸ میلیون نفر در سال ۱۳۵۵ (حدود ۵۱ درصد) به ۲۷،۰۳۰،۶۲۵ نفر در سال ۱۳۹۸ (حدود ۳۲ درصد) رسیده است. درواقع تعداد جمعیت روستا از ۵۱ % به ۳۲ % کاهش یافته است.
یکی از عوامل افزایش شهرنشینی، مهاجرت وسیع روستانشینان به شهرها بود. مهاجرت از روستا به شهر علیرغم افت و خیزها، همچنان ادامه دارد.
افزایش جهشی تعداد شهرها از سال ١٣۵۵ تا ١٣٩۵
تعداد کل شهرها از ۴٩۶ به ١٢۴۵ افزایش یافته است.
تغییرجهشی در میزان باسوادی
میزان باسوادی جمعیت کشور در سال ۱۳۵۵ چهل درصد بود، در سال ۱۳۹۵ به ۸۷،۶ درصد افزایش یافته است.
تغییر جهشی تعداد دانشجویان
تعداد دانشجویان در سال ۱۳۵۶ حدود ۱۷۰۰۰۰ نفر و درسال تحصیلی ۱۳۹۹- ۱۴۰۰ دو میلیون و ۱۰۴ هزار نفر بود(۲).
تغییر و تحول کمی و کیفی در تعداد و ترکیب تحصیلات دانشگاهی زنان و مردان
- درسال ۱۳۵۵، از ۱۷۰،۰۰۰ دانشجو، ۵۰،۶۶۰ نفر(۲۹،۸ %) دانشجوی دختر بود.
- درسال ۱۴۰۰، از ۲ میلیون و ۱۰۴ هزار نفر دانشجو، ۱ میلیون و ۶۳ هزار نفرشان زن بودند. یعنی ۲۰ هزار بیشتر از مردان(۳).
زنان آگاه و آزدیخواه کشورما، بعد ازتشکیل جمهوری اسلامی، در همان اسفند ماه ۱۳۵۷، مخالفت با حکومت تبعض و نابرابری را نشان دادند و خواهان حقوق برابر با مردان بودند. تغییر و تحول در جامعه زنان در ۴ دهه گذشته، نشان دهنده آگاهی و توانمندی زنان برای مشارکت در امور اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جامعه و تلاش و مبارزه برای تحقق حقوق برابر با مردان در همه امور زندگی، به مراتب بیشتر و غیرقابل مقایسه نسبت به دورهی حکومت شاه است.
زنان، بویژه نسلهای جوان زنان، نقش برجسته و تحولآفرینی در جنبش زن، زندگی، آزادی ایفا کردند.
۳- تبعض و نابرابری زنان با مردان در بازار کار
- رشد کمی و کیفی زنان در عرصه تحصیلات دانشگاهی، آگاهی و توانمندی، هیچ تناسبی با سهم اشتغال آنان ندارد.
- بیشتر فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی در کشور که اشتغال به کار ندارند را زنان تشکیل میدهند (۴)؛
- [نرخ بیکاری زنان ۱۳ درصد و نرخ بیکاری مردان ۷.۲ درصد است. در جوانان ۱۸ تا ۳۵ سال، نرخ بیکاری مردان ۱۳.۸ و نرخ بیکاری زنان ۲۸.۳ درصد… نرخ مشارکت اقتصادی آنها هم یک پنجم است (۵)؛
- سهم اشتغال زنان ۱۸ درصد و مردان ۸۲ درصد است یعنی حدود ۵ برابر کمتر از مردان (۶).
جان و جامعه شکفته زنان در چارچوب فکر و فرهنگ سنتی مردسالار جامعه و نظام حقوقی و حقیقی جمهوری اسلامی نمیگنجد و هیچ واپسگرایی نمیتواند زنان را در حاشیه ی مناسبات حقوقی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی وفرهنگی نگه دارد.
زنان در برخورداری از استقلال نظر و رای و مبارزه برای تحقق خواستههای فردی، اجتماعی، سبک زندگی و معیشتی در جنبش زن، زندگی، آزادی، با قدرت به میدان آمدند، قدرت جمهوری اسلامی را در خیابان و دانشگاه و سپهر عمومی به چالش کشیده، بحران ناپایداری آن را تشدید کرده و مردم جهان را نیز شگفتزده کردند.
جنبش زن، زندگی، آزادی، ادامه مبارزات و جنبشهای مترقی، آزادیخواهانه و عدالتجویانهی صد و بیست سالهی مردم کشورما در شرایط جدید جامعه و جهانِ جهانی شده، و نتیجهی تغییر و تحولات گسترده و عمیق فکری، فرهنگی، اجتماعی است در راستای سکولار – دمکراتیزه شدن جامعه، برابرحقوقی زن با مرد و استقلال زن، عدالت اجتماعی و زندگی بهتر برای مردم کشور که در بطن جامعه شکل گرفته است. تغییر و تحولاتی که مدام عمیق تر و شکفتهتر میشوند.
این تغییر و تحولات نشان میدهند که زنان، نیروی تحولآفرین بسیار مهمی در مسیر سکولار – دمکراتیزه شدن جامعه و قرار گرفتن در مسیر توسعه پایدار هستند.
۴- تعداد جمعیت: در سن کار و فعالیت اقتصادی، شاغل و بیکار
- در پاییز سال ۱۴۰۰، ۶۳ میلیون و ۱۵۵ هزار نفر از کل جمعیت کشور در سن کار و فعالیت اقتصادی قرار داشتهاند.
- از این تعداد جمعیت در سن کار، ۲۳ میلیون و ۵۳۵ هزار نفر شاغل بوده و ۲ میلیون و ۳۰۳ هزار نفر نیز در جستجوی کار اند… اما ۳۷ میلیون و ۳۱۷ هزار نفر از جمعیت یاد شده فاقد هرگونه فعالیت اقتصادی و اثرگذاری در جریان اقتصادی کشور اند] (آخرین آمارهای ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران، سایت کارآفرین نیوز ۲۱ بهمن ۱۴۰۰].
۵- کاهش در آمد و افزایش فقر و گسترش و تشدید شکاف طبقاتی
- در سال ۹۹، خط فقر سرانه هر فرد معادل ۱ میلیون و ۲۵۴ هزار تومان بود (۷)؛
- قیمتها پی در پی جهش پیدا کرده و قدرت خرید خانوارها به شدت کاهش یافته است. «درآمد سرانه در طول ۱۱ سال (تا سال ۱۴۰۰)، ۳۴ درصد کاهش پیداکرده است» و به طور متوسط، نرخ تورم ساختاری…. به ۴۰ درصد رسیده است. ۶۰ درصد شاغلا پوشش بیمه ندارند. در۱۰ سال گذشته، میزان درآمد ثروتمندترین دهک به فقیرترین دهک جامعه، از ۱۱ برابر به ۱۴ برابرافزایش یافته است! (۸).
دی ۱۴۰۱
- «بر اساس گزارش رسمی پایش فقر در سال ۱۴۰۰، حدود ۳۰ درصد از مردم ایران (۲۵.۶ میلیون نفر) دچار فقر مطلق هستند. البته نرخ فقر در مناطق روستایی از ۳۵ درصد هم عبور میکند. نرخ فقر متوسط کشور که در چهار سال گذشته دچار افزایش از حول ۲۰ درصد به ۳۰ شده است، روشن میکند که افت وضعیت اقتصادی متوسط ایران، با افتادن جمعیت بیشتری از ایران در دام فقر، همزمان شدهاند» (۹)؛
- در آستانه شروع ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی، بر مبنای اطلاعات مرکز آمار ایران و براساس آمارها، «۴۰,۳ درصد از کل بیکاران کشور را فارغالتحصیلان دانشگاهی تشکیل میدهند و ۹,۸ درصد از شاغلان با وجود آمادگی برای کار بیشتر، دچار اشتغال ناقص بودهاند (۱۰)؛
- اغلب صاحبنظران کشور بر این ارزیابی اند که موقعیت و وضعیت طبقه متوسط از اواخر دهه ۸۰ به اینسو در زمینه اقتصادی و سیاسی به شدت تضعیف شده و بخش بزرگی از آن فقیر و فقیرتر شدهاند.
مجموعه این فاکتها نشان می دهد که استثمار، غارت، فقر و نابرابری و شکاف طبقاتی در ۴ دهه حکومت جمهوری اسلامی گسترش یافته است. این نابرابری و شکاف، توجه به نیروهای کار و زحمت و اهمیت و نقش عدالت اجتماعی در فرایند تغییر و تحولات جامعه را دو چندان کرده است.
برای تقویت و گسترش پایگاه و تکیه گاه اجتماعی و ارتقای کمیت و کیفیت جنبش زن، زندگی، آزادی، ضروریست که ما نیروهای فکری، فرهنگی و سیاسی آزادیخواه، دمکرات و عدالتخواه جامعه، بیش از پیش تلاش و مبارزه برای دفاع از عدالت اجتماعی و مطالبات کارگران، معلمان و دیگر نیروهای کار و زحمت را در دستور فعالیت خود قرار دهیم. این نیروی عظیم، مهمترین نیروی تغییر و تحول جامعه در گذر از جمهوری اسلامی به دمکراسی و قرار گرفتن جامعه در مسیر توسعهی پایدار است.
۶- ورود تحولات دیجیتال ناظر بر فنآوریهای دگرگونساز و تحول آفرین و تاثیرات آن در جامعه (۱۱)
سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶، سالهای اتصال ایران به اینترنت و گسترش نسبی آن بود. از اواسط دهه ۸۰ به این سو دسترسی مردم ایران به اینترنت رشد چشمگیری داشت. تعداد کاربران اینترنت در ایران از ۲۵۰،۰۰۰ نفر در دسامبر ۲۰۰۰ میلادی (۱۳۷۹) به ۵۶ میلیون و ۷۰۰۰۰۰ نفر در ۳۰ ژوئن سال ۲۰۱۷ (۱۳۹۶) و به ۶۵ میلیون و ۵۰۰۰۰ نفر در آغاز ۲۰۱۸ رسیده است. یعنی ۲۲۶،۸ برابر افزایش یافته است (۱۲).
ورود اینترنت و در ادامه، ورود فنآفرینیهای تحولآفرین معروف به شبکههای اجتماعی به کشورو نصب آنها در تلفنهای دستی (فیس بوک، توییتر، واتس آپ، تلگرام، اینستاگرام، وایبر، یوتوب…) و گسترش آن در جامعه، نه تنها یک تحول کیفی در اطلاعات و ارتباطات قبل از انقلاب، بلکه از مهمترین عوامل شتاب و گسترش تغییر و تحولات امور زندگی در جامعه و کشورما بوده است. اگرچه این تحول در جامعه ما هنوز در آغاز راه است و تا رسیدن به نقطه مطلوب، فاصله بسیار دارد، ولی تاثیرات جدی در بسیاری از عرصههای مختلف زندگی گذاشته و دینامیزم تغییر و تحول جامعه ما را تغییر داده و سرعت و شتاب بخشیده است.
از جمله مواردی را که میتوان در این زمینه برشمرد عبارتند از:
- استفادهی وسیع از شبکههای اجتماعی با مضامین مختلف توسط شهروندان و رشد و گسترش کمی و کیفی اطلاعات و ارتباطات در زمینههای مختلف زندگی (فکری، علایق، مطالبات، سبک زندگی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی) متفاوت با گذشته و متنافر با بنمایهها و موارد مدنظرو علاقه جمهوری اسلامی است،
- به وجود آمدن شهروند – خبرنگار مستقل از حکومت،
- شفافیت،
- کسب اطلاعلات و شناخت ازنیروهای سیاسی، فرهنگها و سبکهای زندگی درون کشوری و دیگر جوامع،
- دسترسی به اطلاعات مربوط به شناخت وسعی تر و همه جانبهی شهروندان و مردم از جمهوری اسلامی،
- تغییر روابطِ درونِ نهادهای جامعه (خانه، آموزشی، رسانهای، اداری، تجاری، خدماتی، تولیدی، علمی، فنی، فکری، فرهنگی، سیاسی، روابط میان شهروندان شهر و روستا) و روابط میان شهروندان و جامعه ما با جامعه جهانی،
- انتقال و تبادل تجربه و اطلاعات،
- حضور وسیعتر نظرات، نوشتهها و آثار هنری، فرهنگی، جامعهشناخی، فلسفی، سیاسی و… در سپهر عمومی، علیرغم فشارهای سخت و سرکوبگرانه حکومت،
- گسترش گفت وشنود میان شهروندان درون کشوری و برون کشوری،
- گسترش تکثرگرائی و جهاننگری و تعامل،
- مشارکت شهروندان و اقشار مختلف مردم در مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مستقل از حکومت و در برابر آن،
- گسترش وسیع واژهها و مفاهیمی نظیر کرامت انسان، حق حیات وحق زندگی مناسب شأن انسان، حقوق بشر، حقوق شهروندی، سکولار و جدایی دین از دولت، برابرحقوقی زن و مرد، آزادیهای فردی و اجتماعی، دمکراسی، عدالت اجتماعی و حفظ محیط زیست در سپهر عمومی و میان شهروندان و اقشار و طبقات مردم،
- تاثیرگذاری بر تغییر عادات، امیال، خواستهها، افکار و فرهنگ دینی – سنتی در سمت مدرنیه و معاصر شدن،
- رشد حساسیت شهروندان نسبت به نظارت وکنترلهای حکومت دینی و درنتیجه، مخالفت و مبارزه با حکومت در این زمینه و گریز ازنظارتهای اجتماعی نوع سنتی،
- کمک به برقراری ارتباطات میان نیروهای خیزشها و جنبشهای صنفی، مدنی، فرهنگی و سیاسی،
- تسریع فرایند جهانی – بومی شدن انسان و جامعه ایران.
۷- تغییر و تحولات فکری – فرهنگی، مدنی، سازمانیابی و سیاسی در جامعه در ۴۳ سال گذشته
- انباشت تجربه و شناخت شهروندان و اقشار و طبقات مختلف مردم در جریان زندگی نسبت به خود، جامعه و جمهوری اسلامی و جهان ، کسب آگاهی بیشتر نسبت به حقوق شهروندی و اجتماعی خود؛
- تلاش و فعالیت بیوقفه روشنفکران و نیروهای آزادیخواه، سکولار دمکرات، برابری وعدالتخواه در جهت سکولار – دمکراتیزه شدن فکر و فرهنگ و نهادهای جامعه،
- گسترش و ژرفش پرسشگری از خود و جامعه و حکومت، بویژه در پروسه شکست دولت خاتمی و جنبش سبز و رای من کو
- گسترش و تعمیق ارزشها و افکار آزادیخواهانه، دمکراتیک، عدالت خواهانه، حفاظت از محیط زیست و صلح دوست در جامعه
- دخالت آگاهانه و هدفمند و هوشیارانه نسلهای بعد از انقلاب و بخشی از مردم درامور اجتماعی و فرهنگی و سیاسی.
- گسترش وتعمیق دافاع از حقوق وآزادیهای فردی و اجتماعی و مطالبات زنان، کودکان، معلمان، دانشجویان، کارگران، بازنشستگان و حفظ محیط زیست در داخل و خارج کشور
- تبدیل شدن تدریجی این ارزشها و افکار و خواستها به پراتیک اجتماعی مدنی – سیاسی بخش بزرگی از شهروندان و اقشار و طبقات مختلف جامعه بویژه نسلهای جوان
- گسترش کمی و کیفی نیروهای مدافع جامعه مدنی، سکولاردمکراسی، آزادی، عدالت اجتماعی ومحیط زیست و مخالف تبعیض و نابرابری در جامعه، نسبت به دهه اول انقلاب
- شکسته شدن تقدسگرایی و تقدس روحانیت حاکم، فقدان مشروعیت جمهوری اسلامی، اعتبار و مقبولیت رهبران و مسولین اصولگرا و اصلاحطلب آن
- رشد و گسترش فرایند سکولار و دمکراتیزه شدن فرهنگ جامعه از درون در مقابل حکومت و مخالفت با استبداد و دیکتاتوری و حکومتهای فردمحور
- تشکیل نهادهای مدنی مستقل از حکومت در عرصههای مختلف زندگی نظیر حمایت از کودکان کار و خیابانی، حقوق بشر، کارگری، معلمان، زنان، جوانان، بازنشستگان، محیط زیست، حیوانات و…
- برقراری ارتباطات واقعی و مجازی میان نیروهای خیزشها و جنبشهای اعتراضی صنفی، مدنی، فرهنگی و سیاسی و ایجاد تعامل میان این نیروها و جنبشها
- گسترش سفر و مهاجرت به دیگرکشورها و آشنائی با فرهنگ و سبک زندگی آنها
- رشد و گسترش افکار و روابط و تعامل با کشورهای منطقه و جهان با تاکید بر دفاع از منافع ملی
- گسترش فکر و فرهنگ تکثرگرایی و گفت و شنود میان نیروهای سیاسی چپ، دمکرات، سوسیال دمکرات، لیبرال دمکرات و ملی مذهبی سکولار دمکرات، تمایل به همکاری حول اشتراکات و شکلگیری اولیه بلوکها و کانونهای دمکراتیک مشترک حول اشتراکات و دفاع از خواستها ومبارزات صنفی – مدنی شهروندان و اقشار مختلف مردم.
- تشدید و گسترش نارضایتیهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در جامعه و مخالفت اکثریت عظیم مردم با حکومت و کاهش وسیع پایگاه اجتماعی آن
- تشدید شکاف پرنشدنی میان مردم و حکومت، مخالفت اکثریت عظیم مردم با جمهوری اسلامی و تشدید بحران ناپایداری و موقعیت رو به زوال آن
- تشدید اختلافات درون حکومتی و تجزیه و ریزش نیروهای اصلاحطلبان درون حکومت
- تقویت و گسترش گفتمان و استراتژی گذار مسالمتآمیز و دمکراتیک از نظام حقیقی و حقوقی جمهوری اسلامی به نظام سکولار دمکراسی در شکل جمهوری
اگر بخواهیم تاثیر و نتیجهی مجموعه تغییر و تحولات و رشد و بلوغ انسان و جامعه ایرانی در چند دهه گذشته را به طور مختصر بیان کنیم، میتوان گفت انسان ایرانی و جامعه شکفته ایران در چهارچوب فکر و فرهنگ مرد سالار، جمهوری اسلامی حقیقی و حقوقی و فکر و فرهنگ شاه سالارو شاهمحور نمیگنجد و مسیر جهانی بومی شدن را طی میکند (۱۳).
مردم و جامعه ما برای گذر از موقعیت واقعاً موجود به موقعیت مطلوب و مناسبِ شأن و کرامت انسانی، نیازمند تحقق آزادی، دمکراسی، عدالت اجتماعی، حفظ محیط زیست، صلح، توسعۀ پایدار، دفاع از منافع ملی و تعامل و ارتباط با جهانِ جهانی شده و دگرگون شونده است.
کلید این تحول بنیادی در جامعه ما، گذار مسالمتآمیز و دمکراتیک مردم کشور، از جمهوری اسلامی حقیقی و حقوقی به دمکراسی، توسط مردم کشور و تشکیل جمهوری سکولار دمکراتیک با رای و اراده آزاد و برابرحقوق شهروندان ایران، به عنوان مناسبترین راه و نظام سیاسی برای قرار گرفتن جامعه و کشور در مسیر توسعهی پایدار و تحقق آزادی، عدالت اجتماعی، حفظ محیط زیست و رفاه اجتماعی و دفاع از منافع ملی است.
—————————————-
- روزنامه ایران – یکشنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۱ (مدیر کل دفتر جمعیت، نیروی کار و اقتصاد- علی اکبر محزون - اقتصاد نیوز – جدیدترین آمار جمعیت ایران. ۲۷-۰۲- ۱۴۰۲)
- بیانیه پنج اقتصاددان درباره ریشههای اقتصادی اعتراضها
- محمد فاضلی
- وزیرعلوم، تحقیقات و فناوری. دکتر غلامی
- پایگاه خبری انصاف – دکتر محمد فاضلی در تلویزیون ۶ مهر ۱۴۰۱
- خبر آنلاین ۱۳۹۸(چه تعداد از شاغلان ایرانی زن هستند)
- گروه اقتصادی خبرگزاری ایسکانیوز – ازگزارش وزارت تعاون، کار و رفاه که برای اولین بار گزارش رسمی از خط فقر در ایران منتشر کرده است
- دنیای اقتصاد و دکتر محمد فاضلی
- فردای اقتصاد
- روزنامه همشهری ۱۲ مرداد ۱۴۰۰
- «نقطه آغازین شکلگیری بحث تحول دیجیتال، به انتشار مقاله نظریه ریاضی ارتباطات از دکتر کلود شانون در تاریخ ۱۹۴۸ برمیگردد. شانون با این مقاله به نوعی پایهگذار تغییر و تحولات در نوع ارتباطات و پیدایش سیستم ارتباطی مبتنی بر اینترنت بود. در ادامه نیز با بهرهگیری از این نظریه ارزشمند، اختراع ریزتراشه و ترانزیستور نیمه هادی در سال ۱۹۵۰ که باعث تبدیل محاسبات آنالوگ به دیجیتال شد، تغییر و تحولات مورد نیاز برای دیجیتالی شدن را رقم زدند» (تاریخچه استفاده از تحول دیجیتالی – ایریسا IRISA)
«فن آفرینیهای تحولآفرین: اینترنت اشیا، رایانش ابری، اپلیکیشنهای موبایل، رسانههای اجتماعی، واقعیت مجازی و افزوده، تحلیلگری داده، هوش مصنوعی و بلاکچین از مهمترین انواعِ فناوریهای تحولآفرین هستند»، دکتر شامی زنجانی - کتاب «فنآوریهای نوین و دوران دیجیتال» میم. الف. کاوه مهر، ص ۵۰
- «جنبش زن، زندگی، آزادی ریشه در مبارزه و مقاومت چند دهه جنبش زنان و افزایش سطح تحصیلات و آگاهی جنسیتی آنان و فرایند جهانیشدن و انقلاب دیجیتالی و شکلگیری فرهنگی بومی/جهانی و ارزشهای نوین همچون دمکراسی، سکولاریسم، برابری جنسیتی، رفع تبعیض و… به ویژه در میان نسل جوان دارد» (جنسیت و قدرت در “ابرجنبش” زن، زندگی، آزادی، مهرداد درویش پور).
«جهانیشدن اکنون در مرحلهای است و تأثیراتی دارد که ایجاب میکند بُعد جهانوندی وجود اجتماعی جدیتر گرفته شود. جهان، تنها یک بیرون و محیط برای سیستم نیست؛ در درون سیستم هم هست، آن هم نه به صورت انعکاس بیرون در درون» (طبقه متوسط ۱۴۰۰) ایران و لایههای فقیر، محمد رضا نیکفر).
«این جامعه جهانی شده است»، محمد فاضلی
دیدگاهها
باسلام خدمت رفیق مجید.نشانه…
باسلام خدمت رفیق مجید.نشانه های کمرنگی ازرسیدن مردم ایران به تئوری های زندگی طبیعی دیده میشوداما این نشانه ها برای جریانات چپ ومخصوصا حزب چپ بایدبسیارپررنگ باشد.حق حق داشتن شعارزیبایی بودکه توسط حزب چپ عنوان شدولی به نظرمن سراسرنوشته های حزب بایدبه وفوربراین نوع نگاه پرشده باشد.کمبودجامعه ما همین نداشتن نگاه طبیعی وزمینی به انسان است.ازروشنگری کانت تا انسان محورقراردادن مارکس همه وهمه بایددرادبیات حزب چپ به وفوربایدپیداشود.درست است که درخودکشورهای غربی روی این نگاه اینقدرتوضیح داده نمیشودچون آنها پایه زندگیشان براین نگاه است فقط گهگاه برای جوانان یادآوری میشودولی این آسیا است که ازاین نگاه دوراست همان معضلی که مارکس وانگلس هم نتوانستنددرک کنند.کلی گفتندجامعه آسیایی.این برای مردم ایران ازنان شب هم واجب تراست.به نظرمن مردم آلمان به واسطه همین برداشت طبیعی ازانسان هیتلررا راحت ترازما تحمل کردند.برای آنها چهارسال بودبرای ما چهل سال .قدرلحظه ها رابایدبدانیم .این روزهایی است که مردم اندیشه های نوین رابرای برانداختن این رژیم وسیستمش پدیرامیشوند.
افزودن دیدگاه جدید