رفتن به محتوای اصلی

استقلال تشکلهای کارگری، هم مرز و هم معیار!

استقلال تشکلهای کارگری، هم مرز و هم معیار!

خبرگزاری ایلنا از مدافعان پروپاقرص تشکلهای کارگری حکومتی کە بیشتر گزارشات مربوط بە "فعالیت های" این تشکلها را منتشر می کند و تلاش زیادی برای وارونە نشان دادن ماهیت و فعالیتهای ضد کارگری آنها انجام می دهد، در چهارشنبە این هفتە گزارش یک طرفەای از مجمع عمومی یکی از این تشکلها را کە توسط باند حسن صادقی از رهبران سرسپردە خانە کارگر سرهم بندی شدە است و قرار بودە از حقوق بازنشستگان دفاع کند منتشر کرد.

ظاهرا در دو مجمع عمومی این تشکل فرمایشی کە بنام "پیشکسوتان" نام گذاری شدە است مجمع بە عللی کە در گزارش بە آن پرداختە نشدە نتوانستە است بە حد نساب لازم برسد و کارش بە دور سوم کشیدە شدە است. معمولا وقتی کە یک مجمع عمومی یک صنف نمی تواند در دور اول و دوم بە حد نساب اکثریت و یک سوم برسد در دور سوم می تواند با شرکت افراد حاضر درمجمع در مورد تشکل مربوطە تصمیم بگیرد.

در تشکلهای فرمایشی این یک روال فرمالیتە است چون همە تصمیمات از پیش توسط گردانندگان آنها گرفتە شدە اند. گاها نیز اتفاق افتادە کە عدە ی از افراد مستقل در این نوع تشکلها نفوذ و هنگام تشکیل مجمع عمومی نقشە های آنان را بهم زدە و گردانندگان تشکل مربوطە مجبور شدەاند جهت حفظ کنترل خود بر تشکل مربوطە مجمع عمومی را منحل کنند. در زمان گذشتە این اتفاق یک بار در کنگرە سندیکاهای دولتی تحت سیطرە حزب مردم علم پیش آمد و گردانندگان کنگرە کە شکست خود را پیشبینی کردە بودند، کنگرە منحل کردند.

در گزارش ایلنا هیچ اشارەای بە برگزاری انتخابات هئیت مدیرە جدید نشدە است. دلیل مبهم گذاشتە شدن این قضیە کە در واقع مهمترین وظیفە مجمع عمومی است، احتمالا ناکامی دارودستە حسن صادقی در مقصود خود باید باشد. پیداست کە آنها مایلند همان افرادی را کە از جنس خودشان هستند بر راس این تشکل حکومتی بی مسما و روبە زوال بگمارند. منتهی دشواری کار آنان در این دورە وجود تشکلهای بازنشستگی مستقل و فعال و مورد وثوق بازنشستگان است کە میدان را عملا از دست تشکلهای امثال "پیشکسوتان" در آوردە و آنان را با وجود همە حمایتهای کە دولت و دستگاە سرکوب از آنان کردە و می کند رسوا و از دور خارج کردەاند. بهمین جهت این گونە تشکلها برای بقای خود بعنوان بخشی از دستگاە فریب و سرکوب حکومتی بە حداقلی از مشروعیت و تغییر تاکتیک نیاز دارند و مثل گذشتە نمی توانند هر کاری کە خواستند انجام دهند.

وضعیت شوراهای اسلامی و اکثریت انجمن های صنفی نیز بهتر از "پیشکسوتان" نیست. آنها نیز برای بقای خود نیاز بە تغییرات ظاهری دارند، زیرا آنها نیز در مقابل موج تشکل مستقل خواهی کارگران کە باعث انزوا و افشای ماهیت شان شدە قرار گرفتەاند و تنها راهی کە برای جلوگیری از سقوط پیش روی خود می بینند تغییر تاکتیک و تغییر ظاهر است.

طرح بحث اصلاح قانون شوراهای اسلامی و انجمن های صنفی توسط تعدادی از سرکردگان شوراهای اسلامی و انجمن های صنفی هم سنخ آنان در خبرگزاری ایلنا کە ظاهرا با قصد قطع وابستگی شان بە حکومت و غیر ایدولوژیک کردن شوراهای اسلامی بازتاب یافتە است نیز در راستای چهرە آرایی تشکلهای حکومتی برای بقا و فریب کارگران و مقابلە با نفوذ گرایش بسیار نیرومند تشکل خواهی مستقل در میان کارگران و عموم مزدبگیران است.

سوی دیگر این تلااشها سرهم بندی کردن انجمن های صنفی از جنس و سنخ انجمن های حکومتی موجود در صنایع نفتی بە منظور مقابلە با تشکلهای مستقل سندیکایی و شورایی از نوع سندیکا و شورای مستقل کارگری در هفت تپە و واکنشی بازدارندە با تشکلهای از نوع "شورای سازماندهی کارگران پیمانی نفت" است کە هنوز آغاز نشدە بە دلیل هوشیاری و عدم استقبال کارگران شرکتهای پیمانکاری شکست خوردە است.

عدم استقبال از تشکیل شورای اسلامی در آذرآب و هپکو و بستن درب دفتر شورای اسلامی توسط کارگران اعتصابی هفت تپە نیز گواە بارزی است از شکست این گونە تلاشها و سرآمدن دورە آنها. اما همە اینها هنوز موجبی برای دست کشیدن عوامل حکومتی برای چهرە آرایی نیست. آنها تلاشهایشان را ادامە خواهند داد چون مامورند و معذور، با این همە نزد کارگران افشا شدە تر از آن هستند کە بتوانند ماموریت جدیدشان را بە سر انجام برسانند.

از سوی دیگر بحث ها و تلاشها و هم اندیشی ها در میان فعالان واقعی و مستقل کارگری کە خوشبختانە مدتی است متاثر از تجربیات عملی در مسیر درستی قرار گرفتە برای تشکل یابی مستقل ادامە دارد. با وجود برخی تفاوت نظرهای ماهوی اما همە نظرات موجود برسر استقلال تشکل از هر نوع آن بە عنوان پرنسیپ اتفاق نظر دارند. و این همان نکتەای است کە مرز میان فعالین مستقل با تشکلهای وابستە را مشخص می کند. اگر چە سندیکا از نظر ما تا کنون شناختە ترین و با سامان ترین ظرف تشکل بودە است و تجربەای تاریخی و آزمودە شدە و پردوام است، با این همە نباید گذاشت اختلاف نظر بر سر ظرف تشکل بین ما شکاف ایجاد کند. تنوع تشکل را فعلا بە شرط استقلال بپذیریم و بگذاریم تا تجربە حرف آخر را بزند! گرچە تجربە سازمانیابی فرهنگیان می تواند راهنمای خوبی برای سایر گروە های مزدبگیر در امر سازمانیابی باشد. 

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید