در جوامعی که با اصول دموکراتیک و مشارکت مردمی اداره می شوند، آموزگاران به مثابه قشر فرهنگی و آگاه جامعه و مسئولیت بزرگی که در راستای آموزش و پرورش کودکان، نوجوانان و جوانان دارند نقش برجسته ای دربرنامه ریزی های آموزشی و تدوین کتاب های درسی دارند و می توانند نقش بزرگی در مسیر سازندگی دانش آموزان ایفا کنند، اما در جوامعی که دارای نظام های دیکتاتوری هستند آموزگاران نقشی در برنامه ریزی های آموزشی ندارند، در این کشورها آموزگاران در دو جبهه در راستای ایجاد کانون های مستقل برای کسب مطالبات و خواسته های صنفی و همچنین در عرصه سیاسی در راه کسب آزادی و عدالت مبارزه می کنند.
در طی یکصد سال اخیر که آموزش و سوادآموزی به تدریج از مکتب خانه ها به مدارس جدید با مدیریت و نحوه آموزش نوین تغییر یافت و آموزش دارای ساختار دولتی شد، آموزگاران در هر شرایطی در عرصه صنفی و سیاسی فعال بوده اند و تاریخ معاصر ماگواه تلاش آموزگاران در این دو عرصه است که هنوز هم ادامه دارد.
چکیده ای از فعالیت آموزگاران قبل از تولد جنبش فدائی.
در جنبش جنگل به رهبری میرزا کوچک خان در سال ۱۲۹۴ ابراهیم فخرائی که در آن زمان آموزگار بود تا آخرین روزها در کنار میرزا کوچک خان باقی ماند و تواما به تدریس در روستاها نیز ادامه می داد.
گروه موسوم به ٥۳ نفر که در سال ۱۳۱۶ دستگیر شدند ، رهبر گروه زنده یاد دکتر ارانی استاد دانشگاه و ۷ تن از اعضای آن گروه آموزگار بودند.
از سال ۱۳۲۰ تا سال۱۳۳۲که جامعه ظرفیت پذیرش فعالیت های سیاسی را داشت، دو جریان عمده و پرطرفدار حزب توده ایران و جبهه ملی از فعالیت گسترده ای برخوردار بودند، آموزگاران نیز در این دو جریان نقش برجسته ای داشتند و گرایش دانش آموزان به این دو جریان پیامد روشنگری و آگاه سازی آموزگاران بود.
پس از کودتای ۲٨ مرداد و تاسیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور فضای خفقان بر جامعه حاکم شد و راه هرگونه فعالیت سیاسی و صنفی مسدود شده بود، اما درسال ۱۳۳۹ این جو سکوت توسط آموزگاران شکسته شدزیرا آموزگاران برای اضافه حقوق در اواخر سال دست به اعتصاب زده و در اردیبهشت 1340 هزاران آموزگار در برابر مجلس شورای ملی به عنوان اعتراض به کمبود حقوق تحصن کردند، این حرکت اعتراضی با عکس العمل شدید پلیس و نیروهای مزدور رژیم مواجه شد و یکی از معلمان بنام دکتر خانعلی با ضرب گلوله بقتل رسید، پس از یورش رژیم که منجر به مجروح شدن عده ای از آموزگاران شد و کشته شدن یکی از همکاران، خواسته های آموزگاران از خواسته های صنفی فرا روئید وبه خواست های سیاسی رسید و آموزگاران در یک اقدام شجاعانه خواستار استعفای دولت و برگزیدن محمد درخشش رئیس باشگاه مهرگان وابسته به فرهنگیان به عنوان وزیر فرهنگ شدند، شاه در برابر موج عظیم اعتراضی آموزگاران که از حمایت دانش آموزان نیز برخوردار بود و همچنین هراس از گسترش اعتراضات عقب نشینی کرد ودولت شریف امامی استعفا داد و علی امینی به نخست وزیری برگزیده شد، محمد درخشش هم بعنوان وزیر فرهنگ انتخاب شد و حقوق آموز گاران هم ترمیم یافت، پیروزی آموزگاران موجب شد فضای سکوت و اختناق جامعه برای مدتی شکسته شود، اما پس از یک سال دوباره فضای اختناق برجامعه سایه افکند و امکان تشکیل احزاب و کانون ها ی صنفی و سندیکاهای کارگری مستقل وجود نداشت همچنین اجازه فعالیت کانون صنفی آموزگاران نیز سلب شد و این وضعیت تا اوائل سال 57 ادامه داشت.
در سال ۴۷ زنده یاد داریوش نیکگو، اهل کرمانشاه آموزگار مدارس منطقه "اورامانات" به اتفاق آموزگار دیگری بنام زنده یاد جعفر کریمیان و چند نفر از ساکنین "اورامانات" در صدد ایجاد هسته ای برای مبارزه مسلحانه بودند که به علت نفوذ ساواک اعضای گروه قبل از ازهر اقدامی دستگیر شده و ۷ عضو اصلی به جوخه ی اعدام سپرده شدند.
در میانه دهه چهل که انسداد کامل سیاسی بر جامعه حکم فرما بود، گروهی از جوانان اندیشه مند و آرمان خواه به این نتیجه رسیدند که تنها راه شکستن جو سکوت و اختناق در جامعه مبارزه مسلحانه است و از این رو سازمان چریک های فدائی خلق بنیان گذاری شد.
بدیهی است که آموزگاران به مثابه قشر پیشرو جامعه در ایجاد این گروه نقش داشتند، زنده یاد علی اکبر صفائی فراهانی فرمانده نظامی در حمله به پاسگاه سیاهکل دبیر دبیرستان های ساری بود، همچنین زنده یاد اسکندر رحیمی مسچی آموزگار مدارس لاهیجان و رفیق ایرج نیری آموزگار روستاهای سیاهکل بود.
دو هسته اصلی مشهد و تبریز به همراه گروه جنگل تشکیلات سازمان چریک های فدائی خلق را بنیان نهادند، حضور آموزگاران در هسته تبریز بسیار چشم گیر بود، زنده یاد صمد بهرنگی نامدار ترین آموزگار ایران و نویسنده کتاب های کودکان از اعضای این هسته بود، زنده یاد بهروز دهقانی و خواهرش اشرف دهقانی نیز آموزگاربودند، بهروز دهقانی در زیر شکنجه مزدوران تمدن بزرگ شاه جاودانه شد، زنده یاد علیرضا نابدل آموزگار مدارس خوی شاعر و نویسنده هم از اعضای هسته تبریز بود، که او هم در برابر جوخه اعدام قرار گرفت، عضو دیگر کاظم سعادتی همسر خواهر بهروز دهقانی آموزگار روستاهای تبریز قبل از دستگیری برای افشا نشدن اسرار هسته به زندگی خود خاتمه داد و اولین جان باخته جنبش فدائی نام گرفت.
زنده یاد یحیی رحیمی آموزگار روستاهای کرمانشاه که چندین بار دستگیر شده بود و با سازمان در ارتباط بود در سال پنجاه و دو دستگیر و مدت دوسال در زیر بازجوئی و شکنجه بود و جیره شلاق داشت، یحیی به شانزده سال زندان محکوم شد و هنگامی که به همراه عباس سماکار به زندان کرمانشاه تبعید شد به اتفاق سما کارو بعلت اعتراض به شکنجه عباس سماکار به مدت ٨۶ روز اعتصاب غذا کردند.
یحیی پس از انقلاب با این وجود که بر اثر اعتصاب غذای طولانی بیمار بود، اما لحظه ای از فعالیت سیاسی غافل نشد و سرانجام این انسان فداکار و مقاوم در اوایل تیرماه 1360 توسط دژخیمان جمهوری اسلامی ایران
دستگیر و اعدام شد.
مقاومت رحیمی در زندان تاثیر زیادی بر فعالان سیاسی کرمانشاه برجای نهاد.
غلامرضا اشترانی محبوبترین آموزگار بروجرد و مربی کشتی این شهر بود، اعضای گروه پر آوازه "آرمان خلق "که همگی مقاومت جانانه ای در زیر شکنجه نشان دادند و همگی به جوخه اعدام سپرده شدند، از شاگردان و تحت تاثیر این آموزگار آگاه و مبارز بودند.
از اعضای سازمان که شاگرد و تحت تاثیر او بودند، زنده یادان برادران خرم آبادی و تورج اشتری را می توان نام برد.
آشتیانی بعلت اینکه خانه خود را در اختیار برادران خرم آبادی که چریک فدائی بودند قرار داده بود در سال ٥۲دستگیر و به شدت شکنجه گردید و پس از آزادی از زندان بعلت ضرباتی که به سرش وارد شده بود دچار بیماری شد و درگذشت.
تهرانی شکنجه گر ساواک که بعد از انقلاب دستگیر شده بود، در مصاحبه تلویزیونی از اشترانی به خاطر شدت شکنجه های وارده بر او عذر خواهی کرد.
زنده یاد اشترانی دوست صمیمی دکتر اعظمی بود.
زنده یاد نزهت السادات روحی آهنگران دبیر ریاضی دبیرستان پروین در میدان شاه تهران بود نزهت بهمراه زنده یادان برادرش بهمن و خواهرش اعظم به سازمان پیوستند، محبوبیت نزهت در میان دانش آموزان و ارتباط عاطفی او با دانش آموزان نشان گر شخصیت والا و انسانی او بود.
شاگردانی که تحت تاثیر او بوده و به سازمان پیوستند زنده یادان زهرا آقا نبی قلهکی، زهره مدیر شانه چی، میترا بلبل صفت و رفیق مرضیه تهیدست شفیع بودند.
زنده یاد حمید مومنی یکی از بزرگترین تئوریسین های برجسته و عضو فرهیخته سازمان نیز آموزگار بود که پس از اخذ لیسانس اقتصاد در کانون پرورش کودکان و نوجوانان نیز کارهای پژوهشی انجام می داد، حمید مولف و مترجم چندین اثر بود، مقدمه ای که بر کتاب دولت نادرشاه درباره نقش شخصیت در تاریخ نوشته بود نشان گر سطح دانش عمیق او بود، حمید در بهمن ٥۴ در حین رفتن به خانه دوستش برای ترجمه کتابی از زبان روسی آماج تیرهای مسلسل مزدوران ساواک قرار گرفت و جاودانه شد.
از دیگر آموزگاران حماسه آفرین سازمان زنده یادان مرضیه احمدی اسکوئی و شیرین معاضد بودند.
این چریک های جان برکف ساعت ها در سال هزار و سیصد و پنجاه وسه در خیابان های تهران در نبردی نا برابر با گزمگان ساواک جنگیدند و سر انجام به کاروان جان باختگان راه آزادی و عدالت پیوستند، دیگر آموزگار رفیق صدیقه صرافت همکلاس و هم خانه مرضیه در دانشگاه تربیت معلم مامازند نیز همان زمان به سازمان پیوست که خوشبختانه اکنون در قید حیات است.
در اوایل سال ٥۷ با گسترش تظاهرات و فراهم شدن زمینه برای ایجاد کانون ها و نهادهای صنفی، آموزگاران بتدریج در شهرهای ایران کانون های مستقل آموزگاران را تشکیل دادند، اولین کانون صنفی آموزگاران در کرمانشاه به همت هرمز گرجی بیانی و دیگر آموزگاران آزادی خواه تشکیل شد، هرمز هوادار سازمان بود و مدتی در سال ٥۱ در زندان قزل قلعه زندانی شده بود. گرجی بیانی هنگام تحصیل در دانشگاه تبریز به عنوان نماینده دانشجویان انتخاب گردیده بود، به هنگام فتوای خمینی در ۲٨ مرداد ٥٨ برای تهاجم به کردستان و کرمانشاه، مقامات حکومتی که در کرمانشاه از نفوذ شخصیت او در میان آموزگاران و دانش آموزان آگاه بودند ۲۹ مرداد او را به اتفاق ۹ نفر دیگر به جوخه اعدام سپردند و مردم کرمانشاه را داغدار کردند، پس از اعدام هرمز ده ها نوزاد با یاد این آموزگار اندیشمند هرمز نام گرفتند.
در انتخابات مجلس خبرگان و اولین دوره مجلس شورا تمام سازمان های سیاسی کشور شرکت کردند. سازمان نیز در این دو انتخابات شرکت داشت، در میان کاندیداهای سازمان عده ای آموزگار نیز حضور داشتند زیرا همگی افزون بر وابستگی سیاسی به سازمان، در جامعه فرهنگی و در میان دانش آموزان از محبوبیت برخوردار بودند.
اسامی چند کاندید آموزگار از طرف سازمان عبارت بودند از رفیق سیروس ماوایی کاندیدای مجلس خبرگان در کرمانشاه که با تمام تقلب ها معمول رژیم برای حذف دگر اندیشان، آرای قابل توجهی کسب کرد، زنده یاد بهروز سلیمانی آموزگار اخراجی کاندیدای سنندج در انتخابات مجلس شورا بود،که در آبان سال ۶۲ هنگامی که تحت تعقیب قرار گرفته بود در برابر چشم همسر و فرزندانش خود را از طبقه پنجم به پایین پرتاب کرد یادش گرامی، زین العابدین کاظمی آموزگار اخراجی کاندیدای شهر لنگرود که در فاجعه ملی سال ۶۷ بخاطر آرمان های انسانی اش بر سر دار رفت، کاندیدای آبادان آموزگار و نویسنده سرشناس نسیم خاکساربود، کاندیدای شهر بوکان کاک انور سلطانی آموزگار شاعر و ادیب کردستان بودند.
در بندرعباس آموزگار مردمی نصیر کریم زاده از سوی سازمان به عنوان کاندیدا معرفی شد.
در انتخابات شورای شهر سنندج در فروردین ٥٨ دو نفر از آموزگاران عضو سازمان زنده یاد فریده قریشی و خلیل حواری نسب به عنوان اعضای شورای شهر انتخاب شدند.
پس از انقلاب بخش بزرگی از مردم ترکمن صحرا هوادار سازمان بودند و آموزگاران در ایجاد شوراها و تقسیم زمین نقش فعالی داشتند که سرشناس ترین آموزگاران حسین جرجانی و عبدالجلیل شهنازی بودند، جرجانی به همراه سه رهبر دیگر شوراها به دستور خلخالی بعد از شکنجه شدید بقتل رسید؛ و عبد الجلیل شهنازی نیز در برابرخانه اش ترور شد.
در اوائل انقلاب رژیم تمامت خواه و انحصارطلب، دگر اندیشان را تحمل نمیکرد و بتدریج آغاز به اخراج آموزگاران دگر اندیش کرد، بیشترین میزان اخراجی ها در آموزش و پرورش بندرعباس بود.
پس از انقلاب دانش آموزان کثیری هوادار سازمان شدند این رویکرد آن ها به سازمان افزون بر فداکاری و صداقت اعضای سازمان آموزگارانی بودند که دانش آموزان را با مواضع و تاریخ مبارزه ی سازمان آشنا می کردند.
در خاتمه یادی می کنیم از بخش کوچکی از آموزگاران جان باخته، اولین جان باخته سازمان :ونداد ایمانی، آموزگار دبیرستان های مازندران بود که بطرز وحشیانه ای از سوی فالانژها و حزب اللهی ها با ضربات کلنگ در۳ مرداد ٥٨ بقتل رسید، رفیق اصغر آراسته اهل قصر شیرین که در کنار دیگر آموزگاران: زنده یادان یحیی رحیمی، قربان حسینی، زنده یاد سلمان نجفیان، پرویز صمیمی، همایون بشیرزاده؛ و نیز: سیروس ماوایی، حسین مولودی صفا و سیامک کلهر در شرایط جنگ و دستگیری های گسترده توانستند تشکیلات سازمان را حفظ کنند؛ زنده یاد ناصر عطائی که در فاجعه ملی سر بدار شد؛ همچنین هوشنگ نصیر خالدی و نصیر مقدم از آموزگاران جان باخته هستند.
یاد تمامی این فرزندان فرهنگ ساز و فداکار میهن همواره گرامی باد.
این نوشته فقط بخش کوچکی از یادآوری مبارزه و فداکاری آموزگاران فدائی بود هزاران آموزگار در هر دو رژیم شاه و شیخ به جرم عدالت طلبی و آزادی خواهی زندانی و شکنجه شدند.
متاسفانه آمار دقیقی از جان باختگان در دسترس نیست، امیدوارم در آینده بتوانیم این نوشته را کامل کنیم.
دیدگاهها
کاکه یدی گیان ، یا هزاران…
کاکه یدی گیان ، یا هزاران درود ، امیدوارم تندرست و سرحال باشید ، دستمریزاد ، انعکاس یافته های شما تنها کاری است که از من بر می آید، مقاله و نوشته شما را در جمع کثیری از رفقای کرماشان و کردستان و مهاباد به اشتراک می گذارم
افزودن دیدگاه جدید