رفتن به محتوای اصلی

تفرقە و اتحاد گریزی چپ تا کی؟

تفرقە و اتحاد گریزی چپ تا کی؟

نیروها و گرایشهای مختلف چپ همگی در رسانە های خود کارگران را بە اتحاد و همبستگی فرا می خوانند و از محسنات اتحاد و مضرات تفرقە و پراکندگی می گویند و می نویسند. اما اعجبا کە خودشان در پراکندگی بسر می برند و کوششی برای نزدیکی و انجام اقدامات مشترک، نمی کنند.

اگر از کارگر بپرسی می داند چند حزب چپ ایرانی وجود دارد؟ بە ندرت می شود یکی را پیدا کرد کە از تعداد احزاب و سازمانها اطلاع درستی داشتە باشد. من هم صادقانە گفتە باشم آنقدر تعداد این احزاب و جریانات زیاد است کە تعداد کمی را میتوانم نام ببرم.

بعضا تعدد احزاب چپ را مثبت و نشانە پلورالیسم می دانند. در حالی کە این طور نیست و بە زعم من برداشت نادرستی از مسئلە دارند. بلە البتە نیروی چپ در ایران نیز مانند خیلی از کشورها از گرایشهای مختلفی تشکیل شدە. از سوسیال دمکرات و چپ دمکراتیک و سوسیالیستها و کمونیست  پیروان پیشین انترناسیونال یک تا چهارم کە با هم اختلافاتی هم دارند.

می خواهم بگویم برای هر سلیقەای بیش از حد لازم حزب و سازمان وجود دارد، با این همە همچنان شاهد تشکیل احزاب چدیدی هستیم کە وقتی مرامنامە ها و مواضع شان را می خوانیم متوجە می شویم کە تشکیل دهندگان آن در یکی از سازمانهای موجود هم می توانستند فعالیت کنند و نیازی بە تاسیس حزب تازەای نداشتند.

در اوایل انقلاب یادم هست کە چهار گرایش یا بقولی کە در آن زمان مرسوم بود چهار خط عمدە در جنبش چپ بیشتر نداشتیم، بعداها خط پنجی هم شکل گرفت کە دوام چندانی پیدا نکرد و دست اندرکاران اصلی آن یا بە حزب کمونیست کارگری، کوملە و بە سازمانهای دیگر پیوستند و یا بعد از مدتی منفعل ماندند. اکثر احزاب و سازمانها در آن دوران در مقایسە با امروز پایگاە اجتماعی وسیعتری داشتند. می خواهم بگویم کە تعدد احزب و جریانات چپ نە تنها موجب افزایش پایگاە اجتماعی آنان نشدە بلکە نتیجە منفی داشتە است.

خیلی از این سازمانها در واقع از یک طیف فکری هستند می توانند با پیوستن بە هم کارآمدی و پایگاە اجتماعی خود را افزایش دهند. یا حداقل اگر مایل بە پیوستن بە هم نیستند، لااقل حول مشترکات زیادی کە با هم دارند، جبهە تشکیل دهند، ولی متاسفانە در این حد هم کمتر تن بە همکاری و فعالیت مشترک می دهند. عدم تمایل بە همکاری در میان همە ی طیف های چپ مشاهدە می شود. بطوری کە تعدادی از این سازمانها متاسفانە بیشتر بە قبایل و طوایف مختلف تبدیل شدە اند. اینها مسائلی هستند کە از چشم مردم پنهان نمی ماند. کارگری کە می بیند آنهایی کە می خواهند از حقوق شان دفاع کنند خود در تفرقە و پراکندگی بسر می برند، دعوت این سازمانها بە اتحاد و همبستگی را خیلی جدی نمی گیرند.

امکانات نیروهای چپ خوب کە بررسی کنیم کم نیست، اما تقسیم شدە بین گروە هاست. بهمین دلیل است کە چپ ایران در شرایطی کە از همە سو زیر فشار قرار دارد، فاقد یک رسانە کارآمد با کادر قوی برای اشاعە افکار و ایدە های سوسیالیستی و مقابلە با تبلیغات چپ ستیزانە رسانە های قوی مدافع حکومت و جریانات سرمایە داری است.

در هر جا ی جهان کە چپ توانستە تا تشکیل دولت نفوذ و قدرت پیدا کند، یکی از مهمترین عوامل آن این بودە کە طیف های مختلف چپ توانستەاند، با یکدیگر بر سر مشترکات شان کە آزادی و عدالت اجتماعی و بهبود وضعیت تودە زحمتکش در مرکز آن قرار داشتە با هم کنار بیایند. برزیل یک نمونە درخشان با تجربیات غنی و آموزندە از این تجربە موفق است. چپ ایران نمی خواهد از تجربە برزیل و سایر کشورهای امریکای جنوبی درس بگیرد. روز گذشتە در اخبار روز نوشتە بود یک کمونیست با یک رای اختلاف بە ریاست مجلس شیلی رسیدە است. من بعید می دانم کە رئیس پارلمان شیلی بدون حمایت جبهە وسیعی از طیف های مختلف چپ بە این مسئولیت انتخاب شدە باشد.

در ایران نیروی چپ گستردە ولی پراکندە است. گروە کثیری بویژە از جوانان و میانسال کە عدە قابل توجهی از آنان زنان و دختران تحصیلکردە و متخصص با شوق زیاد و توانایی و کارآمدی بالا هستند. وضعیت فقر و فلاکت، وضعیت فاجعە بار زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و استبداد شرایط مطلوبی را برای فعالیت نیروی چپ، بە شرط آنکە بر تفرقە خود فائق آید فراهم کردە است. می خواهم بگویم چپ با همە ی کشتار و سرکوبی کە متحمل شدە، از پایگاە تودەای بالقوە بر خوردار است و ظرفیتی برای رشد ایدە ها و برنامە های انسانی چپ بوجود آوردە. اگر ما بە جای چند دە حزب و سازمان کوچک در چهار طیف متحد می شدیم یقین دارم وضعیت چپ امروزە خیلی بهتر از کە هست می بود.

در روزهای قبل از اول ماە مە دیدم در چند اعلامیە جداگان از طرف چند حزب و گروە در ارتباط با روز کارگر انتشار یافتە، همە را خواندم و دیدم کە موارد مشترک در آنها کم نیست. افسوس خوردم کە چرا حداقل بمناسبتهای مشابە اول ماە مە یک اجماعی از این جریانات کە این همە مشترکات دارند شکل نمی گیرد، بلکە امید و شوری در جامعە بدمد؟

دیدگاه‌ها

کامران

باعرض خسته نباشیدخدمت رفیق صادق.شایدیکی ازاین عوامل تکثرمطرح کردن خودباشد.زمانی گروهی ازفداییان خلق دردهه پنجاه مشی چریکی راردکردندوبه حزب توده پیوستند.آنها میتوانستندگروه جدیدتشکیل بدهنداما دیدندافکارشان با حزب توده نزدیک است به آن پیوستند.نوع نگرششان فعالیت بودنه مطرح شدن.من به تمام رفقایی که ازدیگراحزاب وسازمانهای غیرفدایی به حزب چپ پیوستنددرودمیفرستم چون هدفشان کنشگری بودنه مطرح شدن .بااینکه خودم از انشعاب شانزده آذرحمایت کردم ولی اکنون آنرااشتباه میدانم .کاش بودند وشرایط چنان بودکه تعددافکارپذیرفته میشد.رفیق فتاپورمیگویددراروپا احزاب چپی هست که فراکسیون هایش تمامی خطوط چپ ایران راپوشش مییدهدوراحت کنارهم فعالیت میکنند.دلم نمی خواست اسم ببرم ولی بین هسته اقلیت واقلیت چه اختلافی است که هنوزجدا ازهم هستند.به عنوان مثال گفتم .اما نظرمن این است که چپ ایران بایدیگ درجه رادیکال ترشودوبه انسان بپردازد.اینگونه تمام جریانات چپ میتوانندزیریک پرچم گرد هم آیند.اگرازمسایل انسان بعنوان یک آلترناتیونگاه کنندتمام مسایل کارگری ،محیط زیستی ،قومی جنسیتی و...همه وهمه دراین دایره میتوانندپشت همدیگرباشند.کدام مشکل کارگری خارج ازحیطه انسان است.اگرمیخواهیم کنشگرباشیم همین چترجوابگواست ولی اگرفقط مطرح شدن منظورباشدهزاران جرییان هم هم کم است وهم میتواندبه وجودآید.فقط لازم است ازخودمان بپرسیم چرا چپ شدم .آنگاه حل مشکل ساده است.آنگاه نسرین ستوده ونرگس محمدی وده ها کنشگرمدنی که درایران فعالیت میکنندبرایمان محترم میشوند.چراکه آنها راهم درحیطه انسانیت میبینیم.نکبتی بالاترازاین نمیشودکه بعضی ازچپها آنهارامسخره میکنندونام خودشان راهم چپ میگذارند.این حکم ازتمام بزرگان چپ صادق است که انسان وانسانیت محوراصلی تمام فعالیت های چپ است.
جمعه, 10.05.2024 - 18:41 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید