ظهور مناسبات کار
تحول کار انسانی، به معنائی که توضیح دادم، در طول زمان چگونه بوده است؟ این برای مطلب مختصر حاضر، سؤال بسیار بزرگی است، با این حال من می خواهم برخی از روندهای اصلی این تحول را در دوره های طولانی تاریخ ترسیم کنم. برای انجام این امر، من از یک پروژه تحقیقاتی در باره تاریخ کار و مناسبات کار در سراسر جهان الهام گرفته ام، که در انستیتوی بین المللی تاریخ اجتماعی، با همکاری ده ها پژوهشگر از داخل و خارج کشور هلند انجام شده است.
من از منظری بلندمدت به موضوع می پردازم. تا حدود 12000 سال پیش، انسان نیازهای اساسی خود را با شکار و گرداوری [خوراک] تأمین می کرد. اگرچه در سطح جهانی در نحوه انجام این کارها تنوع جالبی وجود داشته است (مثلاً تفاوت های بین اسکیموها و کوتاه قامتان را در نظر آوردید)، اما یک وجه مشترک را میتوان به فوریت بین آنان تشخیص داد: عموم شکارچیان و گردآوران در جوامعی کوچک، حداکثر ده ها نفره، زندگی می کردند و برای زنده ماندن مجبور بودند همکاری نزدیکی با هم داشته باشند. برای آنان نه تنها همکاری تنگاتنگ، بلکه همچنین تقسیم کار بین زن و مرد، بین آنان که به گردآوری میوه یا ریشه ها و گیاهان خوراکی می پرداختند، یا بین کسانی که شکار را به سمتی هدایت می کردند و آنان که شکار را می گرفتند یا می کشتند، ضرورت داشت و صورت گرفته بود. از این رو اولین مناسبات انسانی مبتنی بر کار، مناسباتی مستقیم، و به قول کارل پولانی، متقابل بود.
اگرچه کشاورزی، که شاید بتوان آن را مهمترین نوآوری در تاریخ انسان به شمار آورد، اشکال جنینی انواع دیگری از مناسبات کار را در بطن خود داشت، اما آن مناسبات متقابل مبتنی بر کار پس از پیدایش کشاورزی نیز ادامه داشت. از این گذشته، یک کشاورز محصول بیشتری را نسبت به میزان مصرف خود، تولید می کند. این واقعیت موجب تشکیل ذخایر غذائی قابل توجه و بنابراین تخصصی شدن مدام فزایندۀ کار می شد.
از کودکان و سالخوردگان که بگذریم، اعضای جماعات گفته شده از آن پس دیگر مجبور نبودند مدام نگران تأمین روزانه غذای خود باشند. به این ترتیب امکان برآمد سفالگران، ریسندگان، بافندگان، نجاران، خشت زنان، بنایان، باربران، آهنگران، کاهنان، ... در مناسبات کار فراهم شد.
مبادله کالا و خدمات بین متخصصان جوامع سادۀ کشاورزی می تواند مشابه آنچه در بین گردآورندگان خوراک و شکارچیان صورت می گرفت، و آنچه هنوز در بیشتر خانوارها شاهد آنیم، انجام شود: مبادله ای بدون صورتحساب. با این وجود برای این مبادله نیز نوعی ترتیبات رسمی لازم بود، که شاید بهترین مدل شناخته شده آن در سیستم جاجمانی هند (jajmani) دیده شده است. در این سیستم پیشه وران و صنعتگران به ازای سهمی از محصولات کشاورزی که به جمع تعلق داشت، خدمات خود را به کشاورزان دهکده شان تحویل می دادند.
روند تخصصی شدن کار در جوامع کشاورزی هزاران سال طول کشید و حدود 7000 سال پیش به بنای اولین شهرهای خاورمیانه انجامید. 2000 سال بعد از آن اولین دولتشهرها و سپس اولین دولتها، یعنی واحدهای سیاسی شامل چندین شهر و حومه آنها، به وجود آمدند. اولین شهرها با چندهزار سکنه، اریدو (Eridu) 7000 سال پیش از این و اوروک (Uruk) 6000 سال پیش در جنوب عراق ایجاد شدند. در هزارۀ بعدی همودو (Hemudu) در چین و پس از آن شهرهای نیل و ایندوس به وجود آمدند. در اینجا به حدود 2600 سال قبل از میلاد (4600 سال پیش) رسیده ایم.
در این نخستین شهرها و دولتشهرها، نوع جدیدی از مناسبات کار در کنار آنچه مناسبات متقابل نامیدیم، پدیدار شد. به این اعتبار که نخبگان سیاسی و معنوی توانستند خواهان خدمات کاری مردم عادی برای آنان شوند و این خدمات را دریافت کنند؛ نوعی خراج که دلالت بر بازتوزیع کالا دارد. این بازتوزیع مرکزی کالا و خدمات، فعالیت سازمانگرانه و مدیریت زیادی را، از جمله برای پاسخگویی عمومی، نیاز دارد. پس جای تعجبی نیست که در این نوع از دولتشهرها، ابداعات اداری بسیاری مانند مهر، نشانه نویسی (pictographic script) و حساب به کار گرفته شدند. ما این دست مناسبات کار را مناسبات کار مبتنی بر خراج می نامیم. وجود جوامع با مناسبات کاری مبتنی بر خراج نه فقط در اوراسیا، بلکه همچنین در آمریکای جنوبی و مرکزی پیش از کشف امریکا مستند شده است.
با ظهور دولتها، پیش شرطهای لازم برای دست کم دو نوع جدید مناسبات کار، یعنی برده داری و کار مزدی، فراهم آمدند. حتی شاید این دو نوع مناسبات همزمان پا به عرصۀ وجود گذاشته باشند، زیرا قدیمی ترین گروه های بزرگ کارگران دستمزدی که در بقایای بستانی یافته می شوند، سربازان اند، و چنان که صراحتاً در فرمان ژوستینین (نگاشته در 528-534) آمده است، بردگان گروگان هایی بودند که کشته نمی شدند. از این قرار، جنگ جایگاهی مرکزی در تاریخ کار دارد؛ با این تصریح که صحبت در اینجا مشخصاً بر سر جنگ است و نه بر سر پرخاشها و خشونت هائی که آثارشان را می توان در نخستین برگهای تاریخ بشریت ردگیری کرد. برای اقدام به یک جنگ واقعی – جنگ به عنوان خشونت سیستماتیک و پایدار با هدف شکست مردمی دیگر – ارتش لازم است؛ بزرگ و با یراق آلات، که تنها یک دولت می تواند با موفقیت آن را ایجاد کند و برپا دارد. چنین دولتی به نوبه خود به درآمد کشاورزانی وابسته است که بتوانند بیش از آنچه خود نیاز دارند، تولید کنند. در عین حال در جوامعی با این درجه از پیچیدگی، باید تقاضای کافی برای نیروی کار وجود داشته باشد، به گونه ای که گروگان های جنگی بتوانند سودآور باشند و بنابراین کشته نشوند.
افزودن دیدگاه جدید