رفتن به محتوای اصلی

کاندیدای حقیقی، خامنه ای است! انتخابات، نه! یا آری به او است!

کاندیدای حقیقی، خامنه ای است! انتخابات، نه! یا آری به او است!

کاندیدای حقیقی

گرایش فرصت طلبی که از زمان محمد خاتمی،  بیهوده خود را اصلاح طلبی می نامد، نیروهایش را بسیج کرده، تا با فریفتن جامعه در غیاب دموکراسیخواهی، آرا مردم را، برای انتخاب مسعود پزشکیان در نمایش انتخاباتی ۱۴ مین  دوره رئیس جمهوری اسلامی جلب کند. پزشکیان، برخی از حرف های مردم ناراضی در کوچه و بازار را تکرار می کند، قول هایی هم می دهد. بن و بنیاد بینش او نهج البلاغه ای و شریعت است.  تبلیغ می کنند که او گفته اگر نتوانست کاری بکند کنار می رود. جعلیات و واقعیات آقای پزشکیان و حامیانش هر چه باشند، و با وجود تفاوت هایش با کاندیداهای دیگر، اما، نکته اساسی این است  که او هیچ تحلیل معتبری از اوضاع ایران و جهان، ارائه نکرده ونه تنها  برنامه ای سیاسی متناسب با تحلیلی ندارد، بلکه بدتر، هیچ برنامه ای سیاسی ندارد، و صراحتا گفته است که  او مجری همان سیاست های کلی آقای علی خامنه ای، رهبر رژیم است. مفهوم و معنای این اظهار نظر صریح و حقیرانه مسعود پزشکیان این است که رای به  او، رای مثبت به کارنامه و سیاست های آقای خامنه ای و پذیرش آن هاست. پس بنابراین، حتی از نظر او که نامزد انتخابات است، کاندیدای حقیقی کس دیگری است. و آن کس، خامنه ای است.

مسئولیت خامنه ای بنا شواهد عینی

واقعیات مسلم حکومتی در جامعه امروز ایران نیز موید همین معناست. مسئول اصلی کل امور در ایران، و بخصوص اموری که بحران های حادی ببار آورده اند، کسی نیست جز آقای خامنه ای. ویرانی اقتصاد و از دست رفتن بیش از نیمی از ارزش دارائی های مردم، و تورم کمرشکن و فقر و فلاکت همگانی،  در اثر تحریم اقتصادی کشور روی داده است. تحریم اقتصادی، در نتیجه ماجراجویی های دیپلماتیک و نظامی بوده است. اقدام به این ماجراجویی ها  و مخالفت با سیاست های غیر ماجراجویانه (دولت روحانی) در توان هیچکس جز خامنه ای نبوده است. بدون مجوز خامنه ای، سرکوب ها و کشتار خیابانی،  سرکوب زنان، سرکوب و زندانی و بقتل رساندن مخالفین، و دیپلماسی میدانی صورت نمی گرفت. هیچ مقامی،  از میان مقامات  رئیس جمهوری، رئیس مجلس و یا رئیس قوه قضائیه بدون مجوز خامنه ای  سیاست های خانمان بر باد ده داخلی و خارجی را نمی توانست اتخاذ کند. در گذشته چنین بوده و در آینده نیزچنین خواهد بود. بنابراین با رای به پزشکیان و نه! به جلیلی هیچ تغییری در سیاست های آقای خامنه ای وارد نمی شود.
علی خامنه ای مسئول اصلی کل امور است، وضعیت کشور کارنامه اوست.  اما، او پاسخگو به هیچکس نیست. هم اکنون در گوشه ای نشسته خاموش و منتظر است تا بیعت با خود را با ریخته شدن  آرا فرصت طلبان، خودفریبان و فریب خوردگان تماشا کند. پس، رای مردم، به پزشکیان یا کاندیدای دیگر، رای و پذیرش کارنامه گذشته و برنامه آینده علی خامنه ای و بیعت با اوست. رای  به پزشکیان و یا کسی دیگر و نه! به جلیلی یا کسی دیگر پوششی است برای رای دادن به علی خامنه ای و بیعت با او. کسانی که با کارنامه و برنامه علی خامنه ای موافقند، بدیهی است که یکی از کاندیداها را انتخاب کنند و بر عکس مخالفین با آن کارنامه و برنامه ضد زن، ضد زندگی، ضد آزادی و ویرانگر کشور هیچ انتخابی میان کاندیداها ندارند. این ها چه می توانند بکنند؟

تنها راهکار مخالفین!

پنهان شدن علی خامنه ای پشت کاندیداها برای پست های بی اختیار، و مخفی کردن کارنامه و برنامه او در حالی که او مسئول اصلی کل امور کشور است، او را از حساب پس دادن به مردم معاف می کند. هر کس دیگر مانند او، با معاف بودن از  حساب پس دادن و بازخواست شدن ، خود را پاسخگو نمی داند و به عملکرد خودسرانه و منفعت طلبانه با خیال راحت ادامه می دهد. بنابراین پاسخگو نبودن خامنه ای و ادامه عملکرد مخرب و تبهکارانه او،  از افتادن در دام نمایش انتخابات و فریب مشارکت در آن و رای دادن به کاندیداهایی نظیر پزشکیان و جلیلی، تاثیر گرفته و تکرار آن طی ۲۷ سال، باعث قوام و دوامش شده است.. اگر خامنه ای رهبر یک حزب بود که در رقابت با  احزاب اپوزیسیون وارد صحنه انتخابات می شد، رای نه! به کارنامه و برنامه خامنه ای، با رای به کاندیدای اپوزیسیون می توانست صورت گیرد. اما  در وضعیتی که خامنه ای، کارنامه و برنامه خود را ازتاثیر آرا مردم گزند ناپذیر می کند، برای پاسخگو کردن او، جستن راهی برای نه! گفتن به او، امری حیاتی است. انتخابات فرصت قضاوت نسبت به کارنامه و برنامه حکومت است.  اگر بابت ناکارائی، ناشایستگی، فساد، انحراف، سرکوب و خسارات ببار امده مسئول اصلی اموررا نمی توان برکنار کرد، حداقل می بایست مورد مواخذه و سرزنش قرار داد تا ترس از حساب پس دادن را به جانش انداخت.

بنا به این منطق روشن و ساده است که در نمایش انتخابات، به جای بازی خوردن و رفتن به دنبال رای دادن به این یا آن کاندیدا، بایست رای نه! به خامنه ای داد. اما، چون او خود را به رای مردم نمی گذارد، دادن رای به او و کارنامه اش، ناممکن می شود. ناگزیر، تحریم نمایش انتخابات، تنها راهکاری است که امکان ابراز نارضایی عمومی از حکومت را می دهد و بایست از آن با پافشاری و هوشمندی بیشترین استفاده را برد و بهره برداری کرد.

کنشی هم مطالباتی و هم گذارطلبانه

سنجش کارنامه و برنامه حکومت ملائی سپاهی آقای خامنه ای،  که تنها از طریق تحریم ممکن است،  از یکسو به پاسخگو کردن مسئولین نظر دارد و از سوی دیگر به گذار به دموکراسی. هم خامنه ای مستبد امروز از ابراز نارضایی مردم به هراس می افتد و هم به مسئولین آتی پیام می رسد که با مردمی روبرو هستند که بایست به آن ها حساب پس داد. هراس امروز خامنه ای از نارضایی عمومی که با تحریم بیان می شود، بدون تردید در سیاست های خانمان بر باد ده او بی تاثیر نخواهند بود. پس بنابر این، تحریم انتخابات نمایشی، هم مسئولین امروز امور را به تغییر در سیاست  ها برای کاهش نارضایی مردم وادار می کند و هم برای آینده ایران، مسئولین را پاسخگو می خواهد. تحریم انتخابات نمایشی، که نه! به خامنه ای است، یگانه روش موثر برای پاسخگو کردن مسئولین است. تحریم انتخابات نمایشی، هم گذار طلبانه و دموکراسیخواهانه است، و هم کنشی مطالباتی است با سازماندهی ابراز  نارضایی عمومی در وضعیت تداوم استبداد دینی. 

فرصت طلبی (به غلط اصلاح طلبی نامیده شده)

27 سال است که گرایش فرصت طلبی دینسالاری، تحت عنوان بی مسمای اصلاح طلبی، با همکاری و همدستی با کارگزاران نظامی امنیتی زورگو حکومتی در برگزاری انتخابات نمایشی، به پاسخگو نبودن خامنه ای نسبت به سیاست های مخرب و تبهکارانه اش یاری رسانده است.  سیاست حمایتگرانه همین گرایش سبب سرسختی و یکدستی بیشتر حکومت خامنه ای نسبت به قبل گشته است. تمام نیروی فرصت طلبی (که به غلط اصلاح طلبی نامیده شده)، بار دیگر بسیج شده تا مردم را به پای صندوق های انتخابات نمایشی بکشانند و از آرا آن ها، بعنوان بیعت برای مستبدی خونخوار بهره بگیرند که خیابان های ایران را به خاک و خون کشیده است. این ها، تحریم را بی چشم انداز و سیاست های خود را با چشم انداز معرفی می کنند تا همان سیاست پنهان کردن مسئولیت های سنگین خامنه ای را تکرار کنند. بی پایگی و زیانمند بودن سیاست های این گرایش، در قسمت دوم این مطلب ، بزودی منتشر خواهد شد. 
گرایش تحریم باید راه رفع پراکندگی و انفعال نیروهای خود را بجوید و اهمیت گفتمان تحریم را برای زندگی کنونی و آینده ۸۰ میلیون ایرانی به همگان خاطرنشان سازد.

ادامه دارد

پنجشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۳ - ۲۰ ژوين ۲۰۲۴
 
 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید