تحولات جدید سیاسی - ادامه
رشد اختلاف بین کارگران و دولت همچنین بر مناظره بر روند ارتباط اتحادیه با دولت هم تأثیر گذاشت. گرچه تحرکات برای مشارکت بیشتر کارگران افزایش مییافت، بخشهایی از بوروکراسی حکومتی که به دنبال حفظ منافع خود بودند، فعالانه در راه روند مذاکرات سنگاندازی میکردند.
یک مثال از این مشکلات در کمپانی برق CADAFE اتفاق افتاد. پس از یک دوره طولانی مذاکره و چالشهای گسترده، کارکنان حق یافته بودند که در اداره کارگاه مشارکت نمایند و قرارداد جمعی امضا کنند. درحالیکه کمیتههای کارگری تشکیل میشدند تا به این خواسته کارگران جامه عمل پوشند، مدیریت دولتی این شرکت در مرحله نهایی تمام تلاش آنها را منحرف کرد و مشارکت کارگران را تا حد انتخاب دکور کارگاه برای تعطیلات کریسمس محدود نمود.
این روند بارها در جامعه مدنی ونزوئلا تکرار شده است. فشار از پایین حتی در اتحاد با ایدئالهای چاوز در جهت قدرت تودهها اعمالشده ولی با مقاومت بخشهایی از دستگاه حکومتی و بوروکراسی دولتی روبرو شده است که مایل نیستند کنترل را از دست بدهند. این منافع عمدتاً در بخشهای دست راستی اردوگاه چاوزیستی ریشه دارد که وزن بالایی در حکومت دارند و پیشبرد انقلابی را آهسته و حتی متوقف میکنند.
این اختلافات باعث مناظرهای در جامعه گردیده که وزن و نقش طبقه کار در جریان اقتصادی کشور را به زیر سؤال برده است، برخی از نقش غیرفعال کارگران حمایت میکنند و دیگران نقش فعال کارگران و کنترل بر عوامل تولید را درخواست مینمایند.
در پاسخ، جبهه انقلابی کارگران برای اداره اشتراکی کارخانهها (FRETECO) تأسیس شد و بسیاری از کارگران شاغل در انگشتشمار کارگاههای موجود تحت مدیریت اشتراکی با کارگران را گرد هم آورد.
اختلاف بین کارگران و دولت اما با انتصاب ریوِرو به وزارت کار بشدت بالا گرفت. او برای بالا بردن قدرت جریان وابسته به خود - فدراسیون بولیواری کارگرانFSBT - در اختلافات مداخله میکرد و حتی به نفع سرمایهداران مالک کارگاه موضع گرفت. بهطور مثال در مورد سانتاریوسماراکای، کارگاه ساخت سرامیک که به اشغال کارگران درآمده بود، وی وارد منازعه شد و اتحادیهای موازی با اتحادیه مستقل تشکیل داد و درنهایت کارگاه را به مالک آن برگرداند.
شرایط بحرانی در ژانویه ۲۰۰۹ بر سر کارخانه سیدور تشدید شد. پس از یک سال چالش و مبارزه برای قرارداد جمعی کارگران سیدور متوجه شدند که نهتنها باید علیه مدیریت مبارزه کنند، بلکه باید باسیاستهای فرماندار چاوزیست، فرانسیسکو رانگل گومز و وزیر کار که سعی داشت برای تحمیل دستمزد پیشنهادی کارفرما رفراندوم برگزار کند، به مقابله برخیزند. در یک واقعه حتی کارگران هدف شلیک گاز اشکآور و گلوله پلاستیکی نیروهای امنیتی گارد ملی و پلیس محلی قرار گرفتند.
وزیر کار به کارگران سیدور توهینهای بسیاری میکرد. ازجمله آنها را ضدانقلابی قلمداد کرده بود و بهدروغ مدعی شده بود که آنها از تعطیلی کارگاه در سال ۲۰۰۲ که به کودتا علیه چاوز انجامید حمایت کرده بودند، درحالیکه برعکس درواقع این کارگران بودند که باشهامت کارگاه را اشغال کرده و از تعطیلی آن به دست کارفرما جلوگیری کرده بودند.
چاوز درنهایت دستور وزیر کار ریوِرو را لغو کرده و نایب ریاست جمهوری، رامونکا ریزالز، را برای رفع اختلاف مأمور کرد و در ۹ آوریل تصمیم دولت برای ملی کردن کارخانه را اعلام نمود.
کاریزالز در آن فرمان اعلام کرده بود: "در اینجا دولتی بر سر کار است که از کارگران دفاع میکند و هیچگاه طرف یک کارفرمای فراملیتی را نخواهد گرفت."
افزودن دیدگاه جدید