ا- شما فضای سياسی کشور را قبل از انتخابات چگونه ارزيابی می کنيد؟
به نظر می رسد فضای سیاسی نسبت به گذشته چندان تفاوتی نکرده است و کنترل همچنان در دست نیروهای اقتدار گرا است - عرض اندامی به دیگر جریانهای سیاسی مانند احزاب منتسب به اصلاح طلبان نمی دهند و بیشتر سعی میشود بر تبلیغات انتخاباتی استوار باشد در بخش هائی از دانشجویان تحرکاتی دیده میشود که عمدتا در جهت تحریم انتخابات است و دانشجویان موافق رای با آنها بر سر جذب بی تفاوتها در حال رقابت هستند - ولی موفقیت چندانی کسب نکرده اند - تبلیغات اخیر حکومت در چهلم قاسم سلیمانی تا حدی توانست فضای سیاسی را در بین مردم به نفع آنها تغییر دهد ولی نمی توان پیش بینی کرد این تغییر در جذب مردم به رای دادن موثر است یا نه البته بعضی موارد دیده شده است که افراد گفته اند بخاطر امنیت شرکت می کنند و این موضوعی است که باید مو رد توجه قرار بگیرد و توضیح داده شود امنیت نظام با امنیت مردم متفاوت است
۲- چه تمايزی بين اين انتخابات با انتخابات دوره قبلی مجلس می بينيد؟
تمایز قابل بحث عدم استقبال عمومی و نبودن شور و هیجان نسبت به انتخابات قبلی است - گرچه حکومت سعی می کند که بر شور و هیجان بیافزاید ولی در کل اینچنین چیزی دیده نمیشود - تنها در بخش هائی از شهر که فقر نشین هستند و کاندیدا ها با پخش شیرینی و مواد غذائی و ... ستاد هایشان فعالتر هستند و مردم بیشتری در این ستاد ها رفت و آمد می کنند، ولی باز نسبت به گذشته بسیار کمتر و استقبال خوبی صورت نگرفته است؛ کاندیدا ها هم سعی می کنند با تکیه بر ضعف های دولت در عدم پاسخگوئی به نیاز های مردم تبلیغ کنند .و وعده دهند ولی باز کمتر با موفقیت روبرو هستند - مردم می روند شیرینی و چای و غذا می خورند و بیرون می آیند و می روند ستاد فرد دیگری برای خوردن چیزی دیگر مطلبی که زیاد مطرح نیست بحث خود انتخابات و چرائی شرکت در آن است که اکثرا گویا پی برده اند که باید تحریم کنند - و البته در بعضی نقاط که قومیتها بافت منطقه را تشکیل می دهند با اصرار روی روابط عشیرتی و قومیتی سعی می کنند مردم را جذب نمایند ولی نسبت به گذشته باز هم در این مناطق با سردی و عدم استقبال روبرو هستند.
۳ - این بار آرایش نیروهای درون حکومت، به شمول اصلاح طلبان، در صحنه انتخابات چگونه است؟
وضع اپوزیسیون در آرایش کلی نیروها چگونه است؟
اصلاح طلبان هر چه بیشتر طرد شده اند و نه آنچنان افراد سر شناسی را دارند و نه می توانند لیستی ارائه دهند؛ اکنون بیشتر جناح های مختلف اصولگرائی در مقابل هم قرار دارند و گویا اصلاح طلبان از حالا بکلی حذف شده اند البته نمی دانم در شهرستانهای دیگر چگونه است ولی در شهر ما بیشتر حول اصولگراها می گردد و از آنها خبری نیست حضورشان بیشتر در نشریان و فضای مجازی است در سطح جامعه کمتر من با ستاد اصلاح طلبان برخورد داشتم آرایش حاکم در صدد حذف آنها است حتی اگر بتوانند لیست مشترک بدهند - مبنا را بر حذف کامل آنها گذاشته اند . البته اشتباه اساسی اصلاح طلبان شرکتشان در انتخابات بود که اصلا مردم توجیهات آنها را نمی پذیرند بخش بزرگی از جوانان اصلاح طلب گرایش به تحریم دارند و اینجا و آنجا بخصوص در دانشگاه ها هم اعلام می کنند.
۴ - ارزيابی شما از ميزان مشارکت مردم در انتخابات چيست؟
میزان مشارکت بخصوص در شهر های بزرگ بسیار کم خواهد بود و فکر می کنم در شهرستانها و روستا ها میزان مشارکت بیشتری باشد - در میان اقشار نسبتا مرفه و طبقات متوسط مشارکت کم است و احتمال می دهم به نسبت در مناطق فقیر نشین به دلیل آگاهی کمتر، بیشتر باشد.
۵ - تحلیل شما از تحرک و تماس نه چندان فعال با موضوع انتخابات در جامعۀ سیاسی و مدنی چه در داخل کشور و چه در اپوزیسیون خارج از کشور چیست؟
به نظر من این موضوع هم مانند موضوع های دیگر در درون کشور اهمیت بیشتری دارد و اکثر کسانی که بر خورد با موضوع دارند در ایران هستند - خارج کشور آنچنان دخالتی ندارند و گویا آنرا موضوع خود نمی دانند البته صدور چند بیانیه مشترک بد نبود ولی مردم کمتر به خارج از ایران توجه دارند و تبلیغات خارجی را یک موضوع عادی و همیشگی تلقی می کنند در کل بنظر من انتظارات را بر آورده نکرده است و باید بیشتر از اینها فعالیت صورت می گرفت.
۶- به نظر شما چه سياستی را بايد نسبت به انتخابات اتخاذ کرد؟ لطفاً توضیح دهید شروط موفقیت آن کدام اند؟
همانطور که بارها اعلام کرده ام و تا بحال هم چندین مطلب نوشته ام تحریم انتخابات بهترین کار است؛ ضمن اینکه با تحریم انتخابات موافقت نشان می دهیم، دید گاه هائی که خواهان شرکت در انتخابات هستند را باید زیر سوال برد و به چالش کشید. من خودم با هر حربه ای که متوجه شدم چه اصلاح طلبان و چه دیگر جریانها مطرح می کنند بطور مشخص برخورد کرده و مطلب نوشته ام - بنظر من تحریم انتخابات هم تاکتیک است هم استراتژی تاکتیک است بعنوان حرکتی اعتراضی نسبت به وضعیت موجود و حکومت و همچنین ساختار غلط انتخابات و استراتژی است به این معنی که مردم با تحریم انتخابات می خواهند بگویند که دیگر حاضر نیستند تحت سلطه حاکمیت این حکومت باشند و خواهان گذار از آن هستند این خود به فراهم شدن شرایط ذهنی برای دوران گذار کمک خواهد کرد و همچنین می تواند اتحاد نیروها را حول مسئله ای مشترک رقم زند و همچنان اتحاد فعال سیاسی را بین جریانها از یک طرف و از طرف دیگر با مردم نشان دهد - از اینرو در شرایطی که انتخابات کنونی هر چه بیشتر به یکدست سازی کمک خواهد کرد در مقابلش صف یک دست تری هم ایجاد خواهد شد به نظر من در این انتخابات غربال گری بیشتری را شاهد هستیم بخصوص در بین اصلاح طلبان عده ای از آنها در روند این موض.وع به سمت تحول خواهان گرایش کرده اند و انتخابات را تحریم نموده اند و عده ای دیگر مثل حجاریان که بین موافقان و تحریم کنندگان قرار دارد از طرفی در جائی که نماینده ندارند و یا نمی توانند لیست ارائه بدهند در اصل تحریم را پذیرفته و در جائی که احساس می کنند نماینده دارند شرکت را پذیرفته است - عده ای دیگر مثل آرمین و نبوی و ... تحت هدایت خاتمی با هر شرایطی خواهان شرکت هستند و اینبار سعی شان رای دادن به اصول گراهائیست که کمتر افراطی هستند و البته استیصالیست که بعد از انتخابات که احتمال شکست فاحش آنها میرود خود را نشان خواهد داد انتخابات کنونی فرصت مناسبی برای آنها بود که با تحریم آن بتوانند خود را به مردم نزدیک کرده و فعالیت سیاسی را در خارج از حاکمیت و بشکل اپوزیسیون داخلی مطرح نمایند ولی متاسفانه راه اشتباه را رفتند و میخ های آخر را بر تابوت خود خواهند زد این افراد بعد از انتخابات یا مجبورند کار سیاسی را کنار بگذارند و یا بازگشت به سمت اصولگرا ها کنند - در حال حاضر افشا سیاست های آنها باید بطور جدی پی گیری شود تا نتوانند در ترغیب مردم به رای دادن موفق باشند.
همانطور که عرض کردم اولاً باید روی مسئله انتخابات حساب ویژه ای باز کرد و اکثر فعالیت را بر این مدار قرار داد - دوماً لازم است هر چه بیشتر با جریانها و نیروها و کنشگران مختلف که خواهان تحریم انتخابات هستند بیانیه های مشترک داد و از مردم خواست که انتخابات را تحریم کنند - سوما لازم است هر چه بیشتر کار ترویحی در باره تحریم انتخابات و دلائل آن انجام داد و آگاهی بیشتری بخصوص در بین اقشار جوان و کارمندان دولت و کار گران داد - باید سعی کرد سندیکا ها و تشکل های کار گری و صنفی را به دادن اعلامیه در باره تحریم انتخابات انع نمود - به هیچوجه نباید با جریانهایی مثل مجاهدین و یا سلطنت طلب ها و جریانهای مشکوک کار مشترکی انجام شود - در دو جهت اولا بین چپ ها و دیگر بین چپ ها و دموکراتها و مستقل ها - چهام بنظر من باید با تمام حربه ها و دلائل شرکت در انتخابات که از طرف حکومت یا جریانهای دیگر مطرح میشود برخورد جدی و قانع گرانه کرد - و پنجم باید در برخورد با اصلاح طلبان مانند گذشته حساب ویژه ای نسبت به موضعشان اتخاذ نمود از اقدام تحول خواهان حمایت کرد از بینابینی ها سعی شود که انتقاد شود و در مقابل کسانیکه خواهان شرکت هستند افشا و طرد صورت بگیرد.
افزودن دیدگاه جدید