رفتن به محتوای اصلی

ستارگان شبهای تیره*

ستارگان شبهای تیره*
یاد و خاطره غلامرضا اشترانی گرامی باد!

در 40 سالی که از سلطه جمهوری اسلامی می‌گذرد، دستگاه تبلیغاتی رژیم، همواره تلاش کرده تا تاریخ مبارزات آزادی‌خواهانه و عدالت‌خواهانه مردم ایران را به نفع خود تحریف کرده ، یا آن را ناچیز و انحرافی جلوه دهد، ازاین‌رو ما وظیفه‌داریم تا نگذاریم مبارزات جریان‌های سیاسی آزادیخواه و فرزندان آگاه و فداکار میهنمان را که در شب‌های تیره، با استبداد به مبارزه برخاستند، به فراموشی سپرده شود. یکی از مبارزان راه آزادی و عدالت در آن سال‌ها غلامرضا اشترانی نام دارد، که یکی از چهره‌های تأثیرگذار دهه چهل استان لرستان است.

غلامرضا اشترانی در سال 1316 در ملایر به دنیا آمد، اما تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در بروجرد به پایان رساند، و پس از دریافت دیپلم به دانشکده افسری رفت، اما پس از مدتی اخراج گردید به بروجرد بازگشت و شغل معلمی را انتخاب کرد، و پس از مدتی به تدریس، در دبیرستان‌های بروجرد پرداخت، زنده‌یاد اشترانی درزمان دانش‌آموزی به حزب پان ایرانیست گرایش داشت ، اما بعد دارای گرایش‌های سوسیالیستی گردید.

غلامرضا اشترانی افزون بر تشویق دانش‌آموزان به مطالعه، آنان‌ را به ورزش و تقویت جسم نیز تشویق می‌کرد؛ اشترانی خود کشتی گیر و مربی کشتی بود و دانشآموزان را به ورزش کشتی، کوهنوردی و شطرنج تشویق می‌کرد؛ دانش‌آموزان نیزبه خاطر علاقه ای که به دبیر خود داشتند به این ورزش‌ها می‌پرداختند؛ گروه جان‌فدای ارمان خلق و همایون کتیرایی هم به ورزش کشتی روی آوردند. اشترانی هم زمان با شغل دبیری، به خاطر مصون ماندن جوانان بروجردی از اعتیاد و دیگر آلودگی‌ها، به تاسیس یک باشگاه ورزشی اهتمام ورزید. زنده‌یاد اشترانی با تلاش و کوشش در تمام عرصه‌های آموزشی، فرهنگی و ورزشی، یک نسل از انقلابیون بروجرد را تربیت کرد؛ اشترانی در برابر مشکلات دانش‌آموزان از آنان نیز حمایت می‌کرد، چنان‌که یکی از لاتهای معروف بروجرد را که به دانش‌آموزان سوء نظر داشت، به شدت کتک زده بود؛ این اقدام او درشهر بروجرد انعکاس یافت و بر محبوبیت او افزود.

اشترانی نسلی از مبارزین را در بروجرد تربیت کرد، که نام‌های آنان در عرضه مبارزاتی ایران فراموش نخواهند شد؛ گروه «آرمان خلق» که مقاومت دلیرانه شان درزیر شکنجه در آن سالها بازتاب وسیعی داشت و همایون کتیرایی، شاخص‌ترین چهره این گروه، به عنوان نماد مقاومت شهرت یافتند. از دیگر دست پروردگان اشترانی محمود و مجتبی خرم ابادی، چریک‌های جانباخته فدایی خلق و همچنین تورج اشتری تلخستانی، فدایی جانباخته از شاگردان و یاران صمیمی او بودند؛ یکی دیگر از شاگردان او علیرضا شکوهی، از اعضای برجسته ستاره سرخ و یکی ازمقاومترین زندانیان آن سال‌هاست؛ شکوهی در سال‌های پس از انقلاب از رهبران سازمان راه کارگربود، و توسط حکومت اسلامی اعدام گردید. اشترانی به اتفاق دکتر اعظمی پزشک مردمی و نامدار لرستان، دو یار صمیمی و هم‌پیمان بودند. اشترانی با اعضای خاندان اعظمی نیز روابط صمیمانه ای داشت و با انها برنامه های مطالعاتی و کوهنوردی و شطرنج داشت.

اولین بار زنده یاد اشترانی را درسال 47 درسالن کشتی دانشگاه دیدم، در آن سال‌ها اکثریت کشتی گیران دانشگاه تهران کُرد و لُر بودند. در آن‌جا با شخصیت مردمی او آشنا شدم و شاهد بودم که چگونه کشتی‌گیران لُر، دست و کتف او را به عنوان یک پیشکسوت حوشنام و انسانی قابل احترام می‌بوسیدند. اشترانی، دراواخر دهه 40 دستگیر شد؛ اما پس از چندماه آزاد گردید. آخرین بار در اواخر سال 52 یا اوایل سال 53، دستگیر شد و این بار دارای پرونده‌ ای سنگین بود؛ دراین دستگیری در زیر شکنجه یکی ازحماسه‌سازان مقاومت شد؛مدت یکسال ونیم در زیر شکنجه بود؛ انواع شکنجه‌ها را بر او اعمال کردند و حتی جیره شلاق روزانه داشت، اما نتوانستند روحیه پولادین او را بشکنند. او حتی در زیر شکنجه روحیه دلاورانه خود را حفظ کرده بود و با تنی مجروح در جواب به توهین‌های تهرانی شکنجه‌گر معروف ساواک به‌ صورت او سیلی زده بود؛ تهرانی هنگام محاکمه سیلی خوردن خود از اشترانی را بازگو کرد. اشترانی پس از یکسال ونیم شکنجه و بازجویی به حبس ابد محکوم شد و درزندان هم‌چنان برسر عقایدش استوار بود؛ اما براثر ضرباتی که برسرش وارد شده بود، دچار سردردهای شدید و گاهی کابوس می‌شد.

در آستانه انقلاب اشترانی نیز آزاد گردید، و در بروجرد مورد استقبال باشکوه مردم قرارگرفت و درمراسم یادبودی که برای دکتر اعظمی برگزار شد، اشترانی سخنران اصلی بود. اشترانی براثر همان ضربات وارده بر سرش شدیدا بیمار شد و دراواخر دهه 60 درکذشت. اکنون کمیته مشترک که شاهد مقاومت دلاورانه اشترانی بود به موزه تبدیل شده و در سلول‌ها ی آن، تندیس‌هایی از خامنه ای و مهدوی کنی نصب کرده اند، اما از نام اشترانی و دیکر حماسه‌سازان در آن شکنجه گاه خبری نیست.

اما یاد و خاطره این معلم متعهد و شرافتمند همواره در حافظه مردم لرستان پایدار خواهد ماند.

نام اشترانی درکنار نام‌هایی همچون مادر غروی، دایه سلطنت، دکتر اعظمی، همایون و علیرضا، خرم آبادی‌ها، هبت، فریدون، توکل و جمشید هم‌چون اشترانکوه جاودانه خواهد ماند.

-------------------------------

*از رفقای عزیز لرستانی که من را در نگارش این یادواره یاری دادند، صمیمانه سپاسگزارم.

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید