رفتن به محتوای اصلی

استراتژیهای اتحادیه های کارگری معطوف به کار نامتعارف - بخش پنجم

استراتژیهای اتحادیه های کارگری معطوف به کار نامتعارف - بخش پنجم
مرکز اسپانیائی مطالعات تخصصی در علوم اجتماعی

عواقب گسترش کار نامتعارف بر ظرفیت اتحادیه ها برای نمایندگی کارگران: یک بازنگری انتقادی

  • گستردگی و تنوع تغییرات – ادامه

در بخش قبلی به اینجا رسیدیم که "کار نامتعارف الزاماً به معنای کار نامطمئن نیست". این سوی رابطه نیز صادق است، یعنی کار نامطمئن هم الزاماً به معنای کار نامتعارف نیست. مشاغل پاره وقت غالباً توسط زنان انجام می شوند. اکثریت زنان این نوع کار را ترجیح می دهند(1). شرایط کار در مشاغل پاره وقت قاعدتاً نسبت به مشاغل استاندارد بدتر است. علت این واقعیت هم روشن است: به علت دستمزدهای کمتر و نیز به این علت که صاحبان مشاغل پاره وقت غالباً از حق مزایای اجتماعی محروم اند. در ارتباط با مشاغل موقت، اگرچه باز زنان بیشتر از مردان در معرض آثار این نوع مشاغل اند، اما عامل متمایز کنندۀ اصلی همانا سن کارگران است و نه جنسیت آنان. مشخصاٌ کارگران جوان کسانی اند که بیشترین عواقب مشاغل موقت متوجه آنان است. به طور کلی ترجیح کارگران شاغل در این نوع مشاغل، به مشاغل ثابت است. اما "دست آنان کوتاه و خرما بر نخیل": واقعیت این است که توفیقی برای یافتن کار مورد نظرشان در بازار کار نمی یابند. این در حالی است که اکثریت آنان از توانائی بالاتری نسبت به آنچه برای کارشان لازم است برخوردار اند. به علاوه بیشتر کارگران مشاغل موقت در حال حرکت از این شغل به آن شغل و از وضعیت داشتن کار به بیکاری اند. این از آن روست که کارفرمایان حاضر به عقد قرارداد ثابت برای کارهای با "طبیعت موقت" نیستند و ترجیح شان این است که خسارت احتمالی را با اخراج کارگران جبران کنند. این واقعیت موجب حس نااطمینانی در کارگران نسبت به ادامۀ کارشان است. بنابراین روشن است که شرایط کار پاره وقت و موقت، بسیار متفاوت اند. البته در جهات کلی و اصلی شرایط کار برای کارگران این دو نوع شغل، فقیرانه و شکننده است، اما نیازها و مطالبات آنان دقیقاً یکسان نیستند.

چنان که رابری متذکر می شود "تنوع فاکتورهائی که سطح و الگوهای کار نااستاندارد و نامطمئن تحت تأثیر آنها شکل می گیرد، باید موجب تردید در ایده های ساده نگرانه ای باشد که مدعی گرایشهای واحد در پهنۀ جهانی به جانب کار منعطف اند. از این بابت تفاوتهای قابل توجهی حتی بین کشورهای عضو جامعۀ اقتصادی اروپا وجود دارد؛ در سیستمهای صنعتی شان، در سیستمهای مقررات گزاری برای بازار کار، و در سیستمهای بازتولید اجتماعی و تأمین درآمد شان. این تفاوتها بر میزان و وزن مشاغل نااستاندارد و نامطمئن اثر محسوسی دارند." در نتیجه دامنه، طبیعت و علل تأثیر مشاغل نامتعارف بر توان و ظرفیت اتحادیه ها برای نمایندگی، بر طبق مشخصه های ویژۀ چنین مشاغلی متغیر است. معقول است بپذیریم که کارگران موقت محتملاً کمتر از کارگران پاره وقت(2) به حمایت اتحادیه ها اقدام می کنند، زیرا زمانی که آنان در یک مؤسسه می گذرانند، غالباً کوتاه است و از این رو علاقۀ آنان برای پیوستن به اتحادیه یا حمایت آن از یک اتحادیه کاهش می یابد، و نیز از آن رو که این نوع شغل در مؤسساتی شایع است که حضور اتحادیه ها محدود است. اما این نیز فرض معقولی است که نوع حمایت کارگران موقت از اتحادیه ها با نوع حمایت کارگران پاره وقت از آنها متفاوت است. احتمالاً کارگران موقتی که تصمیم می گیرند به یک اتحادیه بپیوندند، با تعهد اکیدی نسبت به اتحادیه چنین نمی کنند، و چندان محتمل نیست که آنان اعضای فعالی برای اتحادیه باشند. علت روشن است: اولاً کارگران موقت وضع شغلی و استخدامی ناامنی دارند، ثانیاً ترس از اخراج توسط کارفرما به دلیل حمایت از اتحادیه، در میان کارگران موقت محسوساً گسترده تر است(3). اینها صرفاً فرضیه های آزموده نشده ای اند، اما کمک می کنند تا تنوع آثاری که انواع کار نامتعارف می توانند بر اتحادیه ها داشته باشند، نمایانده و درک شود. در این زمینه البته هنوز کار تحقیقی بسیار کمی انجام شده است.

*(1) چنین نیست که کارگران پاره وقت از شغل شان به دلیل پاره وقت بودن رضایت داشته باشند. تعداد کارگرانی که به مشاغل پاره وقت رو می آورند، به این علت که دست شان به کار تمام وقت نمی رسد، روبه افزایش بوده است.

**(2) فرض من در اینجا این است که مشاغل پاره وقت، دائمی اند.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید