رفتن به محتوای اصلی

سازمان بین المللی کار نمی تواند جای اتحادیە ها را پرکند!

سازمان بین المللی کار نمی تواند جای اتحادیە ها را پرکند!

اجلاس سالانە سازمان بین المللی کار(آی ال او) امسال در حالی جریان دارد کە این سازمان جهانی وابستە بە سازمان ملل وارد صدمین سال فعالیت خود شدە است. صد سال پیش این سازمان در شرایطی کە انقلاب کارگری در روسیە پیروز شدە بود و موجی از مبارزات عدالت خواهانە کارگری کشورهای صنعتی پیشرفتە را در بر گرفتە بود و بعضی از آنها در معرض انقلاب کارگری قرار داشتند بنیان نهادە شد. با اینکە حرفی در اسناد این سازمان راجع بە رابطە تشکیل این سازمان با انقلابات کارگری بە میان نیامدە است، ولی انگیزە بنیان گذاران اولیە آن بعید است بی ارتباط با نگرانی شان از انقلابات کارگری آن دورە و مقابلە با آنها نبودە باشد. این سازمان در طول صد سال گذشتە با بە عضویت پذیرفتن اکثریت کشورهای جهان با تصویب مقاولە نامە و توصیە نامە هایی مختلفی در اجلاس های خود تلاش کردە استاندارد واحدی برای حقوق کار در جهان بە منظور بهبود شرایط و حقوق کارگران و کودکان کار و زنان کە همگی در شرایط بدی کار و زندگی می کردند و از کمترین حق و حقوقی برخوردار نبودند بوجود آورد و تضاد های طبقاتی را با دادن امتیازاتی بە کارگران تقلیل دهد.

با وجود گذشت صد سال از حیات سازمان بین المللی کار اما در مجموع این سازمان مانند اكثر سازمانهای وابستە بە سازمان ملل در متحقق نمودن اهداف اش موفقیت چندانی در اکثر کشورهای جهان نداشتە است. در بسیاری از کشورهای جهان اگر کارگران بە پیشرفتی دست یافتەاند، مدیون مبارزات خودشان است و این سازمان در آنها نقش چندانی نداشتە است. کما اینکە قبل از تاسیس این سازمان همانگونە کە اشارە شد، خواستهای کارگران و سطح مبارزاتشان در کشورهای صنعتی بسیار پیشرفتە تر از حقوق صرف اتحادیەای بودە است.

در دهە های گذشتە این سازمان بیشتر در کشورهایی فعال بودە است و بە کارفرمایان برای رعایت حقوق سندیکایی فشار آوردە است کە سطح مبارزات کارگران نظام های سیاسی کشورهای مذکور و منافع سرمایەداران و سرمایە گذاران در آن کشورها را ممکن بودە بە مخاطرە بیندازد. نمونە مشخص فشار بە دولت کرە جنوبی برای برسمیت شناختن حق تشکل در ١٩٩٥ و بدنبال بالا گرفتن اعتراضات کارگری و دانشجویی در این کشور.

در ایران دەها سال است کە حقوق سندیکایی کارگران بە خشن ترین حالت مانند کرە جنوبی پیش از ١٩٩٥ توسط دولتها سرکوب می شود. در این مدت چندین بار بە سازمان بین المللی کار علیە نقص حقوق سندیکایی و سرکوب فعالین سندیکای با سند و مدرک غیر قابل انکار علیە دولت ایران شکایت شدە است، هیچ کدام از کنوانسیون های این سازمان حتی آنهایی کە قبلا توسط دولت ایران امضا شدەاند رعایت نمی شود، با این وصف مقامات مسئول سازمان بین المللی کار با وجود اطلاع از این وقایع هیچ اقدام عملی برای وادار کردن دولت بە رعایت حقوق سندیکایی کارگران نمی کنند. به همین خاطر مراجعە خالی بە سازمان بین المللی کار رە بجایی نمی برد و ترکیب سە جانبە مدیریت این سازمان کە یک بە دو بە نفع کارفرمایان و دولتها سازماندهی شدە است، طبیعتا انتظار نمی رود کە آنها در موارد اساسی حقوق کارفرما و دولتهای کار فرمایی را بە نفع کارگران رها کند. در ترکیب هئیت مدیرە این سازمان علی ربیعی قرار دارد. او کە با حمایت اتحادیە های کارگری واقعی بە این سمت انتخاب نشدە است. در هفتە گذشتە رئیس کانون انجمن های صنفی حکومتی در سخنرانی اش در یکی از اجلاسهای این سازمان گفت جمهوری اسلامی همیسە از حقوق کارگران دفاع می کند و بقیە حرفهایش هم در راستای سیاستهای تبلیغاتی روز حکومت بود. کارگران و سازمانهای کارگری بارها برای سازمان بین المللی کار نوشتەاند کە اینها کە بنام نمایندە کارگر توسط دولت برای شرکت در جلسات سالانە می آیند نمایندە کارگر نیستند، عوامل اجیر شدە دولت و کارفرمایان هستند. نمایندگان واقعی کارگران در زندان ها هستند. خود مسئولین سازمان بین المللی کار هم این را می دانند معهذا بر خلاف وظیفە شان اقدامی در این خصوص نمی کنند.

حدود ١٨ سال پیش در زمان دولت خاتمی نمایندە این سازمان برای بررسی وضعیت تشکل های کارگری بە ایران سفر کرد و گفت کە شوراهای اسلامی از نظر قوانین سازمان بین المللی کار تشکل کارگری نیستند و قانون کار ایران ناقض حقوق سندیکایی است و بایستی تغییر کند. نتیجە چە شد؟ هیچ!

خلاصە کلام اینکە هیچ نهاد و تشکل دیگری نمیتواند جای اتحادیە نیرومند و مستقل را برای کارگر بگیرد و از حقوق کارگر دفاع کند. کنوانسیونها و مقاولە نامە ها بجای خود ارزندە و مفید هستند ولی نباید امید داشت کە سازمان بین المللی کار آنها را برای ما عملی کند. همانگونە کە در تجربە خود کشور ما و کشورهای مشابە روشن شدە است سازمان بین المللی کار نیز وقتی بە دولت ایران برای پدیرش حقوق سندیکایی فشار می اورد کە با یک جنبش کارگری نیرومند مصمم برای سازمانیابی روبرو باشد. بیسمارک سیاستمدار دست راستی آلمان از روی عشق و عقیدە بە عدالت و یا وجود سازمان بین المللی کار نبود کە پایە گذار تامین اجتماعی در آلمان شد، از ترس انقلاب و محاسبە سود و هزینە بە آن تن در داد!

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید