- ردیف 4: ورودی مواد خام - ادامه
خطرات برای سلامتی: آسیبها
استفاده از چاقو و قمه، قرار گرفتن در معرض مارها و دیگر گزندگان، تماس با مواد شیمیایی مضر و آسیبهای ناشی از حمل بار سنگین، از زمره آسیبها برای کودکان کار در این بخش اند. یکی از تحقیقات انجام یافته، فعالیتهای کاری خطرناکی را که توسط کودکان کارگر انجام می شوند چنین شناسائی کرده است: استفاده از ابزار تیز، حمل بار سنگین، پاکسازی زمین از انواع آلودگیها و استفاده از مواد شیمیایی [سمّی] کشاورزی.
از بین کودکانی که در کارهای خطرناک نامبرده شرکت داشته اند، استفاده از ابزار تیز تا 79 درصد، حمل بار سنگین تا 70 درصد، پاکسازی زمین تا 67 درصد و استفاده از مواد شیمیایی [سمّی] کشاورزی حدود 25 درصد آنان را شامل می شده است.
مهاجران، قاچاق انسان، کار اجباری
کودکان از کشورهای همسایۀ منطقۀ غرب آفریقا برای کار در مزارع کاکائو به ساحل عاج قاچاق میشوند. در برخی موارد، کشاورزان کاکائو به کشورهای همسایه سفر میکنند تا مستقیماً کودکان را استخدام کنند و به خانوادهها پیشپرداخت میدهند تا فرزندان آنان را به کار در مزرعه بگمارند. کودکان مهاجر اغلب در روستاهای دورافتاده در شرایط زندگی بدی اسکان داده می شوند. بسیاری از آنها شناسنامه ندارند و این مزید بر عواملی است که آنان را در معرض استثمار حاد قرار میدهد. مطالعهای توسط سازمان بین المللی ضدبردگی (Anti-Slavery International) نشان داده است که تنها 9 نفر از 133 جوانی که از بورکینافاسو و مالی در بخش کاکائو در ساحل عاج کار میکردند، طبق توافق قبلی حقوق دریافت میکردند. بقیۀ آنان یا بدون دستمزد کار می کردند، یا دستمزد بسیار کمی دریافت کردند. بنا به تخمین تحقیق دیگری که توسط بنیاد "آزاد باش!" (Walk Free!) و دانشگاه تولان انجام شده، تقریباً 2000 کودک قربانی کار اجباری بوده اند، به این معنا که توسط اشخاص ثالثی غیر از والدینشان، بدون دستمزد مجبور به کار در بخش کاکائو شده بودند.
یک مطالعۀ موردی
منبع یابی مسئولانه در ردیف 4 زنجیرۀ تامین
در سال 2002، شرکت IKEA مطالعهای را در مورد صنعت جهانی پنبه به منظور اتخاذ یک استراتژی مؤثر برای مصرف پنبه، با در نظر گرفتن عوامل اجتماعی و محیطی آغاز کرد. این شرکت یک رویکرد سه جانبه برای تأمین پنبه را پیشه کرد: محلی، کشوری و جهانی. در مناطق محلی که در آنجا پنبه تهیه میکرد، IKEA با سازمانهای توسعه و حفاظت فعال در زمین در مناطق کلیدی پنبه شریک شد. شرکت مذکور در مناطق محلی که تأمین کنندۀ پنبه برای آن بودند، با همکاری با سازمانهای توسعه و حفاظت روی آورد که در مناطق کلیدی کشت پنبه فعال بودند. در سطح جهانی، به "ابتکار پنبۀ بهتر" (Better Cotton Initiative) ملحق شد، پلتفرمی که بر ترویج منبع یابی پایدار و رعایت شیوه های اجتماعی و زیست محیطی خوب تمرکز دارد. در سطح کشوری هم، IKEA تأثیرات بازار ناشی از تأمین انحصاری محصولات ارگانیک را بررسی کرد و در عوض رویکرد انعطافپذیرتری را پیشه کرد. این شرکت مستقیماً با کشاورزان همکاری کرد تا روشهایی را بهبود و تحقق بخشد که ناظر بر اهداف پایداری بودند. در سال 2006، تیمی برای آموزش و سازماندهی کشاورزان در جنوب هند تشکیل شد. خط تولید برای بخش منسوجات خانگی IKEA بر اساس تامین کننده، سپس بر اساس نوع نخ و ظرافت آن تقسیم شد. IKEA سه تا از بزرگترین تامین کنندگان نخ خوب خود را شناسایی کرد که 40 درصد از این بخش را پوشش می دهند. بر اساس مناطق کشت پنبه، پروژه هایی برای همکاری با کشاورزان برای بهبود عملکرد آنها نیز راه اندازی شدند.
با این حال، IKEA به زودی با یک چالش مواجه شد: اطمینان از خرید پنبه از کشاورزان آموزش دیده توسط پنبهپاک کنها، دشوار بود، زیرا آنها انگیزه آشکاری برای تغییر شیوههای خرید خود نداشتند. پس از آن که بالاخره پنبه پاک کن ها هم وارد این روند شدند، IKEA با واکنش تأمین کنندگانی روبرو شد که که از آنها می خواست پنبه را از پنبه پاک کن های مورد نظر بخرند. برخی از آنان در ایجاد ارتباطات تجاری جدید مردد بودند و برخی دیگر طبعاً با تحمل هزینه های اضافی ناشی از تهیه پنبه از فواصل دورتر، در مقایسه با منابعی قبلی خود، مشکل داشتند. در نتیجه، IKEA مدل خود را بر وضعیت انطباق داد. این شرکت با تامین کنندگان همکاری کرد تا شرکای شان را در بخش پنبه پاک کنی تعیین کنند، سپس با آن پنبه پاک کن ها کار کرد تا آنها را برای پیوستن به روش و روند مورد نظر ترغیب کند. از آن پس بود که این شرکت توانست بر اهداف اضافی، ورای اطمینان از تقاضای بالا برای محصول پنبهی این کارخانهها، تمرکز کند و برای ارتقای حجم و گسترش جغرافیایی پنبه موجود مطابق با استانداردهای اجتماعی و زیستمحیطی مورد نظر خود بکوشد.
افزودن دیدگاه جدید