رفتن به محتوای اصلی

اقتصاد دیجیتالی: فضای مجازی و زمان نامحدود در شبکه بخش ۵

اقتصاد دیجیتالی: فضای مجازی و زمان نامحدود در شبکه بخش ۵
فصلی از کتاب "شرایط دیجیتالی – مارکسیسم پسامدرن و تجربه زندگی دیجیتال" انتشارات دانشگاه وست مینیستر-۲۰۲۰
مترجم:

جهانی شدن بیرونی

همان طور که جفری نیلون در "پسا پست مدرنیسم" خود استدلال می کند، یا منطق فرهنگی سرمایه داری سرِ وقت در زمان (Just In Tim: JIT) ، 'هیچ فضایی از خودمختاری خالص خارج از شکل غالب سازمان 'اقتصادجهانی وجود ندارد'، که آن هم یک سازمان اقتصادی نئولیبرال است. نیلون در ادامه تا حدودی به طعنه می نویسد: "ما در همان دریا شنا می کنیم، در کنار هر چیز دیگری که در طول سی سال گذشته «موفق» بوده است - یعنی نظریه نئولیبرال: مایکروسافت نئولیبرال است، داروهای ضد رتروویرال(HIV) نئولیبرال هستند، حتی اعتراضات ضد جهانی شدن علیه نئولیبرالیسم به شیوه خود نئولیبرال هستند. بدبینی به کنار، در یک حالت کنترل از طریق یک مدل تولید، این ترکیب ناهماهنگ استراتژی های انباشت سرمایه داری از طریق شبکه های دیجیتال بی نظیر است.

مالی شدن صنعت یکی دیگر از ترکیب کننده های قدرتمند فرایندهای اقتصادی ناهموار است که در پشت جهانی شدن ظاهری سوار است. مالی شدن صنایع نیز یک پدیده نسبتاً جدید است، و مانند JIT، چیزی است که در دهه ۸۰–۱۹۷۰ از طریق استطاعت ترکیبی از محاسبات شبکه ای و جهانی شدن نئولیبرال امکان پذیر شد. مالی شدن سرمایه در واقع انباشت از طریق رشد بخش خدمات مالی و آرایه شبکه ای از ابزارهای مالی است – قراردادهای بین طرف هایی که ممکن است معامله، دست به دست، و حل و فصل شوند – که اکنون لبه پیشرو سرمایه داری پساصنعتی را تشکیل می دهند. 

امروز بانکداری 'سنتی' و بخش خدمات مالی - که اغلب عملاً یکی هستند - تشکیل یک شکل فرار و ریزشی از انباشت سرمایه می دهند که کمتر در باره ایجاد ثروت جدید از طریق تأمین مالی تولید محصولات و خدمات جدید توسط کسب و کار مردم و صنایع است و بیشتر در مورد آن چیزی است که کوستاس لاپاویتساس (Kostas Lapavitsas) آن را 'سود بدون تولید' می نامد. مالی شدن، به گفته لاپاویتساس، چشم انداز انباشت سنتی را تغییر داده و به یک منطق دیجیتالی تبدیل شده است که رفتار عوامل اساسی انباشت سرمایه داری، از جمله شرکت های غیر مالی، بانک ها و کارگران را تغییر داده است. امور مالی فعالیت های هر سه را تغییر شکل داده است... در نتیجه شکل های جدیدی از سود را به وجود آورده است. به ویژه مالی شدن نشان دهنده یک نامتقارنی رو به رشد بین تولید و گردش پول است. لاپاویتساس در اینجا، از طریق تمرکزبخشی بر دومی، یک پدیده غیر قابل انکار را مشاهده می کند: "افزایش سود تعهد شده از طریق معاملات مالی، از جمله اشکال جدیدی از سود است که حتی می تواند غیر مرتبط با ارزش افزوده باشد به طوری که این فرایند را می توان به صورت 'مصادره مالی' خلاصه کرد."

این پول از پول ساخته شده است: سود حاصل از حدس و گمان، از ربا، اوراق قرضه، اوراق بهادار، خرید و فروش سهام، سود سهام، نوسانات نرخ بهره، مبادلات ارز و بسیاری دیگر از 'ابزار' - از جمله انباشت از بدهی کارگران و فقرا در سراسر جهان. با این حال این بدان معنا نیست که کارگران و فقرا قادرند به روش هایی که ثبات و منبع درآمد را فراهم می کند، بخشی از سیستم مالی باشند. مالی شدن در درون یک سیستم بسته که از نخبگان جهانی شبکه ای با دسترسی به اطلاعات مالی و فناوری الگوریتمی که سود حاصل از آن اطلاعات را می مکد، صورت می گیرد. سیستم های خودکار اختصاصی، جعبه سیاه در مدارهای "حلقه-بسته" خرید و فروش بین بانک ها، صندوق های تأمینی، شرکت های مدیریت سرمایه گذاری و بنگاه های کارگزاری کار می کنند. مات و مبهم بودن چنین سیستم پرسودی نه تنها برای ناظمین مالی در سراسر جهان بلکه به طعنه برای کسانی که حق دسترسی ممتازی هم به آن دارند و باید به صورت روزانه به معنای واقعی کلمه از طریق یک منطق (اندکی) درک شده قمار کنند، مشکل است. همان طور که لورا لوتی می نویسد: 'این فناوری های [الگوریتمی] در مقیاس زمانی و درجه پیچیدگی غیر قابل دسترس برای سیستم ادراکی انسان عمل می کنند'. لوتی همچنین استدلال می کند که مطالعات محاسبات الگوریتمی در مقیاس کوانتومی نشان می دهد که 'چیزهای خاصی را می توان به طور محدود توصیف کرد اما نمی توان قطعی گرفت و در نتیجه غیرقابل محاسبه هستند'. منطق پردازش الگوریتمی در سطح مقیاس و پیچیدگی یافت شده در بخش مالی جهانی، اساساً از واقعیت مادی-فیزیکی جدا شده است، و از یک مدل وجودی مناسب برای خودش بهره می برد'. بنابراین نه تنها ما فاقد درک کافی از چگونگی کار الگوریتم مالی هستیم، بلکه حتی موفق به پذیرش کامل این که با یک منطق بیگانه است نیستیم، 'وجودشناسی اشیاء الگوریتمی' است که به عنوان یک منبع رو به رشد و خودمختار، از قدرتی غیر قابل پیش بینی و غیر قابل کنترل برخوردار است. چیزی که به دور از جهان آنالوگ در مقیاس انسان، مستقل از مردم و واقعیت های آنها که در درون آن ساخته شده، وجود دارد.

 

دیدگاه‌ها

صادق

من نمی دانم چرانویسنده یک حرف ساده راباکلامات قلنبه سلنبه قاطی میکند.چراراحت حرف زدن اینقدرسخت است .بله سرمایه سودهایی بدست می آورد که از تولید کالانیست.

جمعه, 04.12.2020 - 11:40 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید