رفتن به محتوای اصلی

تفاوت‌های حزب توده ابران و حزب چپ ایران (فدائیان خلق)

تفاوت‌های حزب توده ابران و حزب چپ ایران (فدائیان خلق)

به باور من مشترکات و تمایزات اساسی بین این دو جریان وجود دارد که تلاش می‌کنم آن‌ها را در این نوشته تفکیک کنم؛

حزب توده ایران برای دست یابی به آزادی، صلح، استقلال و عدالت اجتماعی مبارزه می‌‌کند.

حزب چپ ایران ارزش های بنیادی خود را صلح، ازادی، برابری، عدالت اجتماعی، همبستگی و دموکراسی می‌‌خواند.

حزب توده ایران و حزب چپ خواهان یک جمهوری دمکراتیک و سکولار هستند.

در این متن کوتاه ن می‌‌خواهم که به آماج‌ها و اهداف مشترک فراوانی که این دو جریان باورمند به سوسیالیسم و مدافع حقوق کارگران و زحمتکشان دارند بپردازم بلکه با نشان دادن تفاوت‌های آنها به پاره ای وجوه تشابه، هم نظری می‌‌افکنم.

لازم است اشاره نمایم که ترتیب اعداد به معنای اولویت آنها نیست.

۱- حزب توده ایران باورمند به ایدئولوژی مارکسیست - لنینیست هست و هدف های دور و نزدیک، و مشی سیاسی و سازمانی ان، بر انطباق این جهان بینی بر شرایط ویژه جامعه ایران ناشی می‌شود. این حزب مبنای کاری خود را عمدتا از اصول مارکسیستی که توسط مارکس، انگلس و سپس لنین نوشته شده فرا می‌گیرد؛ هیچ‌وقت دیده نشده که حزب توده نظرات مخالف این بزرگواران و اندیشمندان قرون نوزده و اوایل بیست داشته باشد، از این نظر در روش خود استوار است.

حزب چپ ایران خود را یک حزب ایدئولوژیک معرفی نمی‌کند علیرغم باورمندان م-ل در این حزب، اما اکثریت قاطع آنها اعتقاد دارند که این بزرگواران از فرهیختگان عصر خود بوده و نباید از انها پیامبرانی برای تمام فصول ساخته شود؛ این حزب اما نسبت به مارکس هنوز شیفتگی نشان می‌دهد. آنها خود را یک حزب برنامه محور می‌‌دانند.

۲- حزب توده ایران همواره از رهبران بزرگ و اندیشمندان برجسته برخوردار بود در آن واحد می‌ توانست چندین رهبر سیاسی عرضه کند. در این زمینه هیچ حزب دیگری به نزدیکی انها هم نمی‌رسد اما با وجود این رهبران سیاسی خبره، در عرصه های حساس روند اجتماعی و سیاسی اشتباهات بزرگی از آنها سر زد. می‌توان در این زمینه گفت که این حزب یک حزب کاریزماتیک بوده و هست.

حزب چپ ایران اما هیچ رهبر سیاسی کاریزماتیک ندارد رهبران شاخص آنها شهدای جنبش چریکی بوده اند.

۳- حزب توده ایران گرایش ناگسستنی با اتحاد شوروی داشته و آن چنان در این ز مینه افراط گری کرده که حتی استقلال حزبی خود را از دست داده بود.

جنبش فدائی تلاش نمود ضمن ارج گذاری به دست آورد های ارزشمند سوسیالیستی استقلال خود را همواره حفظ کند و حزب چپ ایران هم وارث این ارزش‌ها است.

۴- حزب توده ایران معتقد به سانترالیسم دموکراتیک در عرصه زندگی حزبی هست. با توجه به رهبران کاریزماتیک این حزب و به پیروی اغلب احزاب برادر عملا به یک حزب سانترالیسم تنزل می‌نماید.

حزب چپ ایران اما اعتقادی به این اصل لنینی ندارد و دمکراسی کامل حزبی را در زندگی تشکیلاتی خود با حفظ مدیریت در همه عرصه ها ترویج می‌ کند و به ان باور دارد.

۵- حزب توده ایران شعار پیش بسوی تشکیل جبهه واحد ضد دیکتاتوری می‌‌دهد، اما به علت عملکرد سکتاریستی این حزب در گذشته، هیچ سازمان و حزبی به جز حزب چپ حاضر به همکاری با آنها نیستند. اگر روزی این جبهه با حضور این دو حزب تشکیل شود، حزب توده باید سپاسگزار حزب چپ باشد چون حزب توده همه اتصالات همکاری خود با احزاب دیگر را سوزانده است.

اما حزب چپ ایران در عمل ثابت کرده است که مدافع و پیش برنده امر وحدت و یا حداقل اتحاد عمل نیروهای بلوک چپ و یا جمهوری خواهان دموکرات و سکولار هست. شرکت احزاب سیاسی مختلف در کنگره اخیر حزب چپ موید این نظر است که این حزب در میان گروه های سیاسی دیگر از محبوبیت برخوردار است.

۶- هم حزب توده و هم حزب چپ مدافع برقراری جامعه برتر و انسانی یعنی سوسیالیسم در ایران اند؛ و در برنامه‌های خود این امر را گنجانده اند.

حزب توده ایران از نظر استراتژیک می‌‌خواهد که نظام سوسیالیستی با حفظ اصل دیکتاتوری پرولتاریا با تعدیل‌هایی که نسبت به شکست نظام شوروی داشته برقرار نماید. اما سؤال اساسی اینست که با توجه به اعتقادات پایه‌ای آن‌ها، در صورت عدم تمایل اکثریت مردم نسبت به انها حاضر به کناره گیری از قدرت خواهند بود؟

حزب چپ ایران از نظر دیدگاهی سوسیالیسم را جزو آماجهای خود برشمرده است. معتقد است سوسیالیسم با دموکراسی درهم تنیده و محصول روندی است آگاهانه برای دست‌یابی به جامعه ازاد وانسانی. سوسیالیسم بدون اجرای تمام و کمال اصول دموکراسی را دیکتاتوری می‌ پندارند و سوسیالیسم را انتخاب آزادانه مردم و طبقات اجتماعی می‌ داند و حاضر است در صورتی‌که اکثریت مردم نپذیرند از قدرت کناره گیری کند؛ اما آن‌ها نمی‌دانند چه نوع سوسیالیسمی‌ این اماج را برقرار می‌کند؛ در واقع هیچ تجربه عملی تا کنون وجود نداشته است.

۷- حزب توده ایران هنوز از پشتیبانی کامل احزاب برادر برخوردار است.

حزب چپ هرچند مراودات کمی‌ با انها دارد، اما قادر به رقابت با حزب توده نیست.

۸- حزب توده ایران هیچ انتقادی را برنمی‌‌تابد و عرضه کنندگان ان را دشمنان طبقاتی قلمداد خواهد کرد انها خط قرمز شدیدی در این رابطه دارند.

اما حزب چپ ایران حاضر است انتقادات درست را بپذیرد و حتی نظریات مخالفین خود را هر چند قبول نداشته باشد، در ارگان خود به چاپ برساند.

۹- حزب توده ایران خود را حزب طراز نوین طبقه کارگر می‌پندارد.

اما حزب چپ ایران معتقد است که این عنوان از طرف طبقه کارگر به هیچ حزبی اهدا نشده است. ولی این حزب خود را مدافع منافع کارگران و زحمتکشان قلمداد می‌کند.

۱۰- حزب توده ایران از ازادی بیان، حقوق احزاب و اعلامیه حقوق بشر دفاع می‌نماید، اما با توجه به ایدئولوژی مسلط در این حزب، تردید وجود دارد که اگر این حزب به قدرت برسد همچنان به این اصول پایبند باشد.

اما حزب چپ عمیقاً به این اصول اعتقاد وافر دارد و اجرای کامل ان را در برنامه خود گنجانده و برای آن فعالیت می‌کند.

۱۱- اسلوب تحلیل حزب توده همواره از مسائل جهانی شروع شده، سپس به منطقه می‌ پردازد؛ و نتیجه گیری آن به داخل کشور می‌انجامد. اما شیوه دائمی‌ در حزب چپ به چشم نمی‌خورد.

۱۲- به نظر من مهمترین تفاوت دیدگاهی در بین این دو حزب باور آنها به اصل دموکراسی است.

با توجه به باور ایدئولوژیک حزب توده ایران نسبت به این که دموکراسی اصلی لیبرالی است، و در جوامع طبقاتی امکان استقرار ان میسر نیست، فقط در جامعه بی طبقه امکان فراروئیدن آن میسر است؛

و اما حزب چپ عمیقاً به دموکراسی اعتقاد دارد به حقوق اقلیت‌های قو می‌، مذهبی و دگرباشان جنسی ارج می‌گذارد و مدافع سر سخت منافع طبقات محروم است؛ ان‌ها حاضر به زیر پا گذاشتن اصول دمکراسی در هیچ شرایطی نیستند.

۱۳- حزب توده خود را تنها نماینده چپ واقعی قلمداد می‌کند و بقیه گروه های چپ را اساسا به رسمیت نمی‌‌شناسد و چپ نو را انحرافی در جنبش سوسیالیستی ارزیابی می‌کند.

اما حزب چپ خود را فقط بخشی از جنبش ترقی‌خواهانه مدافعان سوسیالیسم می‌داند؛ ان‌ها برای تمام گرایشات دیگر ارزش قائلند.

۱۴- حزب توده ایران مبارز خستگی ناپذیر علیه امپریالیسم جهانی و نئولیبرالیسم اقتصادی ناشی از ان هست

حزب چپ از سیاستهای امپریالیستی نام می‌برد و مخالفت خود را با انحصارات مالی بین المللی که تبلور ان در دولتهای نئولیبرالیسم ظهور می‌کند بیان می‌کند.

۱٥- حزب توده در جهت تغییر و سرنگونی حمهوری اسلا می‌ تلاش می‌کند.

حزب چپ ایران (فدائیان خلق) خواهان گذر از کلیت این نظام هست.

۱۶- موردی که حزب توده را در میان همه احزاب دیگر برجسته می‌ کند این است که در این حزب نویسندگان، شاعران، مترجمان، و محققان ملی و مشهور زیادی بوده که اغلب انها سرمایه اجتماعی بزرگی برای ایران بوده اند.

البته جنبش فدائی هم حا میان ارزشمند خود را در بین این قشر روشنفکر داشته ولی به پای حزب توده نمی‌رسد.

۱۷- شاخص عمده حزب چپ ایران که ارثیه معنوی پیشینیان جنبش فدائی بوده و در این حزب هم عمل می‌کند صداقت در گفتار و عمل می‌ باشد.

امیدوارم توانسته باشم رئوس تفاوت‌ها و اشتراکات بین این دو حزب را نشان داده باشم.

 

اسماعیل

دیدگاه‌ها

ناشناس

چطور می توان پذیرفت که یک حزب در انتشار کتب و مقالات و ... که بخش اعظمی از آن مربوط به تحلیل اوضاع ایران است پیشرو باشد بعد بگوئیم درک درستی از شرایط ایران نداشته اند - این دوست عزیز نه شناختی از حزب توده دارد و نه از مبارزات آنها - همین بس که حتی بنیانگذاران فدائی از اعضا سازمان جوانان حزب توده بودند که راهی بسیار اشتباه و انحرافی را در جنبش طی کردند که اثرات آن هنوز پا برجاست - من مطمئن نیستم که اگر رهبران فدائیان اکثریت در چنگال جمهوری اسلامی گیر می افتادند - می توانستند مقاومت کنند - خوشبختانه یا بدبختانه آنها فرار کردند و عده ای هم که دستگیر شدند از اعضا درجه دو و سه بودند که حتی اعترافشان بدرد تبلیغات نمی خورد - گرچه بسیاری از آنها هم اعتراف کردند - که لزومی ندارد نامشان برده شود - 

ی., 04.08.2019 - 03:00 پیوند ثابت
ک.ع.عامر

ریشه نبود آفرینش  اندیشه در حزب های سنتی
نخست به انگیزه ی فرمانبری از برادر بزرگتر کسانی از سوی آنان گزینش می شوند که حرف شنو باشند ودوم همین حرف شنوی زمینه کوری ذهن گردانندگان حزب می شود آنها فرد مطیع را بیشتر از یک نابغه ی همسو قبول دارند چون نابغه ممکن است بدلیل منطقی مخالف رای آنان بیندیشد و همین امر و پیروی حزب از برادر بزرگتر و پدر سالار موجب کند ذهنی حزب های سنتی می شود وقتی اتفاقی می افتد حزب حتی در زمینه ملی نمی تواند نظر بدهد صبر می کند تا برادر به اصطلاح موضعگیری کند و بعد او نظرش را بروز بدهد این است وقتی برادر بزرگتر می میرد برادران کوچکتر مانند بچه گراز در غار میمانند دور خود می چرخند می ترسند سرشان بدیوار غار بخورد  . ازطرفی حزبهای سنتی خودرا مانند برخی مسولان که به مدرک قلابی خود می نازند آنهاهم خودرا دائم شاگرد اول معرفی می کنند این امرهم باعث می شود برای اینکه دروغ شاگرد اولیشان رو نشود حرفی نزنند و سکوت کنند حتی بدلیل اول هم برادر بزرگتر و هم کوچکتر خواهان وحدت با سازمانهای جوان داخلی نبودند هر چند دم از وحدت می زدند اما دنبال دردسر نمی گشتند واز شعار وحدت فقط خواهان فروپاشی سازمانهای جوان بودند وتا حدی هم موفق شدند و کسانی چون لمپن پرولتاریا حشمت رییسی را با خود و خوشحالی فراوان همراه کردند این روش مورد پسند مردم ایران  و روشنفکرانش نیست. زمانی حزب برادر با تبلیغات فراوان هر مخالفتی را توطئه ی آمریکا و سرویسهای جاسوسی میدانست اما امروز فرصت برای سازمانها و حزبهای ملی کشورهای عقب نگهداشته شده فراهم است تا از نو آوری و خلاقیت جوانان خود در راه توسعه ی همه جانبه سود ببرد ...
 

ش., 03.08.2019 - 13:59 پیوند ثابت
مجید

علیرغم قوی بودن حزب توده درانتشارکتب ومقاله وپشتوانه زیادنویسندگان ومتفکران حزب این حزب نشان دادکه هیچگونه درکی ازواقعیت جامعه ایران ندارددرمصاحبه های تلویزیونی تمامی بزرگانشان تمامی اعتقاداتشان رارد کردندوبه تمامی هوادارانشان نیزتوصیه کردندکه همان کاررابکنند حال جناب اسماعیل درتاریخ کمونیسم چنین عملکردی رانشان بده صرف اینکه من کمونیسم راقبول دارم مشکلی راحل نمی کندواساسااین مقاله اشتباه است زیرادوحزب هرچندبه هم نزدیک باشندمقایسه اشتباه است بلکه عملکرددوحزب یا سازمان دررابطه با یک اتفاق درجامعه است که میتواندمقایسه شودچنانکه حزب توده باتمام سابقه اش حتی نتوانست درسالهای چهل وپنجاه الگویی باشد تابه جوانان ان موقع تجربه انتقال یابدتاجوانان غیوری مانندفداییان مجبورنباشندازنو شروع کنند فداییان دست به زانوی خودگرفتندوبلندشدندوتمامی کاستی ها به همین خاطربود

پ., 18.07.2019 - 10:29 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید