اینکه بتوان از کوچکترین روزنه برای پیشبرد مبارزه علیه رژیم بهره برد کاری عقلانیست ولی وقتی میبینیم که آن روزنهها آن چیزی نیستند که در ظاهر میپنداشتیم قطعا دیگر مفهوم خود را از دست میدهند، آنچیزیکه تا بهحال از روند برنامه های تبلیغاتی نامزدها و بویژه نامزد اصلاح طلب که فکر میکردیم، ممکن است بتواند روزنه گشایی کند، بهدست آمده این است که گرم کردن تنور انتخابات هدف اصلی این نامزد و جریان اصلاح طلبیست، وی در مقایسه با دیگر نامزد ها نه تنها نتوانست آنچنان که انتظار میرفت بیانگر خواست مردم باشد بلکه اینجا و آنجا کوشید بیشتر خود را فردی ذوب شده در ولایت و رهبری بداند، او در مسابقهای شرکت کرده که هرکدام از نامزدها سعی میکند بهجای پرداختن به ریشه مشکلات و وجود نظامی استبدادی مبتنی بر ولایت فقیه، به مسائلی همچون عدم ناکارآمدی مدیریت بپردازند. آنها بدون اشاره به نقش ولی فقیه در مسدود شدن راه توسعه و پیشرفت و آزادیهای اجتماعی و فردی سعی دارند ولی فقیه را مبرا از خطا دانسته و نقش خود را در پیروی و سر سپردگی به وی تعریف کنند و در این میان پزشکیان از بقیه نامزدها مصر تر و جلودار تر است، خوشبختانه طی روزهای اخیر با برنامه هایی که کنترل شده از سیمای رژیم پخش شد، متوجه شدیم که هیچکدام از نامزدها در حد و اندازهای نیستند که بخواهند کاری را به نفع مردم صورت دهند مطمئنا اگر راس حکومت هم تحت فشار و اجبار بهدنبال تغییراتی جزیی است صرفا نه در جهت منافع مردم که در راستای حفظ نظام استبدادی و تقویت آن میباشد، اصلاح طلبان اکنون نقش خود را در ادامه وضعیت بخوبی نشان میدهند و مطمئنا با این روندی که میبینیم حتی اگر موفق بشوند نامزد خود را رئیس جمهور کنند، کاری در جهت خواست مردم انجام نخواهند داد و اینبار حکومت با تیپ خاطر آنها را مسئول شکستها و مشکلات آینده معرفی خواهد کرد، شاید این انتخابات پایان رویاهای اصلاح طلبان برای شرکت در قدرت نیز باشد.
اما آنچه که بهعهده مردم و جریانات سیاسی مترقی است، این است که در صورت تحریم انتخابات بهشکلی گسترده بار دیگر پیام خود را به حکومت و کسانی که هنوز کورسوی امیدی دارند که تغییراتی صورت بگیرد، رسانده و باید از هم اکنون بهدنبال سازمان دادن اعتراضات و تلاش برای گذار مسالمتآمیز باشند. تحریم انتخابات پیام اصلیاش این است که مردم با نه گفتن به حکومت تنها راه چاره را بسط و گسترش و سازمان دادن جنبشهای اعتراضی میدانند و در این راستاست که مسئولیت و تعهد جریانات سیاسی اهمیت ویژه ای مییابد. آنها باید در غلبه بر مشکلات خود که باعث تفرقه و جدایی بین آنها گردیده شرایط گفتگوی موثر ملی را فراهم کرده و سعی کنند روی موارد مشترک که کم هم نیستند، با یکدیگر متحد و یکپارچه عمل نمایند. آنها باید بکوشند رابطهای ارگانیک با مردم و بهویژه فعالان سیاسی و اعضا و هوادادان خود در داخل کشور برقرار کرده و از هیچ تلاشی برای رابطهی زنده با کارگران و زحمتکشان و دانشجویان و معلمان و دیگر اقشار اجتماعی فرو گذار نکرده و بتوانند نقش تاریخی خود را در سازمان دادن و هدایت جنبشهای اعتراضی مسالمت آمیز ایفا کنند .
افزودن دیدگاه جدید