مهسا دختر چهل گیس قصه ی غم انگیز شب های ظلمانی ایران ، او که چون ماه ،همانند نامش مهسا در اسمان ایران درخشید .
او به مانند ژاندارک در اتش سوخت مثال ققنوسی از میان اتش پر کشید
و جاودان گشت .
امروز مهسا در جایگاه
سیاوش ِ شاهنامه ایستاده است
و زنان و دخترانِ سرزمین ام
در مرگ ژینای کردستان
گیسوان را می بُرند .
در هیچ سرزمینی تاکنون کبوتر ازادی از لابه لای گیسوان زنی پر نکشید
همان گیسوانی که
بزرگترین سوگند در سرزمین مهسا
(قسم به گیسوان مادر است)، همان گیسوانی که گشت ارشاد به دور دست خود پیچید و سر مهسا را به دیوار کوبید او را به کما برد ،
گیسوانش پریشان شد
و جهانی در رقص پریشانی
این گیسو از کما در امد .
مهسا ژاندارک ایران زمین ، همان طاهره قره العین است ، قمر وزیری ، هما دارابی ، زهرا بنی یعقوب ، تمام زنانی که هر اذان شلاق می خوردند ،
او فریاد مادر ستار ، پویا ، نوید و مادران خاوران است .
مهسا 22 سال داشت و 11 سال از عمرش را در نظام اموزشی ایدئولوژیک درس خوانده است ، در مدارسی که درو دیوار کلاس و حیاط اش پر از نوشتارهای مذهبی و احکام اسلامی و کتاب هایشان همه اموزش
انچه خواسته نظام است .
نظام اموزشی از شش سالگی روسری را بر سر مهسا و مهساها
و تن هایشان را در تملک نگاه مردسالار خود گرفته است .
اموزش و پرورش خود
می داند در رسیدن به اهداف اش شکست خورده است انچه را که در طول یازده سال نتوانسته است در فکر و عقیده ی جوانان نهادینه کند در خیابان ها با ماشین های گشت ارشاد
در نهایت ارعاب به نمایش می گذارد
و انجا که دختری به این اجبارِ
بی پایان شجاعانه نه می گوید سری به دیوار کوبیده می شود ، پدر و مادری داغدار می شوند ،جوانی با تمام آرزوهایش به گور سپرده می شود
و باز هم دژخیمان این ظلم خود را در لفافه ای از دروغ های رنگارنگ تکراری پنهان می کنند ، ولی اینبار مهسا این دختر کردی که فریاد می زد من در این شهر غریبم در سراسر جهان اشنای همگان شده است .
جوانان هم نسل مهسا در خیابان
فرای جنسیت همگی مهسا شدند
و با حضوری پر رنگ در
اعترضات خیابانی شرکت
می کنند اما سوال اینجاست
با تمام اموزش های ايدئولوژيک
این نسل چگونه پدید امده است ؟ !
این نسل حاصل یک انقلاب فرهنگی ارام و مستمر در طی بیست سال گذشته در ایران می باشد در واقع از طریق همراهی بینانسلی روی داده است کسانی که در دهه های شصت و هفتاد در همین نظام اموزشی تحصیل کردند وقتی وارد جامعه شدند
شروع کردند به مطالبه گری از حکومت دیکتاتوری و حاصل این کوشش انها وقایع سالهای 78 و 88 بود در ان برحه از زمان مغلوب نظام سرکوب گر شدند اما افکار و مطالعات سیاسی شان را در دنیای فردی و خانوادگی خود پی گیر بودند
این نسل مهار شدنی نبود و گشت ارشاد ان زمان تلاش کرد اجازه ندهد بسیاری از مسائل از جمله پوشش زنان به میل و اراده ی این جریان فکری قرار گیرد و سعی کرد با فشارها
و محدودیت های پوششی
در مدارس و دانشگاه ها و خیابان ها کنترل جامعه را در دست داشته باشد ،موثرترین نقشی که این دو نسل شصت و هفتاد داشتند ساختن نسل بعدی یعنی همین نسل
دهه ی هشتاد ی های امروز که
تعجب جهانیان را برانگیخته است
می باشند این نسل بخشی از ماهیتش را از نسل قبل گرفته است
و بخشی را هم خود به ان افزوده است ،این نسل در واقع ادامه ی خط فکری آزادیخواهانی است که در طی چهل و چهار سال گذشته به عناوین مختلف پدید و سرکوب شدند .
وامروز این نسل این جنبش جهانی را پدید اورده است
وقتی شعار زن ، زندگی ، ازادی
در شهرهای ایران توسط مردان و زنان یکصدا فریاد زده می شود این نوید را می دهد که جامعه سنتی در حال شکستن پیله ی سخت سنت
بدور خود است .
امروز دیگر با افتخار اسم ایران فریاد زده می شود چون چهار دهه بود مردم ایران بخاطر سیاست های حکومت دیکتاتوری شان شرمسار دنیا بودند .
حال تمام جهان از مرز بین مردم ایران با حکومت ایران اگاه شده اند .
برای اولین بار جنبش زنانه ای در جهان رخ داده است جنبشی که امیدواریم سقوط دیکتاتوری جمهوری اسلامی به خاطر موی یک زن اتفاق افتد زنی که کشته شدن اش همه ی مردم ایران را متحد کرد
وسبب گردید جهان صدای زنان و دختران ایران را بشنود
باشد که روز غم انگیز مرگ
مهسا روز جهانی ازادی زنان نامگذاری شود و او تا ابدیت تاریخ نماد ژاندارک ایران زمین جاودان بماند .
زنده باد زن
زنده باد زندگی
زنده باد ازادی .
سوران شمسایی
25/شهریور /1403
افزودن دیدگاه جدید