

تابماند در حافظه شهر'
پرواز خیابان.
تاخانه کنند آرزو های رنگین'
بر برگ شمشاد ها.
روان شوند عشق های معصوم'



مردم دلواپس-
زخمها سرباز زدند
گوشهایتان را مهر و موم کردید!؟
صدای مردم را نشنیدید!
از شما کاری ساخته نیست!
خیلی کارها کردید!
اما از بهار بویی نبردید
از شکفتن گلها در دامنه هایِ فلات
و نسلی در عبور از تاریکی
در آرزویِ آزادی




