رفتن به محتوای اصلی

برابری جنسیتی در محیط کار بخش چهارم

برابری جنسیتی در محیط کار بخش چهارم

نویسنده: فیضا علی (Faiza Ali)

3.    نظریه سیستم‌های دوگانه
برخی از پژوهشگران استدلال می‌کنند که  مارکسیستها و فمینیست‌های رادیکال به تنهایی نمی‌توانند وضعیت اشتغال زنان را به طور جامع توضیح دهند. این پژوهشگران پیشنهاد کرده‌اند که این دو دیدگاه نظری که به نظر متضاد اند، در یک نظریه فمینیسم سوسیالیستی مترقی در رودرروئی با "پدرسالاری سرمایه‌داری" ترکیب شوند. این نظریه جدید تلاش می‌کند نقش دوگانه سیستم سرمایه‌داری و پدرسالاری را در ایجاد و حفظ تفکیک جنسیتی در نیروی کار توضیح دهد. این نظریه دو سیستم به ظاهر مستقل را به عنوان سیستم‌هایی به هم مرتبط در نظر می‌گیرد و آن‌ها را با هم تئوریزه می‌کند تا روابط پدرسالارانه‌ای را که در غیر این صورت توسط سیستم سرمایه‌داری پنهان می‌مانند، آشکار سازد. ایده پدرسالاری سرمایه‌داری را می‌توان به عنوان پیشرفتی در مطالعه نابرابری‌های جنسیتی در اشتغال دانست. به گفته والبی (Walby): «در مفهوم یک سیستم پدرسالاری سرمایه‌داری پیشرفتی قابل توجه در توضیح نابرابری جنسیتی نسبت به رویکردهای "تنها منتج از نقد سرمایه‌داری" و "تنها منتج از نقد پدرسالاری" حاصل می‌شود.»
به نظر می‌رسد تحلیل فمینیستی سوسیالیستی به انتقاداتی که چه فمینیست‌های رادیکال و چه مارکسیستها در مورد وضعیت اشتغال زنان و ترکیب آن با زندگی خانگی با آن مواجه هستند، پاسخ می‌دهد. به گفتۀ هارتمن (Hartmann)، نظریه مارکسیستی نقش پدرسالاری را در کنار گذاشتن زنان از اشتغال بر اساس دلایل اجتماعی و تاریخی نادیده می‌گیرد و حذف زنان از نیروی کار را صرفاً به تمایل سرمایه‌داری برای استفاده از نیروی کار ارزان‌تر نسبت می‌دهد. به همین ترتیب، نظریه فمینیستی رادیکال بر ایده پدرسالاری بیش از حد تأکید کرده و بر نقش سیستم سرمایه‌داری در حفظ و تشدید نابرابری‌های موجود در محیط کار و جامعه پشم می پوشد. هارتمن تفکیک شغلی بر اساس جنسیت را در همپوشانی دو سیستم سرمایه‌داری و پدرسالاری توضیح می‌دهد که گروه غالب در هر سیستم، یعنی سرمایه‌داران در جامعۀ سرمایه داری و مردان در جامعۀ مردسالار، از آن سود می‌برند. 
حامیان نظریه سیستم‌های دوگانه در تئوریزه کردن رابطه بین سرمایه‌داری و پدرسالاری اختلاف نظر دارند. برای مثال، والبی استدلال می‌کند که سرمایه‌داران و پدرسالاران ممکن است دلایل مختلف یا مشابهی برای حفظ وضعیت موجود در استمرار سرکوب زنان در جامعه و اشتغال داشته باشند. در حالی که آیزنشتاین (Eisenstein) و هارتمن معتقدند که اگرچه سرمایه‌داری و پدرسالاری هر دو سیستم‌های مستقلی اند اما با یکدیگر ترکیب شده و منافع مشابهی را ترویج می‌کنند.
اگرچه رویکرد سیستم‌های دوگانه هارتمن درک ما را از تفکیک جنسیتی در محیط کار ارتقاء می‌دهد، اما از نقد در امان نبوده است. مسئله اصلی این است که آیا او توانسته است جدایی تحلیلی بین سرمایه‌داری و پدرسالاری را حفظ کند یا خیر. یونگ (Young) استدلال می‌کند که نظریه‌پردازان سیستم‌های دوگانه یا به سرمایه‌داری و پدرسالاری یک پایه مشترک می‌دهند که در آن این دو از نظر تحلیلی غیرقابل تفکیک اند، یا ممکن است هر یک پایگاه‌های جداگانه‌ای داشته باشند که در این صورت هیچیک نمی‌تواند تمام ویژگی‌های سرمایه‌داری و پدرسالاری را توضیح دهد. والبی نیز اشاره می‌کند که تحلیل هارتمن از سرمایه‌داری و پدرسالاری میزان هماهنگی بین این دو سیستم را بیش از اندازه واقعی نشان می‌دهد. والبی یک فرمول‌بندی پیشرفته‌تر از نظریه سیستم‌های دوگانه را پیشنهاد می‌دهد. نظریه سیستم‌های دوگانه همچنین توسط پساساختارگرایان مورد انتقاد قرار گرفته است، زیرا آن‌ها معتقدند که نظریه‌های ساختاری تجربیات متنوع زنان و مردان در محیط کار را نادیده می‌گیرند.
 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید