تلاشهای از مدتها پیش جاری به منظور پایان دادن به تنش وجنگ پیرامون «مسئلۀ کُرد» در ترکیه، سرانجام در صدور پیام عبدالله اوجالان رهبر معنوی بی بدیل حزب «پ.ک.ک» به بارنشست. هدف از این فرایند زمانبر، که گاه پنهانی در پشت پرده و گاه در شکل گفتگوها و رفت و آمدهای آشکار جریان داشت، اعلام «جنگ دیگر نه!» از زبان این نماد مقاومت کُرد بود. پیام صلح را کسی داده است که ۲۶ سال از عمرش را از زمان ربوده شدن در راه سفر به آفریقای جنوبی توسط «میت» (سازمان استخباراتی ترکیه) تا هم اکنون، در زندان دولت تاریخاً کُردستیز ترکیه گذرانده است.
اعتبار اوجالان - این زندانی جزیرهی «ایمرالی» - صرفاً به بنیانگذاری حزب «پ.ک.ک» و نظریهپرداز بودن آن نیست، بلکه به شهرتی برمیگردد که او به عنوان سخنگوی نهایی مقاومت کُرد در ترکیه دارد. سخن وی نه فقط برای بسیاری از پارتیزانهای حزب تاسیسی خودش – حزبی سربرآورده در ۴۵ سال پیش - بلکه برای خیل مردمان دوستدارش، حرف آخر به شمار میرود. او «آپو»ی میلیونها کُرد است، پدری که هرگز به آرمان مردم کُرد برای رهایی از تبعیض تاریخی نسبت به آن پشت نکرده است. او و جنبش کُرد در ترکیه، گرهخوردهی همدیگرند.
فراخوان اوجالان، همزمان بار گفتمانی و سیاسی دارد و وزن بیشتر در آن با اولی است. اما بسی مهم تر، وجه کاربردی آنست که به سیاست نهفته در آن برمیگردد. پیام بطور فشرده تاکید بر این چند محور دارد: مبارزهی کُرد برای رهایی از تبعیض ملی، حقانیت داشته و بر حق بوده است؛ شکل مبارزهی انتخابی – مقاومت مسلحانه – حزبش را باید محصول ناگزیر زمانه و واکنش نسبت به تحمیلات دانست؛ این شکل و نوع از مبارزه دیگر از کاربُرد افتاده و حتی بدل به مانعی در راه برون رفت از معضل شده است؛ اکنون که صداها و نشانههای متفاوت در قبال این مسئله شنیده و دیده میشود، نمیتوان و نباید فرصت سوزی کرد؛ زمان وداع با اسلحه فرا رسیده و برای نشان دادن حسن تفاهم نیاز به اعلام انحلال «پ.ک.ک» بمثابهی تشکلی است مسلح و لذا این حزب باید انحلالش را طی تصمیمی در کنگرهی خود رسمیت بخشد و رویکرد درآمیزی کامل با مبارزات مدنی مطالبه محور برگزیند؛ و بالاخره اینکه پیشبرد خواست برحق کُرد فقط زیر سقف تفاهم و توافقات دمکراتیک در کادر ترکیه واحد امکان تحقق دارد وگرنه تداوم جنگ خواهد بود و بس.
کلام اوجالان اما با رمزوارهی معناداری نیز همراه بود؛ آنجا که صراحتاً مسئولیت تاریخی ارزیابی خود از وضعیت تازه و پیشنهادهای منتج از آن به منظور برون رفت از معضل تاریخی فرا قرنی و در شکل خونین چهار دههای را میپذیرد. این تاکید ظریف، بدان معنی است که گرچه خار تردیدها و بی اعتمادیها نسبت به رفتار نمایندگان شوونیسم ترک در قبال این اعلام آمادگی برای صلح همچنان جان وی را می خلد، با اینهمه باز از پیش کشیدن طبق اخلاص دریغ نمیورزد. به دیگر سخن، با مایهگذاری بسیار از نام و اعتبار خود، جسارت جنگندگی همه عمریاش را اینک در شجاعت برای صلح به هر قیمت نشان میدهد تا اگر اقدام مبتکرانهاش با شکست روبرو شد آن را به پای او بنویسند.
در واقع اوجالان زمانی دست به این ریسک سیاسی میزند که اعتماد کافی هم به کامیابی پروژهی پیشنهادی خودش ندارد. چرا که از آخرین تجربهی عهدشکنانهی دولت ترکیه برای راه حل مسالمت آمیز معطوف به تفاهمات سال ۲۱۳ فقط چیزی حدود دهسال میگذرد و این به سادگی نه فراموش شدنی. مسئولیت اصلی شکست و ناکامی آن تجربه، با دولت آنکارا و حامیانی همانند «بوز قورت» بود بمثابهی دشمنان قسم خوردهی داعیه کُردها به عنوان یک اتنیک صاحب حق در این کشور. آنانی که همهی باشندگان ترکیه را تُرک میشناسند و اگر بخش بیشترش تُرک شهری، بخش کمترش موسوم به «ترک کوهستانی» یا همان کُردها که طی هزاران سال ساکن در این سرزمین هستند.
تا این لحظه واکنشها نسبت به این پیام چه در سطح بین المللی و مشخصاً توسط دبیر کل سازمان ملل متحد و اروپاییها و دولت آمریکا، چه از سوی دولت های منطقه، چه در کانونها و محافل سیاسی خود ترکیه و نیز از سوی مردم به شادی برخاستهی کُرد این کشور، و همچنین کردهای سه کشور کردنشین دیگر مثبت بوده و سطوح متفاوتی از استقبال در پی داشته است.
در ترکیه، حزب «جمهوری خلق ترکیه» به عنوان رقیب اصلی هم حزب «رفاه و توسعه» و هم حزب «حرکت ملی» را میتوان در موضع موافق با این پیام اگرچه در شکلی کم صدا ارزیابی کرد. حزب «دمکراتیک خلق»ها اصلیترین پشتیبان این پیام و در واقع از برسازندگان آن بوده است و حزب کمونیست ترکیه هم ضمن اشارات بجا به انگیزههای توسعهطلبانهی نیروی حاکم از این پروژه، از پیام اوجالان استقبال کرده است. مهم تر از همه اما واکنش «پ.ک.ک» مستقیماً درگیر جنگ با دولت و ارتش ترکیه در «باشور» (کردستان ترکیه) است که حتی پیش از صدور پیام از طریق سخنگوی خود اعلام کرده بود: ابتکارات «آپو» به منظور برقراری صلح بین دولت و جنبش مقاومت کُرد را میپذیرد مشروط به اینکه آزادی این رهبر، تضمین سلامتی و امنیت وی و نیز آزادی فعالیت سیاسی او تامین و تضمین شود.
در کردستان «روژاوا» (سوریه) هم، مظلوم عبدی رهبر «یگانهای مدافع خلق» با احتیاط به پیشواز تصمیم اوجالان شتافته است. بقا و ادامهی دولت خودمختار «روژاوا» تحت رهبری او و دارای قدرت کنترل بر شمال شرق سوریه که نظراً و عملاً پیرو اندیشه و مشی اوجالان است، در حال حاضر از دغدغههای اصلی رجب اردوغان به شمار میرود. عبدی ضمن این تاکید که تصمیم گیری در مورد وضعیت و سرنوشت کُردهای سوریه با خود آنهاست، اما از پیام «آپو» به شرط آزادی وی به استقبال برخاسته است.
واقعیت اینست که اکنون همه چیز بستگی به ارادهی دولت ترکیه و احزاب سیاسی متنفذ در هر جناح از آن دارد. این نیز در شرایطی که، مشی جاه طلبانهی نئو عثمانیسم رقم زنندهی اصلی سیاستهای منطقهای این کشور است. مشیای که در داخل نیاز به پشت جبههی امن دارد تا بتواند در فرا مرزهای ترکیه خط توسعهی سیاسی آن به سمت جنوب و شرق را پیش ببرد. بعلاوه اردوغان در آستانهی تدابیری برای تغییراتی در قانون اساسی به نفع خود و حزب اسلامگرایش است و لذا مصلحت را در نوعی از مصالحه با کردها میداند. این وضعیت متناقض، شرایط نوعی از «حل مسئله کُرد» در ترکیه برای کُردها را فراهم آورده و میتواند از دل آن چه بسا دستاوردی بیرون بزند؛ البته هرگاه که همراه این هشیاری باشد که چنین تدبیری از سوی دولت ترکیه پیش از آنکه ماهیت دمکراتیک داشته باشد و پذیرش لزوم رعایت عدالت توسط آن را معنی دهد، بیشتر جنبهی فرصت جویی برای این دولت به منظور پیشبرد سیاستهایش را دارد.
اوجالان هم در آگاهی به همین شرایط و محدودیتهاست که میخواهد با بهرهگیری از درز چنین شکافی، «پ.ک.ک» را از مشی به بن بست رسیدهاش بیرون کشیده و به صاحب سیاستی امکان ساز برویاند. او می داند که پیشنهاد مشخص به این حزب مسلح برای ترک سلاح و حتی توصیه به انحلال آن بی آنکه وعدهی مشخصی از دولت اردوغان بگیرد، مقدمتا یک پیروزی برای دولت «توسعه و رفاه» حاکم و همراهش حزب « حرکت ملی» باغچالی است که خواست مستمر هر دو آنان از او و حزب «پ.ک.ک» تن دادنش به همین دو خواست بوده است. مسئله اما اینست که او راهی هم غیر این پیش پای حزبش نمیبیند و به خوبی دریافته است که مشی مسلحانهی «پ.ک.ک» بخاطر قربانی گرفتنهای متعدد از افراد غیر نظامی و مخصوصاً هم از ترکها، به ضد خودش بدل شده است.
اما این هنوز هم روشن نیست که آیا کلیت حزب «پ.ک.ک» نیز چنین تصمیم و ابتکاری از سوی «آپو» را هضم کرده و بربتابد یا نه؟ اگرچه، چنین به نظر میرسد که اوجالان پیشاپیش موافقت رهبری عملی حزب خود در زمینه پیشنهادش را جلب کرده و یا دستکم بر این ارزیابی است که «پ.ک.ک» در موقعیت قبول ناگزیر امر صلح قرار دارد. با این همه حتی پذیرش مشروط پیام از سوی «پ.ک.ک» را هم نباید چنین تلقی کرد که گویا اعضای این حزب خواهند توانست به سادگی خود را از تردید تاریخی و بدبینی خونالود نسبت به امکان تحقق حق کُرد توسط دولت ترکیه برهانند. گذر از این بدبینی نیازمند دو عامل است: یکی گذشت زمان و دیگری بروز صداقت از سوی دولت ترکیه بر متن همین زمان.
آری، کُردهای ترکیه در لحظهی حساس و خاصی از سرنوشت مبارزاتی برحق خود برای تحقق مطالبات تاریخیشان قرار گرفتهاند. اینکه آیا با پیشنهاد «آپو» مبنی بر آن نوع از مبارزه برای نیل به حداقل مطالبات ملی همراهی کنند که مشخصاً در موضوع آزادی زبان مادری و حق ادارهی امور محلی بازتاب دارد، یا که در سنگر امتناع نسبت به وعدههای دولت مرکزی باقی بمانند و پشتیبان مبارزهی قهرآمیز در «قندیل» واقع در کردستان عراق باشند؟ ریسک سیاسی اوجالان عمل به ناگزیریهاست؛ فقط با این تصریح که نه صرفاً در کادر یک تاکتیک سیاسی بلکه به پشتوانهی جمع بستی استراتژیک که از دیرباز آن را اندیشیده است. عقل سلیم و دمکراتیک، در چنین وضعیتی فقط میتواند آرزومندی امیدوار باشد نسبت به احتمال کامیابی این رویکرد، گرچه در همانحال هوشیاری محتاط با چشمانی نگران. منبع موفقیت در غلبه بر چالش موسوم به «کُرد» در ترکیه، بسیج مدنی مردم کُرد است و بس. همانگونه که در ایران و سوریه نیز.
بهزاد کریمی ۹ اسفند ۱
دیدگاهها
بیانیه اوجالان
افزودن دیدگاه جدید