رفتن به محتوای اصلی

فوریه 2021

نگرش فدایی به امر سیاست و استقلال چپ!

علی کشتگر
بر این باورم که بیژن جزنی با توجه به درک همه جانبه و توان تئوریک تحلیلی اش اگر زنده می ماند، با شناختی که از روحانیت و درکی که از مبارزه سیاسی داشت نه فقط اسیر مبارزات ضد امپریالیستی ارتجاع مذهبی تازه به قدرت رسیده نمی شد، و نه فقط جریانی که در اثر فداکاری ها و قهرمانیهای همرزمانش پتانسیل تبدیل شدن به یک نیروی تاریخساز چپ پیدا کرده بود را تسلیم حزب توده نمی کرد، بلکه با دیدن واقعیت های عریان مناسبات شوروی و حزب توده توهم نسبت به اتحاد شوروی را هم کنار می گذاشت.

«داستان دو شهر»

رضا جاسکی
به صرف عادلانه بودن اهداف نمی‌توان خشونت را تحت هر شرایطی مجاز شمرد. خشونت را همیشه باید چون یک ماده مشکل‌زا در نظر گرفت. بنا به گفته والتر بنیامین، خشونت را باید مستقل از هدف بررسی کرد. همیشه استفاده از خشونت، یک پرسش باز است. به عبارتی، از پیش نمی‌توان استفاده از خشونت را به صرف داشتن یک هدف انقلابی، درست ارزیابی نمود. مشروعیت اخلاقی خشونت را باید در هر عملی به دقت و جدا از هدف - هر چقدر عادلانه - مورد برسی قرار داد، زیرا از نظر سیاسی (یا نظامی) همیشه شرایطی وجود دارند که هر اقدام کریهی می‌تواند مصلحت‌آمیز جلوه نماید.

به مناسبت پنجاهمین سالگرد جنبش فدائی آموزگاران و جنبش فدائی

یداله بلدی
یادی می کنیم از بخش کوچکی از آموزگاران جان باخته، اولین جان باخته سازمان: ونداد ایمانی، آموزگار دبیرستان های مازندران بود که بطرز وحشیانه ای از سوی فالانژها و حزب اللهی ها با ضربات کلنگ در ۳ مرداد ٥٨ بقتل رسید، رفیق اصغر آراسته اهل قصر شیرین که در کنار دیگر آموزگاران: زنده یادان یحیی رحیمی، قربان حسینی، زنده یاد سلمان نجفیان، پرویز صمیمی، همایون بشیرزاده؛ و نیز: سیروس ماوایی...

انتخابات، مستقل از برجام و مذاکرات با آمریکا

محمود میرمالک ثانی
بی معنا بودن ترویج سیاست راهبردی حزب در بیانیه، از نظر فرخ، جای علامت سئوال است؟ باید از او پرسید: اگر یک حزب سیاسی در مقابل انتخابات فرمایشی و مهندسی شده نتواند از انتخابات آزاد سخن بگوید، در کجا باید خواست راهبردی خود تبلیغ کند؟ ایا باید شرایط و توازن نیرو مهیا گردد تا بتوان از انتخابات آزاد سخن گفت؟ شرایط را چه کسانی فراهم می سازند؟ نقش حزب در فراهم کردن این شرایط چیست؟

«بوسه بر کاکل خورشید»

پیمان وهاب زاده
چونان یک رخداد، سیاهکل در فضایی گفتمانی‌- تاریخی می‌نشیند که در آن همچنان زنده است. مراسم بزرگداشت سالگرد سیاهکل یا انتشار نوشته‌هایی در مورد آن نشان می‌دهند که سیاهکل در حافظه‌ی جمعی نسلی از کنش‌گران چپ مانده که با شتاب رو به سالخوردگی دارند. «حافظه» منفعل است و ملکه‌ی ذهن. «خاطره» اما فعال است و استوار بر قصدِ به یاد آوردن. سیاهکل در حافظه‌ی جمعی ایرانیان نیست (بدان‌گونه که، فرضاً انقلاب ۱۳۵۷ و جنگ با عراق هستند).

قاصدک

اسد عبدالهی
یک روز که با مادر در حال گفتگو بود؛ از اطاق آن طرف حیاط صدای دلنشین زن جوانی را شنید که آواز می خواند. صدایی خوش با حجمی وسیع و رسا . این واقعه در روزهای بعد هم تکرار شد. مادر در توضیح آن گفته بود:
«... تمرین آواز می کند برای پُرکردن کاست. صدایش فوق العاده است و شویش دکترجوانی است در طب همانند او ... عاشق و واله ی یکدیگرند! ...»

«مادر فدایی»

مهین مادر بهار
چاره ای نداشتم. خاکها را به سرعت پس زدم و نشریات را در دو کیسه پلاستیکی چیدم و گذاشتم کنار کتابها. مانده بود کاغذهای گزارش نویسی اش. اینها دیگر خیلی خطرناک بودند. در را به سمت دریا باز کردم و کبریت و کاغذ ها را برداشتم رفتم طرف ساحل. با عجله چاله ای وسط شنها کندم و کاغذ ها را گذاشتم و کبریت زدم.
همه چیز به خوبی میگذشت ولی ناگهان بادی از سمت دریا شروع به وزیدن کرد و کاغذ های سوخته و نیم سوخته را در هوا پخش کرد.