رفتن به محتوای اصلی

سیاست ما برای اتحاد چپ، همکاری و ائتلاف ها

سیاست ما برای اتحاد چپ، همکاری و ائتلاف ها

موضع تا کنونی: پیرامون گفتگو و همکاری و اتحاد و وحدت حزبی چارچوب عمومی سیاست های حرب روشن و قابل دفاع است. این مواضع در کنگره اول و در نشست شورای مرکزی به تاریخ 31 دسامبر 2018 منعکس شده است که جهت یادآوری آنرا در زیرنویس عینا منعکس می کنم.

اما در ارتباط با موضع حزب حلقه گمشده ای وجود دارد که من ابتدا تحت عنوان سیاست در قبال جنبش ها بدان می پردازم و سپس در چارچوب مواضع اتخاذ شده تاکنونی، پیشنهادات تکمیلی خودم را وارد کرده و به صورت یک مجموعه با عنوان اتحاد نیروهای چپ و همکاری و ائتلاف ها ارائه می کنم.

سیاست در قبال جنبش ها:

چارچوب مواضع حزب پیرامون همکاری ها و اتحادها مثبت و قابل دفاع است. اما در کنار سیاست اتحادها و سیاست گذار به دموکراسی، حلقه گمشده ای وجود دارد که در ارتباط با آن اتخاذ موضع نشده است. این حلقه همان سیاست ما در قبال جنبش ها و جنبش در ابعاد ملی است. اتحادی از نیروهای جمهوریخواه و یا دیگر بلوک های اپوزیسیون به تنهائی و حتی با همدیگر دشوار است بتوانند رژیم را زمین گیر کنند. اگر هم بتوانند انرا کنار یزنند، اما هم زمان آن طولانی تر می شود و هم تلفات در جبهه مردم بیشتر خواهد شد. راه کوناه تر کردن زمان و کاستن از دامنه تلفات، افزایش نیرو و مشارکت بیشتر در جبهه مبارزه با قدرت حاکم است. این حکومت را با وسیع ترین بسیج مردمی و بیشترین نیرو می بایست برانداخت. یعنی لازم است جنبشی در ابعاد ملی شکل گیرد تا حکومت را زمین گیر کند. اما روشن است که شکل گیری یک جنبش وسیع حول خواسته های متعدد، ممکن نیست. هر چه خواسته ها بیشتر شود خدودا به همان نسبت از دامنه و گستره نیروی جنبش کاسته می شود. هر چه شعار تک محوری تر، عام تر و ملموس تر باشد مردم بیشتری را جلب خواهد نمود. مثلا کنار زدن ولی فقیه و یا آزادی زندانیان سیاسی و یا انتخابات آزاد و رفراندم و یا نه به جمهوری اسلامی و .... زمینه و امکان بسج نیروهای گسترده ای را دارند.

در جریان پدیداری یک جنبش وسیع، نیروها هر کدام با درک و دریافت شان در آن شرکت می کنند و در آنجا پرچم و شعارهای خود را بالا می برند. تشکل های سیاسی مختلف و فعالان غیر سازمان یافته که در این جنبش مشارکت می کنند، خارج از اراده آنها در یک مسیر حرکت می کنند و فعالیت آنها چه بخواهند و چه نخواهند، همسوست. منطق حکم می کند نیروهائی که اشتراکات معینی در جهت پایبندی به دموکراسی دارند برای دستیابی به اهداف خود فعالیتشان را آگاهانه هماهنگ نمایند.

از سوی دیگر شعارهای نفی کننده مثل شعار "نه به جمهوری اسلامی" خصلت عمومی تری دارند اما اگر همین شعارها با پیشروی جنبش با جنبه اثباتی همراه نشود و در همان شعار نفی متوقف شود، بی چشم انداز گشته، ممکن است با توجه به تجربه های گذشته نتواند اعتماد بخش گسترده ای از مردم را جلب نماید.

این تناقض را چگونه باید حل کرد که جنبش بدون اینکه در سطح شعار نفی متوقف بماند، لاغر و ضعیف نشود. به نظر من راه حل نباید در گام نخست روی تغییر شعارهای برانگیزاننده و بسیج گر که بیشتر خصوصیت نفی دارند، متمرکز شود. راه این است که حول همان شعارهای عام و ملموس نیرو بسیج کرد. نیروهای سیاسی با حضور و مشارکتشان است که می توانند نقش آفرین شوند و در جریان حضورشان لازم است که با همدیگر هماهنگی ایجاد کنند. یعنی ضروری است جریانات سیاسی که اولا وزنی در این جنبش دارند و ثانیا خود را طرفدار دموکراسی اعلام می کنند و حق مردم برای انتخاب آزاد-با همان معیارهای شناخته شده جهانی- را می پذیرند و به نتیجه انتخابات تن می دهند با همدیگر به درجات مختلف توافق کنند و هماهنگ در جنبش شرکت کنند. اگر این نیروها هماهنگ باشند اعتماد وسیعتری از مردم را جلب می کنند. مشارکت هر نیرو طبعا با طرح شعارهای اثباتی شان همراه است اما شعارهای اثباتی معیار هماهنگی قرار نمی گیرد. با برآمد جنبش به تدریج جنبه اثباتی اما عام به شعار نفی افزوده می شود. در انقلاب بهمن شعار محوری جنبش مردمی، ابتدا مرگ بر شاه و نفی حکومت شاه بود. اما جریان خمینی که قوی تر و سازمانیافته تر و قدرتمندتر شد، با نیرو گرفتن جنبش و تثبیت موقعیت خمینی به عنوان رهبر آن، در حد شعار مرگ بر شاه متوقف نماند و شعارهای اثباتی در تائید جمهوری اسلامی و نفی شرق و غرب هم بدان افزوده شد. و عملا مورد پذیرش بخش بسیار قدرتمندی از مردم قرار گرفت. اشکال جریانات چپ و دموکراتیک در مشارکتشان در "جنبش مرگ بر شاه" نبود. ایراد محوری آنها این بود که شعارهای اثباتی یا نداشتند و اگر هم داشتند آن را فعالانه طرح نکردند. در نبود صدا ها و شعارهای اثباتی خمینی با شعارهای مبهمی که داشت یکه تاز میدان و بی رقیب جنبش را هدایت کرد.

به رغم اینکه پیش بینی قطعی شعار یک جنبش از پیش دشوار است اما در حکومت های استبدادی که حکومت یا نماد حکومت مردم را به ستوه می آورد به احتمال زیاد برآمد جنبش مردم علیه آن حکومت و یا نمادش خواهد بود. در کشور ما هم برآمد یک جنبش ملی منطقا حول نفی جمهوری اسلامی و یا نفی ولی فقیه به عنوان نماد آن شکل خواهد گرفت. ما نباید فکر کنیم که شعار نه به جمهوری اسلامی به دلیل شیوه برخورد با آن ظرفیت بسیجگری ملیونی خود را از دست داده است.

آنچه که نباید برای هیچ لحظه ای فراموش شود تبلیغ محورهای اثباتی و برنامه ای حزب ما در ارتباط با حکومت پس از جمهوری اسلامی اسلامی است. اگر بخواهیم فردا در جامعه به یک نیروی موثر بدل شویم حتما باید از امروز خواسته ها و برنامه های خود را تبلیغ کنیم. سیاست ما در ارتباط با شکل گیری و تقویت اتحاد نیروها و جریانات جمهوری خواه، در کنار شعار و بسیج برای شرکت وسیع تر مردم در جنبش، می بایست طرح و تبلیغ شود. فردای پس از جمهوری اسلامی یکشبه مردم خواب‌نما نخواهند شد و به برنامه ما اگر با ان آشنا نشده باشند رأی دهند.

هر چند سیر حرکت جنبش ها را نمی توان ترسیم کرد و ممکن است وضعیت های کاملا جدیدی پدید آیند، اما نیروهای سازمانیافته هر چه بیشتر در آن مشارکت کنند و با حضورشان در آن نقش آفرین شوند، در حالت های غیرقابل پیش بینی هم به دلیل قدرت سازماندهی که دارند سریع تر می توانند از شرایط جدید به سود گسترش مبارزه استفاده نمایند. اگر جریانات سیاسی بتوانند مثلا به جنبش نه به جمهوری اسلامی دامن بزنند و انرا نیرومند کنند در جریان مشارکت در این جنبش است که زمینه برای توافق بلوک های مختلف شکل می گیرد. یعنی بستر و زمینه ای ساخته می شود تا در دوره گذار بلوکی از نیروهای جمهوریخواه با سایر ثقل های شکل گرفته در صفوف اپوزیسیون، روی پرنسیپ های دموکراتیک، برگزاری مجلس موسسان برای تدوین قانون اساسی، استقرار دموکراسی و قضاوت صندوق رای بتوانند توافق کنند.

اگر بتوانیم اینگونه حرکت کنیم عامل بازدارنده ناامنی پس از سقوط جمهوری اسلامی، که ذهن بخشی از مردم را بخود مشغول کرده و حکومت آنرا به عنوان برگ برنده تبلیغ می کند، تضعیف شده و به جای آن ایجاد اعتماد برای تامین امنیت، بالا می رود. این داستان های "سوریه ای شدن" که امروز توسط حکومتیان از هر دو جناح تبلیغ می شود، و یا "لبنانی شدن" ایران که دیروز توسط رژیم شاه در دوره برآمد جنبش طرح می شد، ضعیف گشته و اثرات سوء و احساس ناامنی پس از برافتادن رژیم کم شده، انگیزه تقویت جنبش برای برانداختن حکومت می شود. من با توجه به این توضیحات می کوشم سیاست حزب را به شکل احکام روشن زیر تکمیل کنم.

اما پیش از ارائه تزها به شکل قطعنامه، لازم است بگویم که برای اینکه سیاستی بتواند اثر گذار باشد باید روشن و بدون ابهام طرح گردد و نیروی ارائه دهنده آن می بایست با جسارت سیاسی انرا پی بگیرد. هر سیاستی که در آن اما اگر ایجاد شود و مجریانش مردد و شرمگین باشند اگر هم سیاست بدون مشکل باشد اما بدون تردید شکست آن پیشاپیش قطعی است.

 

تزهائی پیرامون:

اتحاد نیروهای چپ و همکاری و ائتلاف ها

مناسبات حزب چپ ایران(فدائیان خلق) با دیگر جریانات سیاسی بر اساس سیاست های زیر تنظیم و راهنمای عمل خواهد بود:

 

یک- گفتگو: ما از پرنسیپ گفتگو و دیالوگ با نیروهای سیاسی مخالف و منتقد جمهوری اسلامی استقبال می کنیم.

حزب ما همچنین به لحاظ اصولی برای مشارکت با دیگر نیروهای سیاسی در میزگردهای سیاسی، کنفرانس های عمومی، سخنرانی ها، شرکت در مصاحبه های رادیوئی و تلویزیونی و ...... منعی ندارد.

دو- اتحاد عمل موردی: موضوع همکاری و اتحاد عمل، دفاع از چارچوب مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر است که در مبارزه سیاسی به شکل دفاع از حقوق دموکراتیک مردم و خواسته های جنبش های اجتماعی و مخالفت با استبداد حاکم و... بازتاب پیدا می کند. حزب ما به لحاط پرنسیپ از همکاری و اتحاد عمل با جریانات سیاسی مدافع دموکراسی دفاع می کند.

توضیح سیاست: برای اتحاد عمل موردی باید اولا توجه داشته باشیم که همکاری معنای یک جهت گیری مغایر با جهت گیری سیاسی و برنامه های حزب را نداشته باشد. و دوم اینکه ما نیروی مدافع اتحاد عمل هستیم، اما اگر خارج از اراده ما صف بندی شکل گیرد که ناگزیز به انتخاب شویم، اولویت ما نیروهائی است که با آنها حرکات پایداری را دنبال می کنیم.

سه- اتحاد جبهه ای: شکل گیری همکاری و ائتلاف بین جریان های جمهوریخواه سکولار و دمکرات را ضروری است. ما معتقدیم که جمهوریخواهان ایران برای شکل دهی ثقل جمهوریخواهی در صحنهی سیاسی کشور، باید وارد روند گفتگو و همکاری های گسترده تر شوند و ائتلافی فراگیر و پوشش دهنده از احزاب و فعالین سیاسی جمهوریخواه ایجاد کنند. حزب چپ ایران (فدائیان خلق) همکاری و اتحاد نیروهای جمهوریخواه سکولار و دمکرات را، گامی در جهت گذار به دمکراسی و استقرار جمهوری سکولار و دمکرات در ایران می داند.

ما مخالف هر نوع حکومت استبدادی، سلطنتی، موروثی و ایدئولوژیک در ایران هستیم و برای استقرار جمهوری سکولار و دمکرات در ایران و با تکیه بر نیرو و توان خود مردم ایران مبارزه می کنیم. ما مخالف آلترناتیوسازی و دخالت دولت های خارجی و اتکاء اپوزیسیون به قدرتهای بزرگ و دولتهای خارجی در ایران هستیم.

توضیح سیاست: در شرایط کنونی ما نیروهای آماده و کافی برای اتحاد جبهه ای نداریم. یعنی نیروهائی که هم سیاست گذر از جمهوری اسلامی را می پذیرند و هم نسبت به حکومت جایگزین توافق دارند و هم در شیوه مبارزه نظرشان مشترک است، در حد اپوزیسیون نیرومند حکومت برآمد ندارند. در بین اپوزیسیون جمهوری خواه دو طیف شگل گرفته است که هر کدام برای اتحاد پایدار با خصلت جبهه ای تاکیداتی خود را دارند. این دو طیف با یکدیگر نیز در برخی زمینه ها کاملا اختلاف دارند و فعلا در سطح داشتن مناسبات و روابط عادی نیز مشکل دارند. یکی بر سیاست سرنگونی حکومت و دفاع از حقوق ملی پای می فشارد و دیگری نسبت به مساله حقوق ملی و قومی چندان حساسیتی ندارد و در عوض بر فرمول تمامیت ارضی تاکید دارد. در رابطه با حکومت نیز نسبت به طیف اول نگاه نرم تری دارد.

اما در سطحی کمی پائین تر از جبهه، امروز ما می توانیم اتحادهای پایداری را شکل دهیم. فعلا با دو جریان اجا، هجا امکان تشکلی پائین تر از جبهه شکل گرفته است. حزب ما با هر دو بخش جریانات جمهوری خواه رابطه خوبی دارد و به دلیل شرایط حساس کنونی می بایست به سهم خود در نزدیک کردن این دو بخش نقش آفرینی نماید.

چهار- هماهنگی جنبشی: در حد فاصل اتحاد عمل و اتحاد سیاسی(جبهه)، نوع دیگری از کار مشترک که خصلت عمومی و همگانی دارد وجود دارد که حول خواسته ها و شعارهائی نظیر نه به ولایت فقیه، آزادی زندانیان سیاسی، انتخابات آزاد، رفراندم و یا نه به جمهوری اسلامی شکل می گیرد.

سیاست ما هماهنگی و توافق با تمام جریاناتی است که اولا وزنی در این جنبش دارند و ثانیا خود را طرفدار دموکراسی اعلام می کنند و حق مردم برای انتخاب آزاد-با همان معیارهای شناخته شده جهانی- را می پذیرند و به نتیجه انتخابات تن می دهند و آن را محترم می شمرند.

توضیح سیاست: در برابر حکومت های مستبد و برای کنار زدن آنها شکل گیری جنبش ها بسیار محتمل است. آلترناتیوها با کمک این جنبش هاست که قدرت می گیرند و یا در جریان شکل گیری این جنبش هاست که سر برمی آورند. مشارکت در این حرکات عملا نیروهای شرکت کننده در آن را همسو می کند. اگر بخواهیم این جنبش ها به ثمر بنشیند، نیروهای دخیل در جنبش ناگزیرند با همدیگر در هر حدی که ممکن است هماهنگی ایجاد کنند.

پنج- مساله گذار: برای گذار به دموکراسی لازم است بلوک نیروهای جمهوریخواه با سایر ثقل های شکل گرفته در صفوف اپوزیسیون، روی پرنسیپ های دموکراتیک، برگزاری مجلس موسسان برای تدوین قانون اساسی، استقرار دموکراسی و قضاوت صندوق رای توافق کند.

توضیح سیاست: تلاش ما برای هماهنگی بلوک ها به معنای این نیست که در صورت تعلل نیروهای جمهوری خواه، حزب مستقلا وارد هماهنگی با بلوک ها و دیگر جریانات نشود. ما همکاری بلوک ها را مفیدتر می دانیم اما مشارکت خود را برای هماهنگی و توافق با دیگران مشروط به حضور آنان نمی کنیم و دست خود را پیشاپیش نمی بندیم.

شش- اتحاد چپ- حزب ما بر ضرورت و اهمیت مبرم بودن همکاری و اتحاد نیروهای چپ تاکید دارد، در جهت تشکیل بلوک چپ و مبارزهی متحدانه برای آزادی، عدالت اجتماعی، دموکراسی و سوسیالیسم تلاش می کند. ما نزدیکیها، همسوئیها و همگرائیها در میان نیروهای چپ، اعم از متشکل و منفرد را گامی در جهت تقویت دفاع از منافع و مطالبات کارگران، سایر مزد و حقوقبگیران، تهیدستان و فرارویاندن آن به نیروئی تاثیر گذار در تحولات سیاسی کشور می دانیم و آمادگی خود را برای فعالیت مشترک در جهت ایجاد بلوکی از نیروهای چپ که بتواند پژواک رسای صدای آنان در صحنهی سیاسی کشور باشد، اعلام می کنیم.

ما آمادگی خود را برای همکاری در هر سطحی، از گفتگو و دیالوگ تا فعالیت‌های مشترک در زمینه مسائل مربوط به جنبش های کارگری، زنان، جنبش‌های اجتماعی دیگر، هم چنین در عرصه مسائل نظری، تبلیغاتی و انتشاراتی با دیگر نیروهایی که خود را چپ میدانند، اعلام می‌کنیم.

توضیح سیاست: در حال حاضر نیروهای متشکل چپ حتی در سطح گفتگو برای تامین شرایط نزدیکی و همکاری واکنش مثبت ندارند. آنچه که برای ما نقد است فرا خواندن نیروهای منفرد به نزدیکی و و وحدت است. ما وظیفه خود می دانیم که در هر دو زمینه برنامه ای تنظیم و در جهت تحقق ان فعال شویم.

----------------------

زیر نویس:

متن مصوب کنگره اول:

حزب چپ ایران (فدائیان خلق) بر ضرورت و اهمیت مبرم بودن همکاری و وحدت نیروهای چپ تاکید دارد؛ در جهت تشکیل بلوک چپ و مبارزهی متحدانه برای آزادی، عدالت اجتماعی، دموکراسی و سوسیالیسم تلاش می کند؛ نزدیکیها، همسوئیها و همگرائیها در میان نیروهای چپ، اعم از متشکل و منفرد را گامی در جهت تقویت دفاع از منافع و مطالبات کارگران، سایر مزد و حقوقبگیران، تهیدستان و فرارویاندن آن به نیروئی تاثیر گذار در تحولات سیاسی کشور می داند و آمادگی خود را برای فعالیت مشترک در جهت ایجاد بلوکی از نیروهای چپ که بتواند پژواک رسای این نیروها در صحنهی سیاسی کشور باشد، اعلام می کند.

ما شکل گیری همکاری و ائتلاف بین جریان های جمهوریخواه سکولار و دمکرات را ضروری میدانیم و معتقدیم که جمهوریخواهان ایران برای شکل دهی ثقل جمهوریخواهی در صحنهی سیاسی کشور، باید وارد روند گفتگو و همکاری های گسترده تر شوند و ائتلافی فراگیر و پوشش دهنده از احزاب و فعالین سیاسی جمهوریخواه ایجاد کنند. حزب چپ ایران (فدائیان خلق) همکاری و اتحاد نیروهای جمهوریخواه سکولار و دمکرات را، گامی در جهت گذار به دمکراسی و استقرار جمهوری سکولار و دمکرات در ایران می داند. ما آمادگی خود را برای گفت و گو و همکاری با همهی نیروها، در راستای ایجاد ثقلی از نیروهای جمهوریخواه سکولار و دمکرات اعلام می کنیم. در عین حال، از گفتگو و دیالوگ با دیگر نیروهای اپوزیسیون استقبال می کنیم.

حزب چپ ایران (فدائیان خلق) مخالف هر نوع حکومت استبدادی، سلطنتی، موروثی و ایدئولوژیک در ایران است و برای استقرار جمهوری سکولار و دمکرات در ایران و با تکیه بر نیرو و توان خود مردم ایران مبارزه می کند. ما مخالف آلترناتیوسازی و دخالت دولت های خارجی و اتکاء اپوزیسیون به قدرتهای بزرگ و دولتهای خارجی برای تغییرات سیاسی در ایران هستیم.

شورای مرکزی حزب نیز در آخر دسامبر 2018 افزون بر مواضعی که در سند کنگره منعکس شده است، برای گذار به دموکراسی چنین تاکید کرده است:

به نظر ما برای گذار به دموکراسی لازم است تشکل فراگیر نیروهای جمهوریخواه با سایر ثقل های شکل گرفته در صفوف اپوزیسیون، روی پرنسیپ های دموکراتیک، برگزاری مجلس موسسان برای تدوین قانون اساسی، استقرار دموکراسی و قضاوت صندوق رای توافق کنند.

دیدگاه‌ها

امید

با درود، 
در تنظیم یک مقاله انتخاب تیتر مناسب و در خور متن اهمیت بسیار زیادی دارد و به تعبیری روزنامه‌نگارانه تیتر و متن باید در خدمت هم باشند. برای این نوشته که نویسنده محترم بطور عمده دغدغه "اتحاد جمهوری خواهان" را دارد و واژه جمهوری خواه پر تکرارتر از نیروهای چپ است، به نظرم تیتر انتخابی باید "سیاست ما برای اتحاد جمهوری خواهان" می بود. 
با احترام      

ی., 09.05.2021 - 20:40 پیوند ثابت
هاتف رحمانی

با درود
این که رفیق گرامی برای پیشنهاد و توضیح سیاست‌ها زحمت کشیده اندجای قدردانی است. اما مشکل آن است که این تزها به نوعی انحلال طلبانه است. حزب چپ ایران، اگر از این مشخصه خود فاصله بگیرد و به حزبی جمهوری خواه تبدیل شودنقض غرض است. خوب جمهوری خواهان مختلف وجود دارند و در عرصه سیاسی ایران فعالیت می کنند.مضمون اساسی سیاست ورزی چپ را»عدالت اجتماعی»، دفاع از منافع زحمتکشان، مبارزه برای تحقق حقوق ذموکراتیک زحمتکشان و دموکراسی اجتماعی تشکیل می دهد. در این نوشته رفیق محترم، همه تخم مرغ ها در سبد نیروهای جمهوری خواه گذاشته شده و جز در حاشیه به موجودیت چپ، خواسته های آن و برنامه آن که شاخص تفاوت آن با «جمهوری خواهی» صرف است پرداخته نشده است. این تلاش در دراز مدت به حل شدن در حداقل های جمهوری خواهی، بسندگی به نوعی دموکراسی صوری و گذشتن از و فدا کردن منافع زحمتکشان منجر خواهد شد. آیا وقت آن نرسیده است که چپ با تکیه بر برنامه و توان اجرایی متحدانه خود در صف هل من متحد قرار گیرد؟ نوعی خودکمبینی چپ در برابر جمهوری خواهان در این نوشته موج می زند. باورکنید چپ اگر«چپ» باشد، مناسب ترین فضا را برای تاثیرگذاری بر روند تحولات اجتماعی ایران دارد.
با ارادت 

ی., 09.05.2021 - 16:01 پیوند ثابت
حاجی

بیان خط مش بسیار زیباست ولی این تنهاکافی نیست باید پایگاه مردمی قوی شود باتوجه به فراوانی رسانه ها وفضای مجازی بایستی تبلیغات بیشتری درجهت بالابردن آگاهی مردم خصوصا افشای ماهیت رژیم انجام شود واگر نیروهای چپ بتوانندبه پایگاهی مردمی مانند اواخردهه پنجاه واوایل دهه شصت برسند قطعا به نیرویی موثر درجنبش ضد حکومت اسلامی وتاثیرگذاربرای جمهوری دمکراتیک سکولار 
تبدیل خواهدشد
 

ی., 09.05.2021 - 00:15 پیوند ثابت
شبنم

بسیار عالی تدوین شده ضعف در انجاست که برای تحکیم وتبلیغ موضع باید فعالتر عمل شود بنابراین در مناظره ها وسخنرانیها ودر مدیا باید مسلط بی غش روشن با پرنسیپ رفتار کرد.پیشنهاد میکنم سخنگویی مسلط انتخاب شده با ارگانهای چه مجازی وچه غیر مجازی مصاحبه کند.موفق باشید

ش., 08.05.2021 - 07:15 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید