نوشته راشل جکسون، از انتشارات یونیسف
- کار کودک در زنجیره های تأمین جهانی
1. کار کودک و مسئولیت زنجیره های تأمین
برندهای جهانی و توزیع کنندگان آنها دهه هاست که عمدتاً بر پایۀ تلاش داوطلبانه ناشی از مفاهیم قرارداد اجتماعی، یا در رقابت با همتایان شان، یا به انگیزۀ حفظ نام و شهرت شان، برای حذف کار کودک از زنجیرههای تأمین خود اقداماتی کردهاند. این اقدامات ممکن است بر اساس اندازه، جغرافیا و ماهیت زنجیره تأمین و همچنین تعهدات مالی شرکتها نسبت به مسئولیت اجتماعی و مشخصاٌ حذف کار کودک، متفاوت باشند. با این حال، صحبت چه در بارۀ شرکتی چند میلیارد دلاری فروشندۀ محصولات مصرفی باشد، چه در بارۀ یک تولیدکننده کوچک یا متوسط، تمرکز این اقدامات اساساً روی بخشهای تامینکنندۀ "ردیف 1" در زنجیرۀ تأمین بوده است.
ردیف 1
منظور از اولین ردیف یا ردیف 1 (Tier 1) محل کاری است که محصول نهایی سفارش داده شده توسط یک برند یا فروشنده در آن تولید، مونتاژ یا پردازش می شود و معمولاً در مالکیت یا زیر بهره برداری یک شخص ثالث است. برای نمونه در بخش پوشاک، ردیف 1 شامل کارخانه هائی است که پارچه برای لباسهای تولیدی به منظور صادرات بریده و دوخته می شوند یا مونتاژ می شوند. در بخش الکترونیک، کارخانه های ردیف 1 مونتاژ محصولات آماده برای بازار را تکمیل می کنند. در کشاورزی، ردیف 1 ممکن است نقطه پایانی بسته بندی میوه یا سبزیجات یا مکانی باشد که محصولات غذایی در آن فرآوری و بسته بندی می شوند، مانند محصولات کنسرو شده، مواد غذایی منجمد شده یا آماده سازی مواد غذایی پیچیده تر در یک کارخانه فرآوری مواد غذایی.
اقدامات پیشگفتۀ شرکتها در چند دهه گذشته کار کودکان شاغل در ردیف 1 زنجیره تامین را به شدت کاهش داده است. با این حال، کودکان در لایههای دوم، سوم و چهارم فرآیند کلی، یعنی در حلقه هائی که "زنجیرۀ تامین بالادست" نیز گفته می شوند، حضور سنگینی دارند.
- زنجیرۀ تأمین بالادست
متأسفانه، ماهیت کار در زنجیره تامین بالادست می تواند خطرات بیشتری را برای رفاه و ایمنی کودکان کار ایجاد کند. کودکانی که در زنجیرههای تامین بالادستی پوشاک، الکترونیک، و غذا و کشاورزی کار میکنند، ممکن است وظلیف پرخطری چون کاشت و برداشت پنبه، استخراج مواد معدنی، یا پرورش و برداشت مواد غذایی را به عهده داشته باشند.
خریداران محصولات زنجیره های تأمین و فعالان منع کار کودک ممکن است سنتاً اطلاع کمتری در بارۀ این لایه های زنجیره تامین داشته اند و بنابراین منابع و انرژی کمتری را برای شناسایی و حذف کار کودکان در این ردیف های بالادستی اختصاص دهند. در سالهای اخیر، تلاشهای صورت گرفته برای ردگیری زنجیره های تأمین بالادستی به تعریف و تشخیص مسیر ملموس این زنجیره های تامین کمک شایانی کرده است. اما این تلاشها هم ممکن است به دلیل واقعیتهای بازار، از جمله عدم تمایل واسطه ها و کارگزاران برای افشای منابع خود و ترس از بیرون گذاشته شدن از زنجیرۀ ارزش، به نتایج محدودی نائل شوند.
البته چالشهای دیگری نیز وجود دارند: از جمله تغییرات فصلی در شرکای تامین کالا، به این معنا که هر ساله کشاورزان مختلفی در یک زنجیرۀ تامین حضور دارند. در برخی از کشورها، دولت سالانه تعیین میکند که کشاورزان محصول خود را به چه کسانی بفروشند، و این خریداران، که کارشان معمولاً نوعی پردازش و فرآوری محصول خریداری شده است، موظف به خرید از آن کشاورزان اند.
در گزارش حاضر این چالشها مورد بررسی قرار میگیرند. این گزارش همچنین نمونههایی از تعامل ممکن با زنجیره های تأمین بالادستی را معرفی میکند که ممکن است الگوی قابل استفاده ای برای حذف کار کودک و بهبود حقوق کودک باشند.
افزودن دیدگاه جدید