آقای خاتمی در دیدار نمایندگان ادوار مجلس با تشریح مشکلات موجود در کشور و ارائه راهکارهای 15 گانه برای برون رفت از وضعیت کنونی، به عنوان یک شهروند از مردم عذرخواهی کرد و گفت «با همه وجود از رهبری معظم درخواست میکنم که با فرمان و دستورات خود مسائل و مشکلاتی که امروز کشور را دچار چالش کرده حل فرمایند».
ایشان قبل از انتخابات دوم خرداد 1376، وعده داده بود که درصورت رئیس جمهور شدن اگر تحت فشار قرار بگیرد «همه مشکلات را با مردم درمیان خواهد گذاشت».
آقای خاتمی به پشتوانه 20 میلیون رای مردم، رئیس جمهور شد. اگرچه در برابر فشارهای جناح حاکم ایستادگی کرده و کم و بیش مشکلات و مسائل را به اطلاع مردم میرساند اما سیاست و روش او برای پیشبرد سیاستهای خود و رفع فشارها، مراجعه و تکیه به مردم و نیروهای آزادیخواه کشور نبود بلکه رعایت حال رهبر و جلب نظر او بود.
در تیرماه 1377 نوشتیم: «آقای خاتمی هنوز هم در فضای خوشباوری نسبت به رهبر مذهبی سیر میکند».
19 سال از آن زمان گدشته است.
40 سال از کسب قدرت سیاسی توسط بخش بزرگی از روحانیون، و تلفیق دین و دولت و تشکیل حکومت دینی گذشته است.
طی 40 سال، این حکومت، جامعه را به بحرانهای فرساینده اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی، فرهنگی و روابط بینالمللی دچار کرده و اساس زندگی مردم، جامعه و کشور را بخطر انداخته است.
آقای خاتمی سالهای درازی در عالیترین سطوح حکومتی نظیر وزیر ارشاد و ریاست جمهوری مسؤلیت و حضور داشت.
30 سال است شاهد و ناظر این است که حکومت و رهبر معظم آن، حتی رئیس جمهورهای مدافع حکومت - (آقایان خاتمی اصلاحطلب، احمدی نژاد صولگرا، میرحسین موسوی نخست وزیر سابق و مدافع اجرای بیتنازل قانون اساسی و روحانی اعتدالی) را تاب نمیآورد و آنها را به تدارکاتچی فرومیکاهد.
ایشان با مشاهده هزاران فاکت و کسب این همه تجربه تلخ، بازهم و بار دیگر خود را مدافع همان حکومت و رهبر و در کنار آن می داند و هنوز هم معتقد و امیدوارست که این حکومت با فرمان و دستورات رهبر معظم، مسائل و مشکلات امروز کشور را حل کند.
ایشان در شرایطی با تمام وجود از خامنهای چنین درخواستی دارد که میداند و تجربه کرده است که حکومت مورد دفاع ایشان از بدو تاسیس و نیز از زمان رهبری خامنهای تا به امروز، مخالف و مانع اصلی و عمده اصلاحات از جمله:
ایجاد فضای باز و امن و آزاد سیاسی، آزادی تمام زندانیان سیاسی و عقیدتی، پایان دادن به افراط و تندروی، شنیدن اعتراض مردم، ایجاد و تقویت فضای همبستگی ملی، وحدت ملی، تغییر نگاه رسانههای ملی، پاسخگویی دولت و مجلس، تشکیل دادگاهها با هیأت منصفه مردمی و... بوده و هستند .
راستی آقای خاتمی این عذر خواهی از مردم ازچه موضع و برای چیست؟
ایشان ضمن عذرخواهی از مردم با تمام وجود، با همه وجود از رهبر همین حکومت تبعضگر و جبار نیز درخواست کرده است که با فرمان و دستورات خود مسائل و مشکلات امروز کشور را حل فرمایند.
عذرخواهی از مردم از یکسو و دفاع از حکومت و درخواست از رهبری آن از سوی دیگر، نشان میدهند که آن عذرخواهی، برآمده از بررسی و نقدِ رفتار، روشها و سیاستهای 40 ساله خودشان نیست. ایشان و بخشی از همراهانش، اندیشه، دورنما، الگو و مدل سیاسی مدرن - دمکراتیک در در برابر حکومت مورد علاقه خود ندارند. رفرمیسم مورد نظرشان نیز از ابتدای تشکیل دولت اصلاحات، به لحاظ اندیشه سیاسی، روش و سیاستهای راهبردی، رفرمیسم تبعضآلود و غیردمکراتیک بوده است. بخاطر همین، هنوز و همچنان از دوم خرداد 1376 تا به امروز، از رهبر میخواهند با فرمان خود مسائل و مشکلات کشور را در چهارچوب همین حکومت تبعیضگرا و غیردمکراتیک و به شیوه غیردمکراتیک حل کند.
آخر با کدام خرد نقاد و عقل نظری و عملی و با چه اخلاقی میشود و میتوان از حکومت و رهبر و حکمران اصلی آن که با افکار، رفتار، گفتار، روشها و سیاستهای خود، جامعه و کشور را دچار بحرانهای عدیده، فساد و خطرات داخلی و خارجی کردهاند، باز با تمام وجود خواست که با فرمان خود مشکلات و مسائل کشور را حل بفرمایند؟
19 سال پیش خطاب به آقای خاتمی نوشتیم:
«... اگر آقای خاتمی و یارانش میخواهند بطور جدی و قطعی، دوم خرداد را در مسیر آزادی و تقویت جامعه مدنی پیش ببرند، ضروری است بجای دل بستن به وعدههای راست یا دروغ این یا آن رهبر مذهبی و بجای امید به جلب نظر رهبر، قبل از همه به مردم و نیروهای سیاسی و فرهنگی مدافع آزادی و جامعه مدنی روی بیاورند و همه مشکلات را با مردم درمیان بگذارند.
نوشتیم: «رمز موفقیت، پیشروی و فراروئی دوم خرداد به سمت آزادی و جامعه مدنی و رمز شکست بیشتر مخالفین آزادی و جامعه مدنی در حکومت، مراجعه به مردم و نیروهای سیاسی و فرهنگی مدافع آزادی است نه جلب نظر نماد ولایت فقیه...»
گفتیم: «...مردم ایران نمیخواهند بعد از اینکه کار از کار گذشت، از رئیس جمهور و یارانش بشنوند که ما میخواستیم، اونها نگذاشتند.»
«دانه تسبیح اگر بگسست معذورم بدار دستم اندر ساعد ساقی سیمین ساق بود».
گفتیم : «آقای خاتمی ساعد سیمین ساق رهبر را رها کنید و ساعد صاحبان اصلی دوم خرداد را بگیرید».
ولی ایشان و بخشی از یارانش نه تنها حکومت خودساخته را به نقد و انتقاد نکشیدند و هیچ اندیشه و الگو و مدلِ مدرن - دمکراتیکی را پیش روی خود و مردم نگذاشتند بلکه هنوز و همچنان خواهان اصلاحاتی کم رمق و دیرهنگام در چارچوب همین حکومت ناکارآمد 40 ساله و بفرمان رهبر هستند.
راستی آقای خاتمی این عذرخواهی بخاطر چه و برای چیست.
امروز 16 مرداد ماه سال 1397 خطاب به شما مینویسیم:
برای حل مسائل و مشکلات کشور باید به مردم و نیروهای آزادیخواه کشور پیوست و تکیه کرد
اگر آقای خاتمی و یارانش جداً خواهان حل مسائل و مشکلات جامعه و کشور هستند، راه، روش و سیاست شفاف، صادقانه، خردمندانه، دمکراتیک و مردمدوستانه، پیوستن به مردم و تکیه به آن و نیروهای آزادیخواه، عدالتجو و طرفدار دمکراسی و صلح دوست است.
عذرخواهی از مردم و همچنان ماندن در کنار حکومت و رهبر و تداوم سیاست تغییر رفتار رهبری در شکل جدید، نه صادقانه و دمکراتیک است و نه مردمدوستانه. آقای خاتمی بجای تلاش برای اصلاح رفتار رهبری، لازم است رفتار ،افکار، روش و سیاستهای خود را اصلاح کند.
در ضمن پیشنهاداتی که ایشان مطرح کرده است، چندین بار وجندین سال قبل، پیشنهادات جدیتر و عمیقتر(نظیر اصلاحاتی در قانون اساسی و اصلاحاتی در ساختار حکومت، حذف نظارت استصوابی و...) توسط بسیاری از نیروهای سیاسی مطرح شده اما حکومت مورد علاقه آقای خاتمی، مخالف آنها بوده و مانع اجرای آنها شد.
تحقیر شهروند و مردم، مخالفت با آزادی، حقوق و رای برابرِ همگانی و دمکراسی و عدالت (قضائی، اجتماعی و اقتصادی) بنمایه و از مختصات اصلی و درونزای حکومت جمهوری اسلامی است.
آقای خاتمی، جمهوری اسلامی و رهبر آن را، بیشتر از آزادی، دمکراسی، عدالت، مردم و زندگی بهتر برای مردم دوست دارد و از پیوند مردم و نیروهای آزادیخواه و سکولار دمکرات در جهت دمکراسی مدرن سخت نگران است.
راز انفعال و سترونی سیاسی و اجتماعی آقای خاتمی و یارانش، اعتقاد و تعهداخلاقی، فکری و سیاسی آنها به چارچوب حکومت جمهوری اسلامی و ماندن در آن چارچوب است. آنها نگران پیوند مردم و نیروهای آزادیخواه و سکولار دمکرات و حرکت در جهت گذار به الگو و مدل سیاسی - اجتماعی مدرن دمکراتیک هستند.
این ماندگی در چارچوب و این انفعال و نگرانی، در شرایطی است که ایران سالهای درازی است برای قرار گرفتن در مسیر توسعه متوازن و پایدار و تامین زندگی بهتر برای مردم، به آزادی و دولت مدرن دمکراتیک نیازمنداست. رفرمیسم آنها چنین محتوی و چشمانداز سیاسی - اجتماعی نداشت .
آقای خاتمی!
اگر شما به عنوان یک شهروند، نگران وضع کشور هستید و اگر میخواهید خدمتگذار کشور خود باشید، برای انجام وظیفه شهروندی، لازم است به شهروندان و مردم و نیروهای آزادیخواه، عدالتجو، دمکرات، سکولار و کنشگران جامعه مدنی کشور بپیوندید و به آنها تکیه کنید.
حل مسائل و مشکلات مردم، جامعه و کشور، از درون حکومت و همچنین از واشنگتن و جای دیگر درنمیآید.
------------------------------------
*- نشریه کار- شماره 185 چهارشنبه 3 تیر ماه 1377
افزودن دیدگاه جدید