رفتن به محتوای اصلی

یک ستارۀ ناکام، جولانگاه تندبادها

یک ستارۀ ناکام، جولانگاه تندبادها

تندبادهائی با سرعت 4 برابر رکورد تندبادهای زمینی (484 کیلومتر در ساعت)، که به گردبادی تعلق گرفت که در سال 1999 سواحل اکلاهمای امریکا را درنوردید؛ یا با قدرتی 10 برابر قویترین تندبادهای زمینی. و آن هم نه یک بار در سال بلکه مدام، هر روز و هر ساعت. این واقعیت روی "زمین" یک کوتولۀ قهوه ای در فاصلۀ 34 سال نوری از زمین است. نام کیهانی این کوتوله 2MASSJ10475385+2124234 است!

برخلاف آنچه نام این دست اجرام آسمانی تداعی می کند، کوتوله های قهوه ای ابداً کوتوله نیستند. آنها "ستارگان ناکام"، یا کره های گازی غول آسائی اند با وزن اندکی سبکتر از آن که بتوانند در درون خود فشار و دمائی را ایجاد کنند که به "ساخت" راکتورهای هسته ای کیهانی می انجامد: میدانی که در آن با ادغام دو اتم هیدروژن، یک اتم هلیوم ایجاد و مقداری انرژی آزاد می شود. این کیفیتی است که ستارگان، از جمله خورشید، انرژی تولید می کنند. کوتوله های قهوه ای در تمام دوران زندگی شان در برزخی بین ستاره و سیاره به سر می برند. سبکتر از آن اند که بتوانند ستاره باشند و سنگینتر از آن که بتوانند سیاره باشند.

الهام از مشتری

ما تا این اواخر از روندهای دینامیک روی سطح کوتوله های قهوه ای بسیار کم می دانستیم. اخیراً گروهی از ستاره شناسان امریکائی و بریتانیائی به صرافت افتادند از یافته های مربوط به مشتری، که یک سیارۀ غول پیکر گازی است، الهام بگیرند. ترفندی که آنها به کار گرفتند بسیار ساده است: معلوم شده که سرعت چرخش مشتری بر حسب آن که با چه طول موجی به آن نگاه کنیم (با رادیوتلسکوپ، نور مرئی یا مادون قرمز) متفاوت خواهد بود. علت این است که امواج رادیوئی از درون مشتری ساطع می شوند و نور مرئی و مادون قرمز از لایۀ بالائی اتمسفر آن. تفاضل دو سرعت، سرعت آتمسفر روی مشتری، یا به عبارت دیگری، سرعت متوسط باد را بر سطح مشتری تعیین می کند.

چنین رابطه ای قاعدتاً باید در یک کوتولۀ قهوه ای هم جاری باشد. بنابراین تیم گفته شده از دو سرعت چرخش این کوتوله، که یکی با امواج رادیوتلسکوپی و دیگری با نور مادون قرمز اندازه گیری شده است، بهره گرفتند و به نتیجۀ شگفت انگیزی رسیدند: این کوتولۀ قهوه ای جولانگاه دائمی تندبادهاست؛ تندبادهائی با سرعت و قدرتی بیرون از تصورما. به نظر این ستاره شناسان این روش می تواند برای اندازه گیری سرعت باد روی "برون سیارات" (اکزوپلانت، سیارات دوردستی که به گرد ستارگان دیگری غیر از خورشید می گردند) نیز به کار گرفته شود.

این روش، به لحاظ دقت آن موجب تحسین بسیار تیم مذکور شده، اما کاربرد عملی اش برای برون سیارات مورد تردید است. این روش زمانی قابل اتکاء است که سیارۀ مورد نظر خیلی در نزدیکی ستاره اش قرار نگرفته باشد. زیرا داده های حاصل از سیاره ای در نزدیکی یک ستاره به شدت "آلوده" به داده های آن ستاره و در واقع تحت سیطرۀ آن اند. به علاوه، اگرچه مشتری و زحل در منظومۀ شمسی ما از زمره غولهای گازی محسوب می شوند و فاصلۀ قابل توجهی با خورشید دارند، اما به نظر می رسد این دو سیاره با مشخصات گفته شده از نمونه های نادر سیارات باشند. تا کنون جمعاً پانزده تا از این نوع سیارات برای ما شناخته شده اند که همگی شان هم در فاصلۀ بسیار دورتری از کوتولۀ قهوه ای به زمین قرار گرفته اند. در این حالت اندازه گیریهای متفاوت مورد نیاز به مراتب سخت تر و نادقیق تر خواهند بود.

دیدگاه‌ها

محسن

وقتی فیزیک ازذرات تاکهکشانهاودرطب وهوش مصنوعی وخلاصه درتمامی عرصه ها خودش رامطرح میکندچرادرعلوم اجتماعی نمیتوان ازآن استفاده کرد.یک دلیل شایدبرای اینکه اندیشه انتزاعی است وفیزیک به مواردی میپردازدکه قابل اندازه گیری است ولی بلاخره انسان جزیی ازطبیعت است وحتی اندیشه های کاملا اجتماعی وانتزاعی نیز ریشه درطبیعت انسان دارند.شایدبه نظرکاربیهوده ای بیایدکه پای فیزیک رادراموراجتماعی بازکنیم چون افکارانسان بالاترین کنشهای طبیعت است امااگربه معادلات فیزیک کشانده شودسطح پیش بینی آن هم کاملا علمی وهم بادقت بالا میتوان به آن اعتمادکرد.باری علاقه داشتن مهم نیست مهم این است که حتماروزی راه خودرادراین رشته بازمیکندچون انسان جزیی ازطبیعت است وازهمان قوانین پیروی میکند.

د., 27.04.2020 - 18:46 پیوند ثابت
سراونی

به نظرمن همانندتعامل ذرات تعامل انسانها نیزازهمان قوانین پیروی میکنند.رذالت سرمایه درآنست که خودش راپشت مذهب یا دروغ وحتی داستان وافسانه مانندفیلمهای هالیودپنهان کند.اگرتعامل میخواهیدبایدذات رذالت سرمایه راهرچه بیشتردرچشم مردم عیان کنید.آقای صادق کاردرهفته نامه کارگری زحمت زیادی میکشندواخباربه روزودقیق است اما درهرنوشته بایددست سرمایه رابازکردمانندتعامل ذرات مردم وسرمایه بایدمصاف ببندند.حتی سرمایه ملی بایدببیندچگونه وتوسط چه اهرم هایی داردنابودمیشودخورده بورژواوکارگرکه جای خودرادارند.هرچه مردم دشمن خودراواضح ترببینندتعامل بین خودشان وموضع گرفتن جلوی سرمایه بیشترمیشود.الان تمام شعائرمذهبی کارشان پوشاندن همین مصاف است تمام تلاش هالیوددوخبرگزاری های بزرگ همین است .هرچه بیشتراب راگل آلودبکنندمردم سرگردان ترمیشوند.به نظرمن خژلی ازقوانین فیزیک رامیتوان عملکردش رادرجوامع دید.این هم یکی .

د., 27.04.2020 - 14:39 پیوند ثابت
جلال

میگن بچه یتیم نافشوخودش میبره.حالا که برای کسی سئوال پیش نیومدمن به یک سئوال اساسی که ممکنه بشه جواب میدم‌.پس دیالکتیک این وسط چی میشه .تمام اینا که گفتم شناخت اولیه است تازه مقولات دیالکتیک بعداین شروع میشه یعنی روبه زوال بودن سرمایه ونفسهای آخرشو زدن یا بالندگی اندیشه طبقه کارگر.ویا شکست سیاستهای نئولیبرالیسم وبرعکسش زیبایی وانسانیت اندیشه های معطوف به سوسیالیزم .اینها پارامترهایی است که درنظام سرمایه هیچ جایی نداردولی مطالب قبل راهم سرمایه به حدوفورازآناستفاده میکندودلیل نفس کشیدن بیش ازاندازه آن همدبه دلیل همان دو دوتا چهارتا که وصفش گذشت.

ی., 19.04.2020 - 16:35 پیوند ثابت
جلال

یک مثال دیگر.اگربرای هرنیرویی که درجامعه نقش داردودرروندجامعه تاثیرمی گذارد برداری درست کنیدمبنی برتعدادش ونیرو یا قدرتش مانندطبفه کارگر،سرمایه ملی ،سرمایه کمپرادور،خورده بورژواباطیفهای مهمش .خوب برآینداین نیروها آینده سیاسی مارامشخص میکند.حال میگردیم دنبال پارامترهایی که بربردارها تاثیر میگذاردمثلا برای نیروهایی که درآینده مملکت نقش مثبت دارندبایدتقویت رادرنظرگرفت ونیروهایی که نقش پس رفت وعقب ماندگی رابازی میکنند نقش منفی وبنابراین بایدباآن مبارزه نمود.حال به سادگی میتوان ترسیم نمودکه با چه نیرویی ونقش مثبت یا منفی بودن چقدربایدحمایت ویا مبارزه نمود.نقشی بیشتریاکمتردادن انحراف به چپ وراست تعبییر میشود.بازبعنوان مثال نقش نیروهای ملی راندیدن ونقش خورده بورژوا رادراستقلال ندیدن باعث میشودکه درعمل خوداین دونیرو راندیده بگیرید پس تمام هم خودرابرطبقه کارگرمیگذاریدبازخوردآن با این پیش فکرکه هنوزطبقه کارگربه نقطه تعیین کنندگی نرسیده معنایش هرزبردن نیروواستفاده نکردن ازتمامی استعدادمبارزه وچون خودرامحدودبه قسمت تعیین کننده نکرده ایدبه عاقبت فرقه ای دچارمیشوید.میدانم که الان دادراه کارگرواقلیت اگراین مطلب رابخواننددرمی آید که بیا مچش راگرفتیم خودش رانشان دادکه اعتقادی به طبقه کارگرونقش تعیین کننده وموثرآن ندارد.جوابشان فقط چهل سال مبارزه ای است که آنان با همان اندیشه میگنند.مگراینکه بگوینددراین چهل سال حتی برحرف خودشان نبودند.خیلی دیگرپیچیده شدمعذرت ازاطاله.

ی., 19.04.2020 - 11:02 پیوند ثابت
جلال

منکه لذت بردم ولی این راهم بگویم که قوانین فیزیک بعنوان قوانین پایه رامیتوان دربعضی مواقع به جامعه هم تعمیم داد.مثلا قوانین امواج درفیزبک بسیارشباهت به امواج مردمی که برای اعتراض به خیابان آمده انددارد.مثلا جمع امواج .ویا قدرت گیری درهم فازبودن .وخیلی ازپارامترهاشبیه به توده مردم است.وبه نظرمن حالت موج وذره بودن درفیزیک راهم میتوان دریک تظاهرات دیدهرفردیک ذره ودرکل همه یک موج راتشکیل میدهند.البته درفیزیک یک ذره همان موج است .هردوحالت راباهم داردکه با کمی تساهل هرفردمعترض خاصیت تک تک افرادآن جمع رادارد.باری نظری بود.

ش., 18.04.2020 - 17:08 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید